قصّه های شهر هرت / قصّه هفتاد و پنجم   یکی از شهرک های محروم شهر هرت بارها به وسیلۀ ارسال طومارها از اعلی حضرت هردمبیل خواهش می کردند تا در محلۀ خرابه و ویرانۀ آنان اقداماتی عمرانی انجام شود. سرانجام هردمبیل ضمن صدور فرمانی دستور داد ضمن تسطیح خیابان های آن محل در

  گفت: اگر روحیّه ات خسته شده و دنبال یک برنامۀ تفریحی هستی،معرّفی کنم! گفتم: عالی است۱ بفرما! گفت: برنامۀ مناظرۀ نامزدهای ریاست جمهوری! گفتم: این کجایش تفریحی است؟ گفت: همه در مناظره یکدیگر را متّهم به فساد و دروغ و اختلاس و… می کنند،ولی بعد از انتخابات دوستانه در کنار هم به همان کارهای

  گفت: فساد سیستماتیک یعنی چه؟ گفتم: وقتی فساد از حالت استثناء به صورت یک قاعده دربیاید،می گویند فساد سیستماتیک شده است. گفت: دستگاه قضایی در هر جامعه به منزلۀ نمک برای فسادزدایی است.حالا چند مورد فساد در همین دستگاه نمکین باید دیده شود تا بتوان آن را سیستماتیک تلقّی کرد. گفتم: مثلاً اگر تعداد

  گفت: یک خبر تازه!! یک خبر دست اول! گفتم: چه خبری؟ گفت: ظاهراً انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود! گفتم: خسته نباشی! چشم بسته غیب می گویی؟ ماه هاست هزاران خبر درباره این رویداد در ایران و جهان منتشر شده! تو حالا فهمیدی؟ مگر اخبار گوش نمی دهی؟ گفت: نه! من این خبرها را

  قصّه های شهر هرت.قصّۀ۱۳۳   زمانی به اعلی حضرت هردمبیل خبر دادند که فرنگی ها تا سال ۲۰۲۶ میلادی سفینه ای بر روی سیّارۀ مریخ می نشانند. هردمبیل با آن خیالات بلندپروازانه بلافاصله فکری به خاطرش رسید و ضمن احضار صدراعظم به او دستور داد : ترتیبی دهید تا قبل از فرنگی ها سفینه

  گفت: مردم ما خوب با هم همکاری و برای هم دلسوزی می کنند! گفتم: اتّفاقاً ما ایرانی ها در کارهای جمعی و مشارکتی همکاری خوبی با یکدیگر نداریم؟ گفت: این قدر هم بدبین نباش و سیاهنمایی نکن!در برخی موارد همکاری خوبی با هم داریم. گفتم: مثلاً؟ گفت: دیروز با ماشینم در جادّه ای می