شاگردان ممتاز عباسدَوس!
گفت: من دیروز در خیابانی به سوی خانه می رفتم. جمعی را دیدم که پشت در بسته یک مغازه صف کشیدهبودند. من هم به گمان این که کالایی مواد غذایی کمیابی می دهند، در ته صف ایستادم.پس از مدّتی لحظه به لحظه صف طولانی میشد.از نفر جلویی پرسیدم: این صف چیست؟ و چه میدهند؟ او