تاریخ انتشار : شنبه 9 بهمن 1400 - 10:26
کد خبر : 76107

پیش‌بینی فایننشال‌تایمز از دو جنگ علیه آمریکا

پیش‌بینی فایننشال‌تایمز از دو جنگ علیه آمریکا

گیدون راچمن، رئیس بخش امور خارجه نشریه فایننشال‌تایمز طی یادداشتی مفصل به اتحاد روسیه و چین علیه قدرت تک‌قطبی آمریکا پرداخته و احتمال حمله روس‌ها به اوکراین و حمله چینی‌ها به تایوان را به عنوان مسیری برای تغییر نظم جهانی با محوریت ایالات متحده بالا می‌داند. چکیده یادداشت وی را در ادامه می‌خوانید. همانطور که

گیدون راچمن، رئیس بخش امور خارجه نشریه فایننشال‌تایمز طی یادداشتی مفصل به اتحاد روسیه و چین علیه قدرت تک‌قطبی آمریکا پرداخته و احتمال حمله روس‌ها به اوکراین و حمله چینی‌ها به تایوان را به عنوان مسیری برای تغییر نظم جهانی با محوریت ایالات متحده بالا می‌داند. چکیده یادداشت وی را در ادامه می‌خوانید.

همانطور که بحران اوکراین به نقطه اوج خود می‌رسد، تلاش‌های غرب برای منزوی کردن و مجازات روسیه احتمالا با حمایت چین – همسایه غول پیکر روسیه – تضعیف می‌شود. هنگامی که ولادیمیر پوتین برای آغاز بازی‌های المپیک زمستانی در ۴ فوریه به پکن سفر کند، رئیس‌جمهور روسیه با رهبر مهم‌ترین متحد خود یعنی شی جین‌پینگ ملاقات خواهد کرد. در تماس تلفنی پوتین و شی در ماه دسامبر، رهبر چین از درخواست روسیه مبنی بر اینکه اوکراین هرگز نباید به ناتو بپیوندد، حمایت کرد.

 

ریشه اتحاد سیاسی چین و روسیه

رهبران روسیه و چین با این باور که ایالات متحده برای تضعیف و سرنگونی حکومت‌های آنها توطئه می‌کند متحد شده‌اند. در اوج کمونیسم، روسیه و چین از نیروهای انقلابی در سراسر جهان حمایت می‌کردند. اما امروز مسکو و پکن شعار ضدانقلاب را پذیرفته‌اند. هنگامی که اخیرا ناآرامی در قزاقستان شروع شد، پوتین ایالات متحده را متهم کرد که تلاش می‌کند از یک “انقلاب رنگی” حمایت کند – اصطلاحی که به جنبش‌های اعتراضی که به دنبال تغییر حکومت هستند – در کشوری که هم‌مرز با روسیه و چین است، اطلاق می‌شود. وزرا و مقامات ارشد چین نیز این اظهارات را تکرار کردند.

در موارد مشابه نیز چنین مساله‌ای از سمت کرملین و پکن مطرح شده است. مثلا در اعتراضات ۲۰۱۳-۲۰۱۴ در اوکراین که رهبر طرفدار روسیه خلع شد یا در اعتراضات ۲۰۱۹ در هنگ‌کنگ که با سرکوب چین همراه شد، هر دو مورد آمریکایی‌ها به عنوان عوامل پنهان آشوب‌ها مطرح شدند.

 

اعتراض پوتین و شی به نظم جهانی موجود

به گزارش اقتصاددان به نقل از بورسان  ، پوتین و شی هر دو معتقدند که آسیب‌پذیری آنها در مقابل “انقلاب‌های رنگی” ناشی از نقص‌های اساسی در «نظم جهانی» کنونی است. دو ویژگی نظم جهانی کنونی که روس‌ها و چینی‌ها اغلب به آن اعتراض دارند، «تک قطبی» و «جهان‌شمولی» است.

«تک قطبی» به این معنی است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جهان تنها با یک ابرقدرت باقی ماند و آن ایالات متحده آمریکا بود. فئودور لوکیانوف، متفکر سیاست خارجی روسیه که به رئیس‌جمهور پوتین نزدیک است، می‌گوید تک‌قطبی «به ایالات متحده توانایی و امکان انجام هر کاری را که در صحنه جهانی صلاح می‌داند» داده است.

پس از حملات تروریستی یازده سپتامبر در نیویورک و واشنگتن، ناتو به ماده ۵ – بند دفاع متقابل آن – استناد کرد و به افغانستان حمله کرد. به گفته لوکیانوف، آمریکا بار دیگر تمایل و توانایی خود را برای «تغییر اجباری جهان» نشان داده است. اما شکست آمریکا در افغانستان که نماد خروج بی‌‌برنامه از کابل در تابستان ۲۰۲۱ است، روس‌ها را امیدوار کرده است که نظم جهانی به رهبری ایالات متحده در حال فروپاشی است.

 

نظم جهانی مطلوب چین و روسیه

پکن و مسکو استدلال می‌کنند که نظم جهانی کنونی با تلاش آمریکا برای تحمیل ایده‌های غربی در مورد دموکراسی و حقوق بشر به سایر کشورها، در صورت لزوم از طریق مداخله نظامی، مشخص می‌شود. در واقع، عبارت «جهان‌شمولی» به همین مساله مربوط می‌شود. حال آنکه نظم جهانی جدید که روسیه و چین خواستار آن هستند، به حوزه‌های متمایز و تفکیک‌شده نفوذ قدرت‌ها مبتنی است. به عبارت دقیق‌تر، هر منطقه معادلات و مناسبات خود را دارد و نباید غیر از قدرتهای منطقه‌ای کسی در آن مداخله کند.

 

رویای قدرت اول جهان شدن برای چین بیشتر است یا روسیه؟

تفاوت در مقیاس جاه‌طلبی‌های چین و روسیه از ظرفیت‌های اقتصادی آنها منعکس می‌شود. اقتصاد روسیه اکنون تقریبا به اندازه اقتصاد ایتالیا است. به زبان ساده، مسکو ثروتی برای حفظ برتری جهانی را ندارد. در مقابل، چین اکنون بر اساس برخی معیارها، بزرگترین اقتصاد جهان است. همچنین بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده جهان محسوب می‌شود. جمعیت ۱٫۴ میلیارد نفری آن تقریبا ۱۰ برابر روسیه است. در نتیجه، برای چین واقع‌بینانه است که بخواهد قدرتمندترین کشور جهان باشد.

 

جنگ، نیاز اصلی برقراری نظم نوین جهانی

تاریخ نشان می‌دهد که نظم‌های جدید حکومت بر جهان، عموما پس از نوعی رویداد سیاسی شوک‌آور مانند یک جنگ بزرگ پدیدار می‌شوند.

بیشتر ساختار امنیتی و نهادی نظم جهانی کنونی با پایان یافتن جنگ جهانی دوم یا در پی آن، زمانی که سازمان ملل متحد، بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول تأسیس شدند و مقر آنها در ایالات متحده مستقر شد، ظهور کرد. موافقت‌نامه عمومی تعرفه‌ها و تجارت (گات) در سال ۱۹۴۸ لازم‌الاجرا شد. ناتو در سال ۱۹۴۹ ایجاد شد. معاهده امنیتی ایالات متحده و ژاپن در سال ۱۹۵۱ امضا شد. پس از پایان جنگ سرد، نهادهای رقیب تحت حمایت شوروی مانند پیمان ورشو فروپاشید و ناتو و اتحادیه اروپا تا مرزهای روسیه گسترش یافتند. چین در سال ۲۰۰۱ به سازمان تجارت جهانی پیوست و این سازمان جانشین گات شد.

اکنون سؤال این است که آیا جاه‌طلبی‌های روسیه و چین برای «نظم نوین جهانی» نیز به جنگ نیاز دارد تا به نتیجه برسد. درگیری مستقیم با ایالات متحده در دوره هسته‌ای بسیار خطرناک است و اتفاق نمی‌افتد مگر اینکه همه طرف‌ها خطای محاسباتی داشته باشند (که همیشه ممکن است).

با این حال، روسیه و چین ممکن است احساس کنند که می‌توانند از طریق «جنگ‌های نیابتی» به جاه‌طلبی‌های خود دست یابند. یک پیروزی قدرتمند روسیه در اوکراین ممکن است نشان‌دهنده این باشد که یک نظم امنیتی جدید در اروپا در حال ظهور است که شامل یک «حوزه نفوذ واقعی» روسیه است. تهاجم موفق چین به تایوان به طور گسترده به عنوان نشانه‌ای از پایان دوران تسلط آمریکا بر اقیانوس آرام خوانده می‌شود. در آن مرحله، بسیاری از کشورهای منطقه که در حال حاضر برای امنیت خود به ایالات متحده نگاه می‌کنند، مانند ژاپن و کره جنوبی، ممکن است خود را با نظم جدید تحت سلطه چین سازگار کنند.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....