گفت: مسئول محترمی فرموده اند: «به کسی چه ربطی دارد که من گرین کارت آمریکا دارم؟!» گفتم: خب! راست می گویند! گفت: چطور خوراک و پوشاک و همۀ ارکان و اجزای زندگی ما به آنان ربط دارد،ولی آنان که خود را منتخب ما می دانند،هیچ کارشان به ما ربط ندارد؟! گفتم: او منتخب ماست!

  گفت: مشکل بیکاری حل شد! گفتم: چطوری؟ با چه طرحی؟ گفت: وزیر کار فرموده اند با یک میلیون تومان می توان یک فرصت شغلی ایجاد کرد! گفتم: چطور چنین کاری امکان دارد؟ گفت: لابد یک میلیون تومان آدامس و چسب زخم و بادکنک می خرند و به دست یک دوره گردمی دهند که در

  گفت: آیا غیر از این است که امروزه مهم ترین شاخص «قدرت» را «قدرت اقتصادی» می دانند،نه «قدرت نظامی» ؟ گفتم: بسیار خوب! منظور؟ گفت: آمار صندوق بین‌المللی پول نشان می‌دهد در سال ١٩٧٧ تولید ناخالص داخلی سرانه در کره جنوبی تقریبا نصف ایران بود. در سال ۱۳۹۵، تولید ناخالص داخلی سرانه در کره

  گفت: ملّت ایران قبل از انقلاب این قدر آگاه،هوشمند و اهل تشخیص بودند که شاه را بیرون کردند و امام خمینی را آوردند،چرا پس از انقلاب ناآگاه شدند؟ گفتم: زبانت را گاز بگیر!چه کسی گفته ملّت حالا اهل تشخیص نیستند؟ گفت: در زبان قال که نه،ولی در زبان حال کسانی ملّت را فاقد تشخیص

گفت: اگر پدر خانواده واکسن نزده به سفر برود، یک میلیون تومان جریمه می شود. گفتم : این قانون برای نهادینه کردن چه فرهنگی است؟ گفت: برای نهادینه کردن فرهنگ واکسیناسیون . گفتم: طرح خوبی است. گفت: ولی اگر فرزند خانواده واکسن نزده به مدرسه یا دانشگاه نرود، جریمه می شود! گفتم : این قانون

فداکاری!! گفت: در زمان انتخابات آقایی می گفت: «فداکاری کنید و پای صندوق های رای بروید». گفتم: خب! چه اشکالی دارد؟ گفت: من نفهمیدم بین «رای دادن» و «فداکاری» چه ارتباطی وجود دارد؟ گفتم: احتمالا منظورشان این بوده که رای دادن باعث حفظ نظام می شود و شما برای حفظ نظام در انتخابات شرکت کنید.