تاریخ انتشار : دوشنبه 1 آبان 1402 - 10:54
کد خبر : 144168

نکته ای برای مهندسانی که نظرات اقتصادی می‌دهند

نکته ای برای مهندسانی که نظرات اقتصادی می‌دهند

اقتصاددان :    نکته ای دوستانه برای مهندسان عزیز که نظرات اقتصادی می‌دهند : چندین دهه است مهندسان عزیز از سطوح ابتدایی و میانی بنگاه‌ها گرفته تاعالی ترین سطوح مدیریتی و سیاست گذاری وزارت خانه ای و حتی ریاست جمهوری در تصمیم سازی و تصمیم گیری اقتصادی حضور داشته اند و یک نکته اساسی، وجه

اقتصاددان :    نکته ای دوستانه برای مهندسان عزیز که نظرات اقتصادی می‌دهند : چندین دهه است مهندسان عزیز از سطوح ابتدایی و میانی بنگاه‌ها گرفته تاعالی ترین سطوح مدیریتی و سیاست گذاری وزارت خانه ای و حتی ریاست جمهوری در تصمیم سازی و تصمیم گیری اقتصادی حضور داشته اند و یک نکته اساسی، وجه مشترک بسیاری از تصمیمات ایشان بوده است. همه این عزیزان به نوعی در باره قیمت، این متغیر بسیار مهم اقتصادی، سخن رانده و تصمیمات سیاستی در حوزه اقتصاد گرفته اند. اما دو نکته اساسی در سطح کلیات علم اقتصاد را نادیده گرفته و عوارض عجیب و غریب آن به جامعه لطف کرده اند.
آقایان مهندس باور بفرمایید اگرچه آنالیز بهای تمام شده کلیه مراحل مالی و فنی تولید، بسیار مهم و بیانگر هزینه تمام شده محصول است اما این فقط بهای فنی و حسابداری است و نه بهای تمام شده اقتصادی! و حتی اگر هزینه‌های اقتصادی را نیز منظور کنید باز به معنای قیمت به مفهوم رایج آن در بازار نیست. توجه بفرمایید که قیمت، متغیری است که در آن مقدار، طرفین حاضرند احتمالا در باره تبادل مقداری از محصول، توافق کنند؛ که البته اگر بازار شکل گرفته باشد و حسب شکل و شیب و همان روابط ریاضی تابعی که به خوبی می‌دانید، دو منحنی عرضه و تقاضا، نقطه تلاقی داشته باشند. این نقطه تلاقی عرضه و تقاضا لزوما همان جمع ریز هزینه تمام شده محاسباتی شما مهندسان عزیز نیست. محاسبات شما فقط بیانگر هزینه تمام شده حسابداری تولید است که در نهایت تلاش بتوانید رابطه کارایی فنی در تولید را بقبولانید که باز با کارایی اقتصادی بسیار متفاوت است. عزیزان باور کنید مصرف کننده حسب نقشه ذهنی مطلوبیت و سبد رجحان خود تصمیم می‌گیرد و کاری به محاسبات شما ندارد. او پول خود با مقداری مطلوبیت را از دست می‌دهد ( بگذریم که بخش اعظم پولش را به دلیل تورم تحمیلی، قبلا از او ستانده اند) تا محصولی با مقداری مطلوبیت دیگر، بدست آورد. این رقم تعادلی احتمالی حسب الگوی تقاضا و عرضه شکل می‌گیرد و نه الگوی مهندسی شما؛ که با تحمیل این ارقام به عنوان قیمت، یعنی همان قیمت دستوری، فقط بازار را دچار تورش کرده اید. قبول ندارید؟ به همه محاسباتتان در سال‌های گذشته در باره خودرو بنگرید و رفتار بازار را ببینید. محاسباتتان در باره هزینه تولید ساختمان را بنگرید و اوضاع بازار را بنگرید و و و.
در مباحث اخیر در باره هزینه‌های تمام شده ساختمان و مباحث رد و بدل شده در باره سیمان و فولاد و مسکن نهضت ملی مسکن هم همین قصه را معتقدید. باور کنید قیمت ساختمان در بازار با هزینه تمام شده ساخت تفاوت بسیار دارد. در باره قیمت سیمان و فولاد و بورس و کاهش قیمت مسکن سخن می‌گویید و یادتان هست که کلا هزینه سیمان و فولاد چند درصد همان بهای تمام شده کل مسکن است؟ منظورم حجم نیست بلکه هزینه آن است که اضافه کنید هزینه زمین و مجوز و سایر مصالح بسیار گرانتر و دستمزد و بیمه و تامین اجتماعی و نازک کاری و شیر آلات و سرامیک و کابینت و تاسیسات و و و.
دیگر اینکه ذات بورس در جوشش قیمت است؛ مگر اینکه محصولتان همگن باشد و با عرضه انبوه. آیا از خود پرسیده اید وقتی قریب به شش ماه از سال یا برق یا گاز تولید کنندگان فولاد و سیمان را برای تامین مصرف خانوارها قطع می‌کنند، اساسا شکل گیری شرایط عرضه انبوه رقابتی را از بین برده اید؟ از خود پرسیده اید چرا ظرفیت نصب شده بیش از ۵۸ میلیون تن فولاد منجر به تولید ۳۲ میلیون تن حدودی شده است؟ تا بحال بررسی دقیق تطبیقی هزینه‌های تولیدی فولاد و سیمان با رقبای بین المللی داشته اید؟ و آیا اندیشیده اید که همین تولید کنندگان فولادی شاید با مدیریت کمتر بهره ور در همین شرایط تحریمی، خرده ذوقی دارند تا سر سوزن دلاری بتوانند تحریم‌ها را دور بزنند؟ برای یادآوری بهتر، بد نیست به تجربه شیوه محاسباتی تولید خودرویی از یاد رفته به نام مینیاتور و بازار آن، رجوع دوباره کنید.
باور کنید شما مهندسانی چیره دست هستید اما متاسفانه اقتصاد نمی‌دانید و فقط تصور کنید اقتصاد دانان در جایگاه مهندس اجرایی یا ناظر ساختمان‌های بلند مرتبه قرار گیرند، که فاجعه متروپل بدتر، ممکن است رخ دهد اما معادل اقتصادی فاجعه متروپل در بازار را مطمئن هستید که ایجاد نمی‌کنید؟ باور بفرمایید خواندن در حد ۳ واحد درسی پیش دانشگاهی کلیات علم اقتصاد نوشته هر استادی که خودتان قبول دارید، هم بسیار ساده و جذاب است و هم کمک فراوان به شما خواهد کرد تا تفاوت بهای تمام شده و قیمت و مطلوبیت مصرف کننده و بازار و تعادل را درک کنید. اصلا هم اشاره نمی کنم که چنین رویه ای عملا شما را بدون اینکه بخواهید ممکن است به سمت مدیربت بازار به روش سوسیالیسم علمی برده و یا دایم مجبور به تزریق رانت برای تحقق ارقام ذهنی تان شوید.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....