تاریخ انتشار : پنجشنبه 16 بهمن 1399 - 17:13
کد خبر : 34083

چرا به آن آرمان ها نرسیده ایم؟!!

چرا به آن آرمان ها نرسیده ایم؟!!

حدود نیم قرن پیش به شدّت مشتاق شناخت اسلام اصیل بودم. همان روزها نوارهای کاست تفسیر نهج البلاغه آیت الله خامنه ای را به دست آوردم. من تعریف یک انقلاب اسلامی که نوید برپایی عدل علی(ع) را می داد در تفسیر خطبۀ نهج البلاغۀ ایشان یافتم. آن قدر این نوار را گوش داده بودم که

حدود نیم قرن پیش به شدّت مشتاق شناخت اسلام اصیل بودم. همان روزها نوارهای کاست تفسیر نهج البلاغه آیت الله خامنه ای را به دست آوردم. من تعریف یک انقلاب اسلامی که نوید برپایی عدل علی(ع) را می داد در تفسیر خطبۀ نهج البلاغۀ ایشان یافتم. آن قدر این نوار را گوش داده بودم که هنوز فرازهایی از آن خطبه در ذهنم مانده است:
وَ الَّذِی بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَهً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَهً وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتَّى یَعُودَ أَسْفَلُکُمْ أَعْلَاکُمْ وَ أَعْلَاکُمْ أَسْفَلَکُمْ وَ لَیَسْبِقَنَّ سَابِقُونَ کَانُوا قَصَّرُوا وَ لَیُقَصِّرَنَّ سَبَّاقُونَ کَانُوا سَبَقُوا،
اقتصاددان: «سوگند به کسى که محمّد را به حق فرستاده است، در غربال آزمایش، به هم درآمیخته و غربال مى شوید تا صالح از فاسد جدا گردد. یا همانند دانه هایى که در دیگ مى ریزند، تا چون به جوش آید، زیر و زبر شوند. پس، پست ترین شما بالاترین شما شود و بالاترینتان، پست ترینتان. واپس ماندگانتان پیش افتند و پیشى گرفتگانتان واپس رانده شوند. »
من حقوق سه ماه معلمی خودم را پرداختم و حدود ۸۰ نوار کاست ایشان را خریدم و بین شاگردانم و مردم توزیع کردم و از آنان خواستم که تکثیر و بین دیگران هم توزیع کنند.
در سال ۱۳۵۷ من پیروزی انقلاب اسلامی را نقطۀ آغاز تحقّق آرمان ها و وعده های داده شده در این خطبه می دانستم و یکی از آرزوهایم این بود که این مفسّر نهج البلاغه نقشی در مدیریت کشور داشته باشند تا بتوانند سیمایی از عدالت علوی را در جامعۀ ما به تصویر کشند!
امروز پس از ۴۲ سال استقرار نظام اسلامی به رهبری آیت الله خامنه ای شنیدن و خواندن این آمار از خطِ فقر مردم ایران برایم غیرقابل درک و فهم است:
روزنامه وطن امروز نوشت:‌ بنا بر شاخص‌های اقتصادی، اقتصاد ایران در سال‌های اخیر بدترین شرایط خود را پس از انقلاب سپری می‌کند. تورّم نقطه به نقطه نزدیک به ۴۰ درصد، رشد اقتصادی منفی ۷ درصد، ضریب جینی ۴۰ درصد، استمرار روند کم‌ارزش شدن پول ملی، افزایش بی‌محابای رقم نقدینگی و رسیدن آن به بیش از ۳ هزار هزار میلیارد تومان، کاهش مصرف کالاهای اساسی در بین مردم و…..
خطِّ فقر در ۲ سال اخیر ۷ میلیون‌ و ۳۰۰ هزار تومان افزایش یافته است و نگرانی‌ها درباره این است که نیمی از جامعه ایران حدِّاقلِّ  موادِّ غذایی و پروتئینی را دریافت نمی‌کنند و به زودی امکان ادامۀ تحصیل را هم نخواهند داشت.
رزاقی گفت: رئیس کمیته امداد می‌گوید حدود ۴۰ میلیون نفر زیر خطِّ فقر هستند امّا با دقّت بیشتر شاید حدود ۵۰ میلیون نفر از جمعیت ۸۰ میلیونی ایران زیر خطِّ فقر باشند که همۀ این ها نتیجه‌ۀ سیاست‌های اقتصادی نادرست است.
«خطِّ فقر یک خانوادۀ چهارنفره به ١٠میلیون تومان رسیده است و بیش از نیمی از مردم ایران در فقر مطلق به سر می‌برند. کارگران برای ادامۀ تحصیل فرزندانشان حتی توان خرید قسطی گوشی موبایل را هم ندارند.»
وزارت خارجه گفته حدود ۶میلیون ایرانی خارج زندگی می کنند که اغلب تحصیلات یا ثروت عالی دارند،
نکته جالب اینجاست که دانمارک، سنگاپور، فنلاند، نروژ همین قدر جمعیت دارند!
یعنی یک کشورِ باسواد، صاحب مهارت و ثروتمند رو صادر کرده ایم!
حالا من مانده ام چگونه فاصلۀ بین حرف تا عمل را توجیه کنم!
آیا چهاردهه فرصت کمی است برای پیاده کردن آن آرمان ها و اهداف عالی؟
چه موانعی ما را از تحقُّق این آرمان ها باز داشته است؟
آیا بیش از این می باید برای حفظ این نظام،شهید و جانباز و هزینه و ….می دادیم؟
نسل ما چگونه سطح عالی آن آرمان ها را با وضع وخیم امروزی برای فرزندان خود توضیح دهند؟
چرا به آن آرمان ها نرسیده ایم؟!

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....