نقش انتظارات در عملکرد اقتصادی
با بروز تحولات منطقهای، بسیاری از بازارهای کشور با نوسان و تکانههای قیمتی مواجه شدند. بازار ارز ابتدا وارد دورهای نوسان شد، سپس بازارهای سکه و خودرو نشانههایی از رشد را نمایان کردند، بازار بورس با ریزش مواجه شد و بازار مسکن هم واکنشهای متناسب با تحولات را نشان داد. رخدادهایی که تحلیلگران از آن
با بروز تحولات منطقهای، بسیاری از بازارهای کشور با نوسان و تکانههای قیمتی مواجه شدند. بازار ارز ابتدا وارد دورهای نوسان شد، سپس بازارهای سکه و خودرو نشانههایی از رشد را نمایان کردند، بازار بورس با ریزش مواجه شد و بازار مسکن هم واکنشهای متناسب با تحولات را نشان داد. رخدادهایی که تحلیلگران از آن با عنوان انتظارات تورمی یاد میکنند و ناشی از وضعیتی است که اقتصاد ایران در حوزه روابط بینالملل با آن دست به گریبان است.
اخبار خوب یا منفی در حوزه روابط بینالملل و البته مسائل داخلی بهطور مستقیم وضعیت شاخصهای اقتصادی را با تحول مواجه میسازند. اما دلایل این ارتباط میان تحولات بیرونی و تکانههای درونی چیست؟ جان مینارد کینز، اولین اقتصاددانی بود که به روشنی به نقش ویژه انتظارات و تغییرات آن در عملکرد اقتصادی پی برد و برای الحاق مقوله انتظارات به نظریه اقتصادی و تحلیل اثرات و پیامدهای این مقوله تلاش کرد. میلتون فریدمن اقتصاددان پولگرا با ارایه فرضیه انتظارات تطبیقی و وارد نمودن آن در تحلیل اقتصاد کلان، نتایج جدیدی را از نقش ویژه انتظارات در عملکرد اقتصادی و نیز نظریه اقتصاد کلان ارایه کرد. کمکم اهمیت روزافزون نقش انتظارات در نظریه اقتصادی روشن شد تا آنکه نظریهپردازان کلاسیک جدید با ارایه فرضیه انتظارات عقلایی، انقلابی را هم در بحث انتظارات و هم در نظریه اقتصاد کلان به راه انداختند.کار به جایی رسیده که امروزه نقش انتظارات در اقتصاد و در ابعاد خرد و کلان بر هیچ اقتصاددان و غیر اقتصاددان پوشیده نیست. به عنوان نمونه در اقتصاد خرد گفته میشود که انتظار از افزایش در درآمد در آینده بر تقاضای حال مصرفکننده تاثیری مثبت دارد.
به گزارش اقتصاددان به نقل از تعادل ، تحلیلی مشابه از انتظار افزایش قیمت کالا در آینده برای تقاضای کنونی مطرح میشود. تاثیر اخبار خوب و بد که بر انتظارات تاثیر میگذارد از جمله مباحث دیگری است که بازارهای مختلفی ازجمله بورس و ارز را تحت تاثیر قرار میدهد. البته بحث انتظارات و تاثیر آن بر متغیرهای اقتصادی در همه اقتصادها کم و بیش مطرح است. مثلا روابط سیاسی و اقتصادی بین چین و امریکا و تاثیرات این اخبار مثبت یا منفی بر بازارهای داخلی و جهانی را تجربه کردهایم. از سوی دیگر روند کلی تحریمها و اخبار مرتبط با مذاکرات هم بازارهای کشور را تحتالشعاع قرار میدهند. امروزه و در سالهای اخیر نقش انتظارات در اقتصاد کلان و بازارهای خرد را در اقتصاد ایران تجربه کردهایم. از خروج امریکا از برجام و نقش انتظارات و تاثیر آن بر بازار ارز به ویژه و سایر بازارها میتوان به عنوان پاشنه آشیل تحولات اقتصاد ایران طی چند سال اخیر نام برد که تورم بالایی را به اقتصاد ایران تحمیل کرد.
انتظارات طی این مدت شاید بالاترین تاثیر را داشت، به نحوی که اقتصاد ایران را میتوان اقتصاد منتظر نامید. اخبار (داخلی و خارجی) مثبت و منفی زیادی اتفاق افتاد و اتفاقا هرکدام بر اقتصاد کلان و خرد و بازارهای مهمی چون مسکن، ارز، خودرو، طلا، سکه، اقلام خوراکی و… تاثیر گذاشت. سوالی که اکنون مطرح هست اینکه انتظارات چند درصد در اقتصاد ایران تاثیر داشته است؟ و معقول این است که چند درصد تاثیر داشته باشد؟ پاسخ ابتدایی ولی مهمی که میتوان ارایه کرد، اینکه احتمالا هرچه نقش انتظارات بیشتر باشد و حساسیت بازاری به آن بیشتر باشد مدیریت آن بازار سختتر است. به عبارتی دیگر باید بتوانیم بر انتظارات بازیگران اقتصادی (اعم از تولیدکنندگان، توزیعکنندگان، مصرفکنندگان و…) تاثیر داشته باشیم. ایجاد اخبار مثبت ولی بدون پشتوانه هرچند میتواند تسکینی بر بازاری به خصوص باشد ولی در طول زمان با تسری اطلاعات واقعی و صحیح میتواند انتظارات را به سمت و سویی ببرد که مورد انتظار سیاستگذار نباشد.
به همین دلیل اعتماد بازیگران اقتصادی نباید از سیاستگذار دچار خدشه گردد. به نظر میرسد علاوه بر نکته مزبور باید به این موضوع هم اشاره کرد که مبانی تولیدی داخلی بازار داخلی کالای به خصوص چقدر وابسته به مبانی قوی داخلی هست یا خیر؟ این عاملی مهم تلقی میگردد. اکثر بازارهایی که وابستگی بالاتری به ارز و واردات (چه در تولید و چه غیر تولید) دارند و به تبع آن انتظارات و شکلگیری آن تاثیری سریعتر و زودتر بر آنها دارد، یعنی حساسیت چنین بازارهایی از انتظارات بیشتر هست و بالعکس. همانطور که گفته شد نباید از سیاستگذار نزد بازیگران اقتصادی سلب اعتماد شود.
در چنین مواردی توصیه میشود سیاستگذاران بهجای اعلام سیاست بیشتر به فکر اعمال سیاستهای معقول در جهت حرکت معقول اقتصاد به سمت جلو باشند. در پایان لازم است به نقش پارامترهای غیر اقتصادی تاثیرگذار بر انتظارات در اقتصاد ایران اشاره کرد، که نحوه برخورد با این مشکلات و تعامل با بازیگران بینالمللی از جمله راهکارهای مناسب قابل توصیه است. در کل هر چقدر اقتصاد از انتظار دورتر شود و انتظارات تاثیر کمتری داشته باشد، میتواند معقولتر و بلندمدتتر حرکت کند. باید عوامل ایجادکننده انتظاراتی که اقتصاد را معطل نگه میدارد به حداقل ممکن رساند.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
برچسب ها :اقتصاد ايران ، دکتر محمدرضا منجذب ، شاخصهای اقتصادی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰