دومینوی جنگ در خاورمیانه
گزارش منابع خبری حاکی از آن است که طی ۴۸ ساعت گذشته یعنی از روز یکشنبه تا صبح دوشنبه بیسابقهترین حملات و بمبارانهای رژیم صهیونیستی در غزه مشاهده شده؛ بهطوری که در عرض ۲۴ ساعت حدود ۴۰۰ سفر شهید شدهاند و آمار کشتهها در نوار غزه در هفدهمین روز جنگ به بیش از ۵۰۰۰ نفر
گزارش منابع خبری حاکی از آن است که طی ۴۸ ساعت گذشته یعنی از روز یکشنبه تا صبح دوشنبه بیسابقهترین حملات و بمبارانهای رژیم صهیونیستی در غزه مشاهده شده؛ بهطوری که در عرض ۲۴ ساعت حدود ۴۰۰ سفر شهید شدهاند و آمار کشتهها در نوار غزه در هفدهمین روز جنگ به بیش از ۵۰۰۰ نفر رسیده است.
طبق گزارشی که در این خصوص الجزیره منتشر کرده بنا بر اعلام ارتش اسرائیل بیش از ۳۲۰ منطقه در نوار غزه مورد هدف قرار گرفته و حتی مناطقی در رفح و نزدیکی مرز مصر نیز از بمبارانهای رژیم صهیونیستی در امان نمانده است. این در حالی است که همچنان آب، غذا، دارو و سوخت نیز به واسطه محاصره کامل غزه در این منطقه وجود ندارد و کمکهای اندکی که روز شنبه با بازگشایی موقت مرز رفح به غزه رسیده است، حتی بخشی کوچکی از نیازهای نزدیک به ۲ میلیون نفر از ساکنان غزه را نیز پوشش نداده است. در همین رابطه مدیر بیمارستان الشفاء غزه با اشاره به قطع برق و نبود سوخت به صراحت اعلام کرده که اگر تا دو روز آینده سوخت نرسد، فاجعه واقعی برای بیماران و مجروحان در بیمارستان رخ خواهد داد.
در چنین شرایطی و در حالی که همزمان فاجعه انسانی در غزه ادامه دارد، از فردای روز عملیات طوفان الاقصی بسیاری از ناظران و کارشناسان درخصوص امکان گسترش جنگ به سایر نقاط خاورمیانه و روشن شدن آتش یک درگیری ویرانگر در منطقه هشدار دادهاند؛ وضعیتی که روزبهروز و به واسطه تحولات سریع در جنگ غزه ابعاد نگرانکننده آن بیشتر میشود. در این میان علاوه بر ایران و برخی دیگر از بازیگران مهم منطقه که درخصوص امکان گسترش دامنه جنگ هشدار دادهاند، برخی از ناظران معتقدند که قدرتهای بینالمللی به خصوص ایالات متحده آمریکا نیز نسبت به این قضیه حساس بوده و علیرغم حمایت بیچونوچرا از اسرائیل به دنبال مهار سطح تنشها هستند.
به گزارش اقتصاددان به نقل از جهانصنعت ، در همین رابطه مجله اکونومیست روز گذشته در گزارش خود آورده است: در حال حاضر شاهد درگیری پراکنده نیروهای صهیونیست و حزبالله لبنان در شمال سرزمینهای اشغالی هستیم. از سوی دیگر در شرق، اسرائیل مناطق و برخی از فرودگاههای سوریه را بمباران میکند. همچنین در شرایطی که حماس و نیروهای مقاومت در حال پاسخگویی به حملات اسرائیل هستند، رژیم صهیونیستی از ۱۰ روز قبل اعلام کرده که به دنبال ورود زمینی به غزه است؛ امری که هر چند مقامات اسرائیلی دائما در مورد آن صحبت میکنند، اما همچنان در حد حرف و گمانهزنی باقی مانده است.
شاید یکی از دلایل تاخیر در این قضیه، امیدواری به روند دیپلماسی لحظه آخری است، زیرا گفته میشود که مذاکرات برای آزادسازی اسرا از هر دو طرف ادامه دارد و یک کنفرانس هم در روز شنبه در قاهره مصر به منظور دستیابی به توافق آتشبس در غزه تشکیل شده است. همچنین یکی دیگر از دلایل تردید اسرائیل برای ورود زمینی به غزه، دوگانگیها و ابهاماتی است که در میان مقامات صهیونیستی وجود دارد. چند روز قبل شاهد بودیم که فرماندهان میدانی طرح عملیاتی خود را برای ورود به غزه نهایی و آن را به کابینه جنگی نتانیاهو اعلام کردند. پس از ۷ ساعت، جلسه این کابینه بدون نتیجه خاصی پایان یافت.
این موضوع نشاندهنده نوعی شکاف عمیق در میان مقامات رژیم صهیونیستی نیز هست. یوآو گالانت وزیر جنگ تندرو و افراطگرای اسرائیل با حمایت برخی فرماندهان نظامی به دنبال یک حمله برقآسا و شدید علیه حماس در غزه است، اما نتانیاهو بهطور مشخص و بارزی در این خصوص تردید دارد. علاوه بر این گفته میشود که صهیونیستها از سوی متحدان خود به خصوص آمریکا، تحت فشار فزاینده برای کنار گذاشتن چنین طرحی هستند؛ بهطوری که شاهد بودیم جو بایدن چنین اقدامی را اشتباه بزرگ عنوان کرده و آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا نیز بارها به صورت تلویحی چنین اقدامی را رد کرده است.
آمریکا به دنبال چیست؟
برای فهم بهتر سیاست آمریکا درخصوص جنگ غزه، نگاهی به گذشته شاید تا حدودی راهگشا باشد. امروز در حالی آمریکا مانند همیشه حمایت خود را از اسرائیل نشان داده که با توجه به اقدامات ارتش صهیونیستی در کشتار غیرنظامیان و کودکان غزه، روزبهروز بر دامنه اعتراضات و محکومیتهای بینالملل تلآویو افزوده میشود. این نکته بهطور قطع در ادامه فرآیند حمایت بیچونوچرای آمریکا از اسرائیل تاثیرگذار خواهد بود.
شواهد نشان میدهد که آمریکا در ۱۹۷۳ و در زمان جنگ ششروزه اعراب با اسرائیل، علیرغم پیشروی نیروهای صهیونیستی وارد میدان شد و به این درگیری پایان داد. همچنین در سال ۲۰۰۶ و در جنگ میان اسرائیل و حزبالله لبنان نیز چنین نقشی را از آمریکاییها شاهد بودیم.
البته ممکن است امروز شرایط متفاوتتر از گذشته باشد. به عنوان مثال اسرائیل از نخستین روزهای عملیات طوفان الاقصی و ضربه غافلگیرکنندهای که از جنبش حماس خورده، همواره مدعی شده که هدفش نابود کردن حماس در نوار غزه است. این موضوع به گفته برخی از ناظران غربی ممکن نیست مگر اینکه ارتش رژیم صهیونیستی وارد یک جنگ طولانیمدت و شهری با حماس در غزه شود. اما سوال بسیاری از ناظران این است که آیا اسرائیل قادر به از بین بردن حماس هست و اگر هم موفق به چنین کاری شود چه جایگزینی برای حماس در نوار غزه قرار است از سوی اسرائیل و متحدانش در این منطقه وجود داشته باشد؟ سوال دیگر این است که آیا تشکیلات خودگردان فلسطینی با توجه به ضعفهای اساسی و انتقادات زیادی که به متوجه آن است، میتواند در چنین شرایطی ایفای نقش کند؟
از سوی دیگر ورود زمینی اسرائیل به غزه علاوه بر اینکه منجر به قتل عام بیشتر غیرنظامیان در حد نسلکشی میشود، برای صهیونیستها نبردی فرسایشی و هولناک خواهد بود. تنها از یک منظر صهیونیستها در جنگ شهری مزیت پایینتری از حماس دارند و از سوی دیگر مشخص نیست که چگونه قادر خواهند بود با تونلهای چندصد کیلومتری حماس در غزه مواجه شوند.
در چنین وضعیتی سیاست و اقدامات آمریکا نیز از ابتدای شروع جنگ غزه متناقض و دوپهلوست. در شرایطی که به نظر میرسد آمریکا به دنبال جلوگیری از یک جنگ گسترده و طولانی در غزه و حتی منطقه است، در سوی مقابل شاهد هستیم که جو بایدن شتابزده به سرزمینهای اشغالی سفر میکند و در آنجا طی شرکت در کابینه جنگی اسرائیل به صراحت میگوید من به عنوان یک صهیونیست به اینجا آمدهام. حتی اکنون دولت بایدن به دنبال تصویب یک بودجه اضطراری ۱۰۵ میلیارد دلاری است که ۱۴ میلیارد دلار آن برای اسرائیل در نظر گرفته شده است.
علاوه بر این آمریکاییها در حالی ناوگان نظامی به منطقه اعزام کرده و کمکهای تسلیحاتی به اسرائیل ارائه دادهاند که هفته قبل پیشنویس دو قطعنامه بشردوستانه برای مردم غزه را نیز در شورای امنیت سازمان ملل متحد وتو کردند.
دستها روی ماشه
در همین راستاست که برخی از تحلیلگران معتقدند در شرایطی که کابینه جنگی اسرائیل در حال ارزیابی واکنش جهان عرب در صورت تشدید تنشهاست، رژیم صهیونیستی از همه طرف تحت محاصره نیروهای مقاومت نیز قرار دارد. در این رابطه شاهد هستیم حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه کشورمان بارها هشدار داده که منطقه مانند بشکه باروتی است که هر آن امکان انفجار آن وجود دارد. در نتیجه طولانی شدن جنگ و افزایش جنایت صهیونیستها در غزه ممکن است جبهه دومی را علیه آنها در لبنان، سوریه و سایر نقاط منطقه باز کند.
در نهایت، کابینه جنگی اسرائیل ممکن است در حال ارزیابی واکنش در جهان عرب باشد. افزایش سریع بیشتر تلفات غیرنظامیان در غزه به احتمال زیاد باعث واکنش حزبالله و ایران و جبهه دومی که اسرائیل از آن میترسد، خواهد بود. در ۱۹ اکتبر، پرتاب موشکها به سمت اسرائیل از سوی شبهنظامیان مورد حمایت ایران در یمن، یادآور پتانسیل انفجاری نیروهای نیابتی ایران بود (آنها توسط نیروی دریایی آمریکا رهگیری شدند). مهمتر از همه، این امر منجر به بیگانگی عمیقتر با کشورهای عربی میشود که اسرائیل قبل از حملات ۷ اکتبر با آنها روابط بهتری داشت، از جمله امارات متحده عربی و عربستان سعودی. عربستان بهطور ضمنی عادیسازی روابط دیپلماتیک را روی میز نگه داشته است.
از این رو در حالی که اسرائیل تحت فشار افکار عمومی بینالمللی قرار داشته و دولت بایدن نیز به صورت پشت پرده به دنبال مهار ماشین جنگی بیمحابای آن است، صهیونیستها در داخل نیز با چند گزینه دشوار روبهرو هستند. نخست ادعایی که در مورد از بین بردن حماس کردهاند و حالا مطمئن نیستند که بتوانند از پس آن برآیند. دوم اینکه هر لحظه ممکن است جبهههای جدیدی علیه اسرائیل از سوی نیروهای مقاومت ایجاد شود. مساله سوم این است که بهطور قطع جنگ طولانی نهتنها در دکترین نظامی اسرائیل جایگاهی ندارد، بلکه میتواند به اقتصاد آن نیز با توجه به موج نارضایتیهای داخلی ضربات اساسی وارد کند. از طرف دیگر نتیجه هرگونه خطای محاسباتی منجر به جنگی گستردهتر و ویرانگر در منطقه خواهد شد که هنوز سایه ترسناک آن در خاورمیانه وجود دارد. همچنین لازم به ذکر است که نتانیاهو هماکنون در پیچیدهترین وضعیت قرار دارد. او از یک سو با مخالفان سیاسی قدرتمندی روبهرو است و از سوی دیگر به واسطه غافلگیری از جنبش حماس و ضربات بیسابقهای که از آن خورده است، با نارضایتیهای بیشتری در داخل مواجه شده است. به همین دلیل بسیاری از کارشناسان معتقدند که او به محض پایان یافتن جنگ و اجرای آتشبس نخستین شخصی خواهد بود که ملزم به پاسخگویی بوده و به احتمال زیاد از قدرت برکنار خواهد شد. لذا نتانیاهو اکنون در یک دوراهی سخت قرار گرفته است. مسیر اول ادامه دادن جنگ است که کمترین پیامد آن میتواند کلید خوردن یک جنگ فراگیر در منطقه علیه اسرائیل باشد. مسیر دوم نیز اجرای آتشبس و پایان دادن به درگیریهاست که در این صورت هیچ امیدی به بقای سیاسی او و کابینه افراطیاش وجود ندارد. در نتیجه هر دو راه برای او بازی دو سر باخت محسوب میشود.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰