«جهان آباد» برای«انسان آزاد»فرگرد ۱۹۸۱

«جهان آباد» برای«انسان آزاد»فرگرد ۱۹۸۱

\ «بهترین امیر» و «برترین مدیر»، و بالاترین «رهبر» برای هر «کشور»، کسی است که در همین«خاک‌وخشت زمین» برای مردمش«بهشت برین»بسازد. حاکمانی که نمی توانند در «زمین بشر» از «زمینۀ شر»بکاهند و «جهان را آباد» و «انسان را آزاد» کنند، فقط از «ترس رعدۀ سرنوشت»،«درس وعدۀ بهشت» می‌دهند. برای حاکم همین بس که «دنیا را

تنها کسی که روی شخصیت ما حساب می‌کند!!

تنها کسی که روی شخصیت ما حساب می‌کند!!

گفت: ویژگی بارز قرن بیست‌ویکم چیست؟ گفتم:این قرن را «عصر انفجار اطّلاعات» می دانند.با گسترش شبکه‌های پیام‌رسانی و کاربرد رایانه،سرعت اطّلاع‌رسانی و رشد آگاهی مردم به شدّت افزایش یافته‌است. گفت: پس چرا دولت ما بسیاری از شبکه‌های اطّلاع‌رسانی و ارتباطی را با فیلت‌کردن به روی ما بسته ‌است؟ گفتم: آنان با گمان خود با فیلترکردن

«شادی مردُم» و «آزادی و تفاهُم»فرگرد۱۹۸۰

«شادی مردُم» و «آزادی و تفاهُم»فرگرد۱۹۸۰

آنان که با «شادی مردُم» و «آزادی و تفاهُم»، «مخالف‌اند»،«خالف‌اند»! کسی که «آزادی انسان» و «آبادی جهان» را «برنمی‌تابد»،ارزش آزادی را «درنمی‌یابد»! او نه «طاقت شادی»،که «لیاقت آزادی» را ندارد. هیچ «انسان» نباید هیچ «فرمان» را بدون «اِقناع» از هیچ «مُطاع» بپذیرد. هیچ «اقتداری» با هیچ «داری» به‌ثبات نمی‌رسد و هیچ فرمانی جز با «نیروی

دزدان آفتاب یا آفتابه؟!

دزدان آفتاب یا آفتابه؟!

گفت: این همه خبرهای دزدی فرش‌های قیمتی موزه،اختلاس‌های کلان و فسادهای گوناگون می‌شنویم،چرا عاملان آن ها دستگیر و محاکمه نمی‌شوند؟ گفتم: والله! چه عرض کنم؟ خودت می‌توانی علّتش را حدس بزنی؟ گفت: بله! اختلاسگران دو گروه اند:محترم و نامحترم! گروه اول آفتاب را می‌دزدند و گروه دوم،آفتابه را! گروه اول چون آفتاب را می‌دزدند،فضا کمی

اسراف برای اثبات لزوم پرهیز از اسراف!

اسراف برای اثبات لزوم پرهیز از اسراف!

گفت: مراسم‌های پرهزینه سالگرد ارتحال امام‌خمینی(ره) و ساخت “‌ حرم شکوهمند” برای ایشان که گفته می‌شود حدود پنج هزار هکتار وسعت اراضی در اختیار حرم است، دارای چه پیام ارزشی و انقلابی برای مردم است؟بیش از سی‌وسه سال است که هرساله مبالغ کلان و نجومی برای برگزاری سالگرد امام هزینه می‌کنند. گفتم: بارزترین ویژگی اخلاقی

«چیرگی فهم»یا«تیرگی وهم»؟فرگرد۱۹۷۹

«چیرگی فهم»یا«تیرگی وهم»؟فرگرد۱۹۷۹

آن که «روزها رنجه» و «شب‌ها شکنجه» بیند، ولی در هر «روز و چاشتی» با خویش «در آشتی» باشد، زندگی اش «قابل تحمُّل» و «عامل تامُّل» است؛ ولی آن که با «خویش می‌لنگد» و با «دگراندیش می‌جنگد»، از «انسان می‌هراسد» و «انسانیّت را نمی‌شناسد»! آن که «خود را باخته»،«خدا را نشناخته» و آن که «خویش

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....