تاریخ انتشار : پنجشنبه 12 اسفند 1400 - 11:57
کد خبر : 79859

سه سناریوی فریدمن برای پایان جنگ اوکراین

سه سناریوی فریدمن برای پایان جنگ اوکراین

توماس فریدمن، تحلیلگر سیاسی و ستون‌نویس نیویورک تایمز در یادداشتی سه سناریو برای پایان جنگ اوکراین پیش‌بینی می‌کند. سناریو اول که محتمل‌ترین سناریو است، وقوع یک فاجعه تمام عیار نامیده شده است. بر اساس این سناریو پوتین تنها به دنبال عقب راندن ناتو نیست، او رویای تشکیل امپراتوری را در سر دارد که قلمرو آن

توماس فریدمن، تحلیلگر سیاسی و ستون‌نویس نیویورک تایمز در یادداشتی سه سناریو برای پایان جنگ اوکراین پیش‌بینی می‌کند. سناریو اول که محتمل‌ترین سناریو است، وقوع یک فاجعه تمام عیار نامیده شده است. بر اساس این سناریو پوتین تنها به دنبال عقب راندن ناتو نیست، او رویای تشکیل امپراتوری را در سر دارد که قلمرو آن در تمام نواحی که روس‌زبان‌ها قرار دارند، گسترده شده است. بنابراین جنگ اوکراین به شدیدترین بحران انسانی بعد از جنگ جهانی دوم بدل می‌شود و اوکراین به عنوان یک کشور مستقل از نقشه جهان محو خواهد شد. فریدمن معتقده هر روز که می‌گذرد برای دنیا دشوارتر می‌شود که تنها از دور نظاره‌گر بحران اوکراین باشد، اما مداخله در این بحران احتمال وقوع اولین جنگ در قلب اروپایی که دارای تسلیحات اتمی است را به همراه دارد و به پوتین اجازه می‌دهد که کی‌یف را با هزاران کشته به یک ویرانه تبدیل کند و از اوکراین افغانستانی در قلب اروپا بسازد.

سناریوی دوم «سازش کثیف» نام دارد. به این معنا که مردم اوکراین آنقدر مقاومت کنند و هزینه تحریم و جنگ برای روسیه آنقدر زیاد شود که هر دو طرف به یک سازش برسند. بخشی از خاک اوکراین به روسیه بخشیده شود و اوکراین رسما از پیوستن به ناتو خودداری کند و برای همیشه کشوری بین اروپا و روسیه باقی بماند. فریدمن احتمال این سناریو رو کم می‌داند چراکه به معنای پذیرش ناکامی از سوی پوتین با وجود کشته شدن سربازان روسی و هزینه کردن میلیاردها دلار پول است.

سناریوی سوم که از آن با عنوان «رستگاری» و نامحتمل‌ترین سناریو یاد شده، بر وقوع اعتراضات گسترده در روسیه و از دست رفتن قدرت پوتین استوار است. ستون نویس نیویورک تایمز با اشاره به اعتراضات گسترده این روزها در خاک روسیه با وجود تهدیدات امنیتی برای معترضین، می‌نویسد: اگرچه خیلی زود است، اما این سوال مطرح است که آیا سد ترس در روسیه شکسته شده است و آیا یک جنبش توده‌ای می‌تواند در نهایت به سلطنت پوتین پایان دهد؟ به خصوص اینکه فشار تحریم‌ها هر روز زندگی روس‌ها را در همه ابعاد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دشوارتر خواهد کرد.

 

پایان جنگ اوکراین: وقوع یک فاجعه تمام عیار

به گزارش اقتصاددان به نقل از بورسان  ، سناریوی فاجعه اکنون در حال وقوع است، مگر اینکه ولادیمیر پوتین تغییری در نگرش خود ایجاد کند یا توسط غرب از پیش‌روی باز داشته شود.

فریدمن می‌نویسد: به نظر می‌رسد که پوتین مایل است تا هر اندازه که لازم است مردم را بکشد و به همان اندازه زیرساخت‌های اوکراین را نابود کند تا اوکراین را به عنوان یک کشور مستقل آزاد از بین ببرد و فرهنگ و رهبری آن را محو کند. این سناریو می‌تواند منجر به جنایات جنگی شود که ابعاد آن از زمان نازی‌ها در اروپا دیده نشده است.

اما حاصل این جنایات برای روسیه این است که ولادیمیر پوتین، دوستانش منفور شده و روسیه به یک کشور منزوی در جهان تبدیل شوند.

جهان متصل و جهانی شده هرگز با رهبری متهم به این سطح از جنایات جنگی روبرو نبوده که کشورش چنان وسعتی داشته باشد که دارای ۱۱ منطقه زمانی است، یکی از بزرگترین تامین کنندگان نفت و گاز جهان است و بزرگترین زرادخانه کلاهک‌های هسته‌‍ای را در اختیار دارد.

هر روز که پوتین از توقف حملات به خاک اوکراین خودداری می‌کند، به دروازه‌های جهنم نزدیک‌تر می‌شویم. با هر ویدیوی تیک‌تاک و شات تلفن همراه که وحشیگری پوتین را نشان می‌دهد، از دور نگاه کردن به این تحولات برای جهان سخت‌تر و سخت‌تر خواهد شد. اما مداخله در این بحران احتمال وقوع اولین جنگ در قلب اروپا که دارای تسلیحات اتمی است را به همراه دارد و اجازه می‌دهد به پوتین که کی‌یف را با هزاران کشته به یک ویرانه تبدیل کند، به روشی که حلب در سوریه و گروزنی چچن را فتح کرد. در این شرایط پوتین از اوکراین یک افغانستان اروپایی ایجاد کند که با بحران پناهجویان و هرج و مرج مواجه است.

این تحلیلگر سیاسی معتقد است که پوتین توانایی نصب یک رهبر دست نشانده در اوکراین را ندارد و فقط او را در آنجا رها می‌کند: یک عروسک که با یک شورش دائمی روبرو می‌شود. بنابراین، روسیه باید به طور دائم ده‌ها هزار نیرو را در اوکراین مستقر کند تا آن را کنترل کند و اوکراینی‌ها هر روز به نیروهای روسی تیراندازی خواهند کرد. این وحشتناک است که پوتین تا چه اندازه به چگونگی پایان جنگ خود فکر نکرده است.

ای کاش پوتین انگیزه‌اش از حمله به اوکراین فقط این بود که این کشور را از ناتو دور نگه دارد. اشتهای او بسیار فراتر از این است. پوتین در چنگال تفکر جادویی است: همانطور که فیونا هیل، یکی از کارشناسان ارشد آمریکا در روسیه، در مصاحبه‌ای که روز دوشنبه توسط پولیتیکو منتشر شد، گفت، پوتین معتقد است چیزی به نام «دنیای روسی» وجود دارد و اوکراینی‌ها و روس‌ها «یک ملت» هستند. مأموریت او نیز مهندسی دنیا و جمع آوری همه روس زبانان ایجاد روسیه‌ای با قلمرو امپراتوری تزارها است.

اگر ایالات متحده و متحدانش تلاش کنند جلوی راه پوتین را بگیرند یا سعی کنند او را تحقیر کنند، همانطور که روسیه در پایان جنگ سرد انجام دادند، پوتین آماده است ما را دیوانه کند. یا همانطور که خود او پیش از دستور آماده باش به نیروی هسته‌ای هشدار داد، هرکسی که سر راه او قرار می گیرد باید آماده رویارویی با «عواقبی باشد که قبلا ندیده است». به همه اینها، گزارش هایی را اضافه کنید که وضعیت روحی پوتین را زیر سوال می‌برد.

 

سناریوی دوم پایان جنگ اوکراین: سازش کثیف

سناریوی دوم این است که به نحوی ارتش و مردم اوکراین بتوانند به اندازه کافی در برابر حملات فراگیر و شدید روسیه مقاومت کنند و تحریم‌های اقتصادی شروع به آسیب عمیقی به اقتصاد پوتین کند، به طوری که هر دو طرف احساس کنند مجبور به پذیرش یک سازش کثیف هستند.

احتمالا در این توافق در ازای آتش بس و خروج نیروهای روسی، مناطق تحت کنترل روسیه در شرق اوکراین به طور رسمی به روسیه واگذار می‌شود، در حالی که اوکراین به صراحت متعهد می‌شود که هرگز به ناتو نپیوندد. در عین حال، ایالات متحده و متحدانش با لغو همه تحریم‌های اقتصادی اخیر علیه روسیه موافقت خواهند کرد.

فریدمن می‌گوید: این سناریو بعید است زیرا پوتین باید اساسا بپذیرد که پس از پرداخت بهای هنگفت از نظر اقتصادی و کشته شدن سربازان روسی، نتوانسته است به هدف خود یعنی الحاق مجدد اوکراین در سرزمین مادری روسیه دست یابد. علاوه بر این، اوکراین باید به طور رسمی بخشی از خاک خود را واگذار کند و بپذیرد که قرار است سرزمینی دائمی بین روسیه و بقیه اروپا باشد هرچند که حداقل استقلال اسمی خود را حفظ کند. همچنین این امر مستلزم آن است که همه درسی را که قبلا آموخته‌اند نادیده بگیرند که نمی‌توان به پوتین برای تنها گذاشتن اوکراین اعتماد کرد.

 

سومین سناریوی پایان جنگ اوکراین: پایان پوتین

سناریویی که کمترین احتمال را دارد اما می‌تواند بهترین نتیجه را داشته باشد این است که مردم روسیه به همان اندازه که مردم اوکراین به آزادی خود واکنش نشان داده‌اند و شجاعانه برای آن مبارزه کنند، خواهان آزادی باشند و با برکناری پوتین همه به رستگاری برسند.

به اعتقاد فریدمن، بسیاری از روس ها باید نگران این باشند که تا زمانی که پوتین رهبر آنها باشد، آینده‌ای ندارند. در روسیه هزاران نفر برای اعتراض به جنگ جنون‌آمیز پوتین به خیابان‌ها آمده‌اند. آنها این کار را با به خطر انداختن امنیت خود انجام می‌دهند. اگرچه خیلی زود است، اما این سوال مطرح است که آیا سد ترس شکسته شده و آیا یک جنبش توده‌ای می‌تواند در نهایت به سلطنت پوتین پایان دهد؟

از حالا حتی برای روس‌هایی که ساکت می‌مانند، زندگی به‌طور ناگهانی در ابعاد مختلف مختل می‌شود. در سوئیس، جشنواره موسیقی لوسرن دو کنسرت سمفونی با حضور یک استاد روسی را لغو کرد. در استرالیا، تیم ملی شنا اعلام کرد که مسابقات قهرمانی جهان در روسیه را تحریم خواهد کرد. در نقاطی از جهان ودکای روسی را مردم دور ریخته‌اند. از فرهنگ گرفته تا تجارت، از ورزش تا سفر، جهان برای اعتراض به حمله پوتین به اوکراین به روش‌های مختلفی روس‌ها را تحریم می‌کنند.

سپس «مالیات پوتین» جدیدی از راه می‌رسد که هر روسی برای لذت بردن پوتین از عنوان رئیس جمهور باید به طور نامحدود بپردازد. در مورد تأثیرات تحریم‌های فزاینده‌ای که جهان متمدن علیه روسیه اعمال می‌کند صحبت می‌کنم. روز دوشنبه، بانک مرکزی روسیه مجبور شد بازار سهام روسیه را بسته نگه دارد تا از یک بحران وحشتناک جلوگیری کند و مجبور شد نرخ بهره را در یک روز از ۹٫۵ درصد به ۲۰ درصد افزایش دهد تا مردم را به نگه داشتن روبل تشویق کند. با این حال روبل در برابر دلار حدود ۳۰ درصد از ارزش خود را از دست داد و اکنون ارزش آن کمتر از یک سنت است.

به همین دلایل، باید امیدوار باشیم که در همین لحظه برخی از مقامات اطلاعاتی و نظامی ارشد روسیه، افراد نزدیک به پوتین، در اتاقی در کرملین ملاقات می‌کنند و با صدای بلند می‌گویند که چقدر قدرت اوکراینی‌ها، آمریکا، متحدانش و جامعه مدنی جهانی را دست کم گرفته است.

اگر پوتین ادامه دهد و بزرگ‌ترین شهرهای اوکراین و پایتخت آن، کی‌یف، را با خاک یکسان کند، او و دوستانش دیگر هرگز آپارتمان‌هایی را که در لندن و نیویورک خریداری کرده‌اند، نخواهند دید. دیگر نه داووس وجود خواهد داشت و نه سنت موریتز (منطقه‌ای در سوئیس که به دلیل برگزاری دو المپیک زمستانی معروف است). فرزندان آنها از مدارس شبانه روزی خصوصی از سوئیس تا آکسفورد بیرون رانده خواهند شد. در عوض، همه آنها در زندان بزرگی به نام روسیه محبوس خواهند شد و تنها آزادی سفر به سوریه، کریمه، بلاروس، کره شمالی و چین را خواهند داشت.

آنها یا برای برکناری پوتین همکاری می‌کنند یا همگی در سلول انفرادی او سهیم خواهند بود. برای عموم مردم روسیه هم همینطور است. من متوجه هستم که این سناریوی آخر بعیدترین سناریو است، اما این سناریویی است که بیشترین نوید را برای رسیدن به رویایی دارد که هنگام فروپاشی دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ وجود داشت؛ یک اروپای کامل و آزاد، از جزایر بریتانیا تا ولادی وستوک(شهری در شرق روسیه).

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....