شکلات روسی برای دولت رئیسی در اوج مذاکرات وین
همزمان که اخبار امیدوارکنندهای از وین به گوش میرسد و بهنظر میآید که طرفین به اندک توافقی دست یافتهاند، خبر میرسد که ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری ایران برای امضای سند همکاری ۲۰ ساله ایران و روسیه، وارد مسکو میشود. رخدادی که همزمانی آن با مذاکرات وین، ظن شیطنت روسها برای امتیازگیری از ایران برای آنکه
همزمان که اخبار امیدوارکنندهای از وین به گوش میرسد و بهنظر میآید که طرفین به اندک توافقی دست یافتهاند، خبر میرسد که ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری ایران برای امضای سند همکاری ۲۰ ساله ایران و روسیه، وارد مسکو میشود. رخدادی که همزمانی آن با مذاکرات وین، ظن شیطنت روسها برای امتیازگیری از ایران برای آنکه کمتر در مسیر احیای توافق برجام مانعتراشی کنند را ایجاد میکند. در حال حاضر روسیه با شرکای غربی خود دچار تنش است و تمایلی ندارد موقعیت ویژه توازنگری ایران در منطقه بدون در نظر گرفتن موقعیت آنها، تثبیت شود و پوتین تیزبینانه به دنبال آن است که با متعهد کردن ایران در یک سند بلندمدت، احتمال هرگونه همکاری قابل توجه با غرب بدون در نظر گرفتن نقش روسیه را پیشدستانه از بین ببرد. ازسویی کارشناسان معتقدند که در نبود موازنه قدرت و باوجود فشارهای گسترده تحریم، اکنون ایران دست پایین را دارد و امضای هرگونه سند بلندمدت با هر کشوری نمیتواند در راستای منافع ملی ایران باشد.
چشم جهان به نقش توازنگری ایران
غلامرضا نظربلند، تحلیلگر سیاسی در این باره میگوید: «ایران فارغ از حکومت مستقر، قدرت توازنگر (Balancer) منطقهای و برخوردار از موقعیت پادشاهساز (kings maker) است. این بدان معنا است که ایران به هر قدرت جهانی که تمایل پیدا کند، کفه ترازو را به نفع آن سنگین می کند. این مهم که بعضا حتی نزد خودمان هم مغفول واقع میشود، نزد آنها که دستی در مناسبات بینالمللی و سیاست عملی دارند آشکار است».
او در ادامه با اشاره به همزمانی مذاکرات وین و سفر رئیسجمهور به روسیه برای امضای سند همکاری ۲۰ ساله چنین می گوید: «به نظر میرسد مسکو در مقطع کنونی به دنبال آن است که ایران را متعهد به تعهداتی کند که اگر طرف غربی مذاکرات و مشخصاً امریکا، بخواهد با ما راه بیاید، ایران را پیشاپیش به آن تعهدات مأخوذ کند تا نکند روسها را احیاناً دور زند و منافع و خواست آنها را نادیده بگیرد ».
سیاست پیشدستانه روسها
به گزارش اقتصاددان به نقل از بورسان ، نظربلند امضای این سند در شرایط کنونی که ایران در فشار سیاسی و اقتصادی ناشی از تحریم قرار دارد را نوعی تن دادن به رویکرد نزدیکی نامتقارن و نامتوازن به شرق و پررنگتر شدن روابط ایران با کشورهای مطرح آن در سیاست خارجی خود تعبیر کرده و میگوید: «شعار نه شرقی، نه غربی که محوریترین شعار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بود، در حال حاضر به سمت موازنه مثبت غلیظ به سمت شرق یله شده است. اما به گمانم ایران رفته رفته به این دریافت میرسد که نمیتواند همه تخممرغهای خود را در سبد مسکو و پکن بگذارد. هر چند که شاید این به مذاق بنیادگراها خوش نیاید، لیکن شرایط میدانی سپهر سیاست چنین دیکته میکند که ایران خواه ناخواه از این بیتوازنی در روابط خارجی خود خارج شود و به سمت موازنه مثبت متعادل روی آورد که این مهم در گرو برقراری رابطه متوازن با غرب و شرق جغرافیای سیاسی است. از آنجا که این، چیزی نیست که باب طبع روسیه و تا حدودی چین باشد. بنابراین آن دو، و به ویژه روسیه، در پی آن هستند که نه تنها موازنه مثبت به نفع غرب معکوس نشود، که حتی بهطور مساوی هم بین آنها و غربیها تقسیم نشود».
آیا امضای سند بلندمدت در این شرایط منافع ملی را تأمین میکند؟
فارغ از موقعیتسنجی روسها در شرایط کنونی این دیپلمات باسابقه به این پرسش که آیا امضای چنین سند بلندمدتی به نفع ماست چنین پاسخ می دهد: «فارغ از اینکه مفاد سند مورد بحث متضمن چه مواردی است که بنده طبعاً از آن بیاطلاعم باید عرض کنم که اصولاً در این گونه اسناد بلندمدت همکاری، وزنه به طرف قوی تمایل پیدا میکند. شرایط کنونی ما که مناسب نیست هم مزید علت است و منجر به یله شدن بیشتر این الاکلنگ به سمت روسها میشود».
از نظربلند میپرسم اگر در شرایط تحریم قرار نداشتیم، امضای چنین سند همکاری بلندمدت، معقول بود؟ او در پاسخ چنین میگوید: «در شرایط عادی هرچند باز هم روسیه دست بالا را می داشت، اما حداقل ما هم وضعیت بهتری میداشتیم و اندک تناسبی برقرار میشد، اما در وضعیت کنونی و بهطور خودکار این موازنه بهطور مضاعف به سمت روسیه سنگینی میکند. بر این تصورم که روسها از مدتها پیش در کمین چنین روزهایی نشسته بودند . این گزارهای معروف است که میگوید هیچ رویدادی در عالم سیاست اتفاقی نیست و یک شبه هم به وقوع نمیپیوندد ».
به گفته او: «در حال حاضر غربیها به دلایل روشن که جای بحث ان اینجا نیست، حاضر نیستند با ایران سند بلندمدت امضا کنند و ایران در غیاب آنها، جایگزینی شرق را در دستور کار قرار داده و به امضای اسناد همکاری بلندمدت با شرق روی آورده است. البته شاید هم ما فکر میکنیم که با دستیابی به چنین توافقاتی طرف غربی را وادار میکنیم که ترس افتادن ما به دامن روس و چین از مواضع خود کوتاه بیاید. لیکن حداقل تجربه تاکنون نشان داده که چنین چیزی مقرون به صحت نیست، چراکه غربیها به درستی یا به غلط بر این باورند که همه راهها به خودشان ختم میشود و نه به جای دیگر از جمله مسکو و پکن»
سه دلیلی که امضای سند همکاری با روسها به نفع ایران نیست
نگاه این اقتصاددان به امضای سند همکاری مزبور به سه دلیل خوشبینانه نیست: « نخست آنکه، اقتصاد ایران و روسیه مکمل یکدیگر نبوده و نوعا در رقابت با یکدیگرند. در واقع در صنعت نفت و گاز که محور اقتصاد ایران است، روسیه رقیب بدخیم ما است. این در حالی است که روسها اصولا کالا و متاع چندان بیشتری هم برای عرضه ندارند که برای ما به ارمغان بیاورند. دوم ، روسها میدانند که ما در شرایطی قرار داریم که غربیها حاضر به امضای قراردادهای بلندمدت با ایران نیستند و ما از روی ناچاری به آنها متوسل شدهایم. بنابراین آنها با علم به این نقطه ضعف طبعا حاضر نیستند هیچگونه سند بلندمدت حتی نسبتا متوازنی را با ما امضا کنند. سوم، در شرایط مذاکراتی فعلی، آمریکاییها پای اصلی کار هستند، هر چند که عجالتا جزو آمار به حساب نمیآیند! به گمانم روسها میخواهند به اعتبار نفوذی که اینک روی دولتمردان ایرانی دارند نقش واسطه را در این میان بازی کنند و اجرتالمثل آن را بگیرند. اما داستان به گرفتن حق دلالی ختم نمیشود و اصل موضوع ( سوم ) این است که آنها میخواهند خاطرشان کاملا جمع شود که طرف ایرانی دورشان نخواهد زد. برای دستیابی به این مهم روسها باید ابتکار عمل را در دست داشته و خود پای ثابت کار باشند. گرفتن ابتکار عمل از طرف ایرانی در مذاکرات جاری وین هدف غایی کرملین است. قرین توفیق شدن روسها در این رویکرد راهبردی، انفعال ما را در این رشته مذاکرات به همراه خواهد داشت. نظر به دست بالایی که روسها دارند، تعارض منافع کشورمان با آنها بازی را با نتیجه یک بر صفر به زیان ما به پایان میبرد».
همزمانی امضای سند همکاری با روسیه و مذاکرات وین
نظربلند با اشاره به همزمانی امضای این سند با روند ظاهرا مثبت مذاکرات وین، میگوید: «روسیه در مذاکرات وین، در دو نقش ایجابی و سلبی ظاهر شده است. این کشور نقش ایحابی خود را در پاسخگویی به ندای کشورهای غربی مبنی بر منعطف کردن مواضع ما و نقش سلبی خود را در بازداشتن زیرکانه ما از نزدیکی با آن کشورها ایفا می کند. دولتمردان روسیه می دانند که اگر ایران و غرب به یکدیگر نزدیک شوند، روسیه نه تنها مهمترین متحد منطقه ای خود را از دست میدهد، بلکه آن متحد به سمتی که مسکو با آن زاویه دارد متمایل میشود و این موجب زیاندیدگی مضاعف آن میشود.
مخلص کلام آنکه مسکو هر اقدامی در جهت بهبود روابط ما با کرانهنشینان دو سوی آتلانتیک را که با منافع ملی خود ناسازگار ببیند خنثی و حتی مصادره به مطلوب میکند. اراده سیاسی آنها به این تعلق گرفته که تا میتوانند ایران را به خود وابستهتر کنند و نظارگر و حتی تنظیمگر تنش در روابط ما با دنیای غرب، بهویژه امریکا باشند. این امر موجب میشود که قدرت توازنگری ایران نتواند در راستای منافع ملیمان کارکرد داشته باشد و خود نتوانیم با جهان بیرون روابطمان را تنظیم و تعدیل کنیم. ناگفته نماند که منافع ملی ما ایجاب کند که رابطه متوازن و دوستانهای با روسیه داشته باشیم که قطعا این رابطه هم چون رابطه با هر کشور دیگری از جمله کشورهای غربی در گرو احترام متقابل و به رسمیت شناخته شدن اصل برابری در روابط دو جانبه است که قطعا تأثیرات مثبت خود را در روابط چندجانبه و همکاریهای بینالمللی به جا میگذارد.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
برچسب ها :انرژی هستهای ، پوتین ، روسیه ، شکوفه حبیبزاده ، مذاکرات وین
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰