«مردم» اساس حکمرانی خوب هستند
اعتراضات اخیر هشداری بود برای ما که جامعه دیگر بیشتر از این تاب بیعدالتی و دعواهای سیاسی و درونجناحی را ندارد. معیشت مردم و حقوق آنها ضایع شده است و به شرایط کنونی معترض هستند. در واقع این اعتراضات نشان داد که آنها خواستار اصلاحات ساختاری هستند. در این بین جامعهشناسان و نخبگان فکری و
اعتراضات اخیر هشداری بود برای ما که جامعه دیگر بیشتر از این تاب بیعدالتی و دعواهای سیاسی و درونجناحی را ندارد. معیشت مردم و حقوق آنها ضایع شده است و به شرایط کنونی معترض هستند. در واقع این اعتراضات نشان داد که آنها خواستار اصلاحات ساختاری هستند. در این بین جامعهشناسان و نخبگان فکری و سیاسی نیز بر دوقطبی شدن جامعه و سوءاستفاده از این جریان هشدار دادند، چراکه در جو دوقطبی امکان مفاهمه و گفتوگو وجود ندارد و هر امری با خشونت همراه خواهد بود. اما در افق دید جامعه ایرانی آیا روزنههای امید و اعتماد دیده میشود؟ در همین رابطه با جهانبخش محبینیا نماینده ادوار مجلس و دکتری علوم سیاسی گفتوگو کردهایم. این استاد دانشگاه میگوید واقعیت این است که در حال حاضر شرایط مطلوب نیست و آنقدر گسیختگی و آشفتگی و عادتهای بد در جامعه و سطح قدرت متظاهر شده که پیامدهای آن را به شکل اپیدمی سیاسی، اخلاقی و فرهنگی میبینیم.
گفتوگو در سطوح مدیریتی به کمترین میزان خود رسیده که متاسفانه به سطح جامعه نیز رسیده است و تحمل نظر مخالف در بین اقشار مختلف نیز وجود ندارد. دوقطبیای که تحلیلگران و جامعهشناسان در رابطه با آن هشدار میدهند در سطوح مختلف تا حدودی قابل رویت است. چه اتفاقی افتاد که به اینجا رسیدیم؟
نخبگان و مردم کشور ایران باید اعتقاد داشته باشند وقتی جامعهای از امید انصراف و یا استعفا دهد آن جامعه بحرانی میشود. بر این اساس ما تحت هیچ شرایطی نمیتوانیم از انفصال، استیصال و نوعی درماندگی صحبت کنیم که روزنههای امید را بر روی مردم ما ببندد. بنده قصد گفتاردرمانی و رفتن به یک اتوپیا یا ارجاع به ناکجاآباد را ندارم. باوجود نشانههای زیادی از بیماریها و گرفتاریهای اجتماعی با همصدایی با بعضی از اصحاب رسانه، سیاست، اخلاق و عقلانیت حتی برخی از مراجع، برگشتن به ریسمان امید و دستاویز قرار دادن قلاب امیدواری را توصیه میکنم.
به گزارش اقتصاددان به نقل از جهانصنعت ، آیا این احتمال وجود دارد که با گفتوگوی بینجریانی یا جناحی دوباره اعتماد عمومی احیا شود. آن هم در شرایطی که عملکرد تصمیمگیران طی این سالها این اعتماد را خدشهدار کرده است. در کنار آن وضعیت معیشت مردم و تورم افسارگسیخته نیز عامل تشدیدکننده این امر بوده. در چنین شرایطی چقدر احتمال دارد جریانها زنگ خطر را احساس کرده باشند و به فکر راهحلی برای نجات جامعه باشند.
اعتماد با شروط بسیار سنگین قابل احیا است و اگر به امید، گفتوگو و استدلال ارجاع ندهیم عاقبت خوبی نداریم. البته بزرگان جامعهشناسی، سیاست، روانشناسی، فلسفه سیاسی و اخلاق متناسب با رویکرد علمی خود باید نسبت به خلق تعادل در حوزه جامعهشناسی و نظم در حوزه سیاست، منفعت در حوزه اقتصاد همچنین نوعدوستی در حوزه اخلاق بیشتر تاکید کنند. بدون شک برای درمان دردهای جامعه باید در وهله نخست آسیبشناسی داشته باشیم. البته توقف در آسیبشناسی به نوعی زوال و مرگ است. مرحله دوم تدوین سیاست و حل مساله است و حتما باید از یافتههای علوم سیاسی، اجتماعی و حتی تاریخی بهره ببریم. امروز همه نخبگانی که از افراط و تفریط خودشان را نجات دادند و در دامن هیجانات مربوط به قدرت و کسب قدرت غرق نشدند نیاز ضروری و اورژانسی کشور را تقویت بنیانها و ساختارهای گفتوگومدار میدانند. البته گفتوگومداری در حوزه عمومی قابلیت دارد و حتما باید وجود داشته باشد. اما در حوزه نهادها و گروههای فنی و تخصصی باید به سمت استدلالمداری پیش برویم. استدلالمداری یک مرحله قویتر در واقع فنیتر از گفتوگومداری است. در این حوزه بحثها، مراودات، رفت و آمدها باید منجر به استنتاج باشد. یعنی از نظر قدرت اجتماعی که در جامعه متبلور است همچنین قدرت سیاسی که در دولت خودش را نشان میدهد توان مقابله با بحرانهای داخلی و خارجی را داشته باشد. طیفی از عناصر درونی و گروهی از افراد خارج از جامعه ایران در واقع اینکه در مزرعه و بوستان گفتوگو و استدلالمداری، صاحب منصب باشیم رضایت ندارند و مدام سمپاشی میکنند که هیچ نهاد و جوانهای رشد نکند و به نحوی روزنههای روشنایی را میبندند. اینجا باید نخبگان دست به ابتکار بزنند و براساس یک سفارش قدسی سختترین کارها که از فضیلت برخوردارند برای رهایی از این بنبست و تدوین مسیر درست مورد ملاحظه قرار دهند؛ تا از نظر گفتمانی و با تکیه بر امور فرهنگی که جهت سیاسی و اجتماعی را در خودش دارد بتوانند اعتماد مجدد مردم به یک همبستگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را احیا کنند.
متاسفانه ناکارآمدیها و بداخلاقیها و کجرفتاریهای زیادی باعث شده است که ما یک نیروی مرکزی جذب مظاهر مثبت اجتماعی را از دست بدهیم. این هسته مرکزی که توان جذب آن وجوه مثبت زیست سیاست و زیست فرهنگ را دارد به عقیده من قانون است. ما باید قانون اساسی و قوانین فقط مصوب پارلمان را مبنای اعمال قدرت و اعمال اراده در حوزه سلسله مراتبی قرار دهیم که هیچ فردی براساس میل و تفسیرهای غلط و زیادهطلبی آن ناموس ملت و جامعه را که قانون نام دارد به تاراج نبرد. جراحت به آن وارد نکند و حیثیت قانون را لگدمال نکند. در کنار این امر تکیه بر گفتمانسازیهای مبتنی بر روح ایران و نگاه دین و مصدر تشیع خارج از سلیقههای گروههای خنثیگر میتواند قرائتها، گفتمانها و پارادایمها و درک درست زیست جهان را در قرن ۲۱ برای ما به ارمغان بیاورد. رسیدن به این نقطه حاصل یک حال خوب نیست بلکه برمبنای مطالبه و تجربه است و ما با توجه به ظرفیتی که ملت ایران دارد باید پیش برویم.این امر در شرایطی امکانپذیر است که جامعه مدنی در تصمیمگیریها مورد توجه جدی قرار گرفته شود نه زمانی که نادیده گرفته شوند و حتی به نوعی به نظر میرسد حذف شده باشند.
وقتی مردم حذف شوند قطعا به حکمرانی مطلوب نخواهیم رسید. اگر مردم نادیده گرفته شوند به یک جامعه اجتماعی مطلوب نخواهیم رسید و اگر مردم را گم کنیم قطعا مسیرها به روی ما بسته میشود. در چنین شرایطی بدون شک به گفتوگومداری نخواهیم رسید، چراکه گفتوگومداری حق حوزه عمومی است. این مطالبهای است که مردم از نهادها و سازمان و تصمیمگیران دارند و دینی است که باید بپردازند. در حوزه نهادها و نخبگان و در حوزه قدرت ما باید به استدلالمداری برسیم. یعنی تصمیمگیریها و سیاستها باید معیشت، رضایت، فضیلت و سعادت عمومی مردم را صیانت و پاسبانی کنند. البته افرادی هستند که مبتلا به هیستری قدرت هستند و به شکل وحشتناکی با چسبندگی به قدرت و حتی کودتا در درون اردوگاههای همسو با خودشان حضور در این عرصه را بر ملت و نخبگان سخت کردهاند. به همین دلیل است که ما باید موانع موجود بر سر راه گفتوگو را در حوزه عمومی برداریم و دقیقا به ناملایمات، بداخلاقی و ناسازگاریهایی شلیک کنیم که مانع تنفس سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی عموم مردم است. این عادت زشت را یا باید با آب مطهر شست و یا باید به نحوی آن را از سر راه برداشت که به عنوان سنگهای سخت بر سر سعادت مردم فرو نریزند.
قهر جامعه مدنی با مشارکت مدنی به یکباره رخ نداده و این امر متاسفانه نتیجه عملکرد تصمیمگیران در طول سالهای گذشته بوده است. بنابراین با اصلاحات مقطعی و کوتاهمدت این جامعه مدنی فراموششده احیا نمیشود و اعتماد جلب نخواهد شد. جامعه مدنی از عملکردها بسیار ناخرسند است. از آن سو برخوردهای گاها قهری با نخبگان نیز حضور آنها در تصمیمگیریها را با مشکل جدی مواجه کرده و حالا با سیل عظیم مهاجرت نیروی متخصص مواجه هستیم. در چنین شرایطی چگونه میتوان امید به اصلاح روند و رویهها داشت و به قول شما موانع موجود بر سر راه گفتوگو را از چه طریقی میتوان برداشت؟
اگر ما نخبگان و نیروی انسانی خود را حفظ کنیم، گروهها و همچنین تشکلها و حتی راهاندازی تحزب به معنای واقعی را نداشته باشیم به همان میزان از مشروعیت خود کاستهایم و با ارزشهای عمومی جامعه و حتی ارزشهای انقلاب فاصله گرفتهایم. بدون شک چنین سرنوشتی را امام خمینی (ره) پیشبینی کردند برای جامعهای که اگر مسوولان آن از مردم فاصله گرفته باشند و غربت خلق کنند بدون شک قلب آن جامعه دچار ایست خواهد شد و به سکون میرسد. این ترس و خوفی است که بسیاری از دلسوزان کشور و انقلاب حتی با خرید هزینهها و تهمتها آن را بر زبان میآورند و در رسانهها و دانشگاهها به نوشتار تبدیل شده است. در واقع مقاومت بزرگی در قبال این نگاههای هیستریک به جامعه و قدرت را شاهد هستیم.
پس ما یا شکست میخوریم یا با هزینه بسیار زیاد به سمت بازسازی و بازاندیشی امور جامعه خواهیم رفت.
به هر حال این وضعیتی که در حال حاضر در امر مشارکت شکل گرفته موجب هراس مردم و فرار نخبگان شده است و برای ایران و انقلاب فایدهای نخواهد داشت.
اگر به هر دلیلی عدهای آمدند و انتخابات مجلس و ریاستجمهوری را با توجه به منافع حیاتی برگزار کردند، این باید در قالب اضطرار دیده شود و سریع از این گارد خودمان را بیرون بکشیم؛ یعنی به دورانی برگردیم که مردم، احزاب، تشکلها و نخبگان با توجه میثاق جمعی که در قانون اساسی متبلور است، امر مشارکت را پاسداری کنیم. در واقع مشارکت در جامعه ما خسته و مریض است و اگر به همین شکل ادامه پیدا کند قطعا به پایان انتخابات خواهیم رسید و پایان انتخابات ترجمه بسیار وحشتناکی برای ارزشها و آرمانهای اجتماعی- سیاسی ایران خواهد داشت.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
برچسب ها :جهانبخش محبینیا ، حکمرانی ، مردم
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰