تاریخ انتشار : جمعه 10 آذر 1402 - 21:37
کد خبر : 148653

چرا وعده های سیاستمداران تحقق نمی یابد؟

چرا وعده های سیاستمداران تحقق نمی یابد؟

اقتصاددان : معمولا سیاستمداران در ایام انتخابات به بیان وعده هایی می پردازند که به محبوبیت و اخذ رأی از مردم منجر شود. آنان در این شعارهای انتخاباتی، توجهی به امکان‌پذیر بودن سخنان و وعده‌های خود ندارند. یکی از ترفندهای معمول سیاستمداران در انتخابات، بهره گیری از مغالطه «یا این یا آن» است. اگر به من

اقتصاددان : معمولا سیاستمداران در ایام انتخابات به بیان وعده هایی می پردازند که به محبوبیت و اخذ رأی از مردم منجر شود. آنان در این شعارهای انتخاباتی، توجهی به امکان‌پذیر بودن سخنان و وعده‌های خود ندارند. یکی از ترفندهای معمول سیاستمداران در انتخابات، بهره گیری از مغالطه «یا این یا آن» است. اگر به من رأی داده نشود چنین اتفاقاتی رخ خواهد داد. آنان مردم را در یک دوراهی قرار می دهند که اگر به من رأی داده نشود، تحت ریاست رقیب پیامدهای هولناکی برای کشور رخ خواهد داد. در حالی که به واقع چنین نیست و آمدن این فرد، کشور را بهشت نمی کند و آمدن فرد دیگر کشور را الزاما به جهنم مبدل نمی سازد.
کاندیداها در انتخابات، وعده ها می دهند اما اولا این وعده ها از دل کمیته های تخصصی علمی بیرون نمی آید بلکه نتیجه گروهی از مشاوران است که به دلیل روابط شخصی به دور کاندیدای مورد نظر جمع شده اند. از این رو معمولا این وعده های بدون پشتوانه، ساده اندیشانه با انگیزه خارج کردن رقیب بیان می شوند. یک نمونه از رقابت در شعارهای انتخاباتی را در اعلام میزان پرداخت یارانه پس از اخذ رأی از مردم می توان بر شمرد. آنان به هنگام انتخابات در بهترین حالت، صادقانه و از روی ساده اندیشی، وعده های خود را شدنی می دانند. گرچه مردم بخاطر تحقق این وعده ها به فرد مورد نظر رأی می دهند. اما کاندیدای پیروز هنوز کابینه خود را نمی شناسد به عنوان مثال وعده یک میلیون خانه در سال را می دهد اما نمی داند وزیری که در نهایت انتخاب می شود به این امر معتقد است. زیرا گاه وزیری انتخاب می شود که هیچ اعتقادی به آن وعده انتخاباتی ندارد. از طرفی گرچه در زمان انتخابات ادعای وجود کار علمی و پشتوانه نظری مانند هفت هزار صفحه می شود اما به واقع هیج پشتوانه ای وجود ندارد. و از همه مهمتر اینکه به هنگام ارائه وعده انتخاباتی به محدویت ها توجهی نشده است.
گاه پس از استقرار دولت و درک ناشدنی بودن وعده، سکوت کرده و از کنار آن می گذرند و گاه به توجیه وعده خود می پردازند. چنانچه معاون اول رئیس جمهور در مورد ساخت یک میلیون مسکن که آقای رئیسی در سال ۱۴۰۰ در تلویزیون وعده داد؛ گفت: ما می‌گوییم مسکن باید ساخته شود؛ اما مگر قرار است دولت بسازد؟ مسکن را مردم می‌سازند.» ( خبرآنلاین، ۱۵ /۱۰ / ۱۴۰۱) همچنبین معاون حقوقی ریاست جمهوری نیز از اساس منکر بیان ساخت یک میلیون مسکن سالانه توسط رئیس جمهور شد. در حالیکه رئیس جمهور به آن تصریح کرده بود.
سخنان بدون پشتوانه نظری، منحصر به ایام انتخابات نیست. این نکته را علاوه بر شعارهای انتخاباتی، در بودجه بندی، برنامه های پنج ساله و سند چشم انداز نیز می توان مشاهده کرد. در سند چشم انداز آمده است که ایران در پایان دوره یعنی سال ۱۴۰۴، به قدرت اول منطقه تبدیل خواهد شد. رشد اقتصادی ۸ درصد مدام در برنامه های پنج ساله تکرار می شود و البته تحقق نمی یابد. هر از چندی با تکیه بر منابع بانکی، ادعای وام مناسب با شرایط گیرندگان تسهیلات داده می شود؛ در حالیکه این امر برای بانکها نه مقدور است و نه منطقی است. نمونه آن را در وام مسکن برای جوانان می توان مشاهده کرد. امروزه با انبوه طرح های عمرانی نیمه کاره مواجه بوده که بدون توجه به اصل امکان پذیری طرح، کلنگ زنی شده و هزینه های هنگفتی اتلاف شده است و باز هر ساله، کلنگ زنی ها ادامه داشته و بر حجم طرح های نیمه تمام و رها شده افزوده می شود.
بنابراین به نظر می رسد شکافی بزرگ میان ذهنیت و انگیزه های سیاستمدار و عینیت جامعه و امکان اقتصادی کشور وجود دارد. با وجود ناکارآمدی های موجود، رئیس جمهور، عملکرد خود را حرکت سریع به سمت قله و اتفاقات سال ۱۴۰۱ را توطئه ای در جهت متوقف کردن این حرکت بیان می کند. اما پرسش این است که کدام قله منظور بوده و کدام شاخص، بهبود شرایط را بیان می کند.
به راستی چرا مقامات تا این اندازه سخنان به دور از واقعیت‌های اقتصاد و ناممکن بیان می کنند؟ پاسخ به این سوال را باید در بستر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تبیین کرد. اگر گفته هایی در اول انقلاب مانند تامین مسکن تمامی آحاد کشور، مجانی شدن آب و برق، اداره جامعه با مالیات های شرعی و مانند آن را بتوان مبتنی بر فقدان تجربه حکومتی دانست؛ اما پس از گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب، دیگر فقدان تجربه حکومت داری دلیل موجهی نمی تواند باشد. بلکه باید ریشه آن را در ساختار معیوب جستجو کرد. ساختاری که انتخاب فردی فاقد تجربه اجرایی در کشور را در بالاترین مقام اجرایی ممکن می سازد. ساختاری که اساسی ترین اصل اقتصاد یعنی کمیابی و محدویت های تصمیم گیری را نادیده می گیرد.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....