تاریخ انتشار : جمعه 17 شهریور 1402 - 19:05
کد خبر : 138467

‍ سفرنامه آناتولی روز چهاردهم. هاتوشا، قدیمی ترین امپراتوری آناتولی

‍ سفرنامه آناتولی  روز چهاردهم. هاتوشا،  قدیمی ترین امپراتوری آناتولی

جاذبه اصلی آنکارا، آرامگاه آتاتورک است که من قبلا دیده بودم.به همین خاطر فقط گشتی در بازارهای پوشاک محله قدیمی اولوس زدیم و بعد از خوردن چند بورک، عازم پایتخت قدیمی ترین پادشاهی آناتولی یعنی شهر باستانی هاتوشا شدیم. سابقه سکونت در هاتوشا به هشت هزار سال پیش بر می گردد. حتیان که یک قوم

جاذبه اصلی آنکارا، آرامگاه آتاتورک است که من قبلا دیده بودم.به همین خاطر فقط گشتی در بازارهای پوشاک محله قدیمی اولوس زدیم و بعد از خوردن چند بورک، عازم پایتخت قدیمی ترین پادشاهی آناتولی یعنی شهر باستانی هاتوشا شدیم.
سابقه سکونت در هاتوشا به هشت هزار سال پیش بر می گردد.
حتیان که یک قوم بومی آناتولی بودند، شهری در این محل ساختند.
قوم هیتی اولین مردمان هندواروپایی بودند که وارد آناتولی شدند و کم کم جایگزین “حتیان” شدند. آنها ۳۷۰۰سال پیش یک پادشاهی گسترده در حد بابل و مصر ایجاد کردند و شهر هاتوشا را پایتخت خود قرار دادند.

موقع رسیدن به شهر اولین چیزی که به چشم می خورد، برج و باروی آن بود.
شهر باستانی خیلی بزرگ است و بازدیدکنندگان با ماشین شخصی خود وارد آن می شوند تا بتوانند بخش های مختلف آن را ببینند.
دادو ستد هاتوشا با بین النهرین چنان رونقی داشته که بازرگانان آشوری در کنار هاتوشا برای خود یک شهرک تجاری ساخته بودند.
هیتی ها برای هر دروازه شهر یک تندیس ساخته اند مثل شیر، ابوالهول و تندیس پادشاه( عکس پیوست).
قبلا تندیس ابوالهول را به موزه برلین برده بودند ولی دولت ترکیه موفق شد آن را برگردانده و در موزه ای در همین شهر نگه داری کند.

بخشی از دیواره شهر به صورت یک هرم ناکامل ساخته شده و تونل باریکی از زیر آن عبور می کند که احتمالا نقش آیینی و مذهبی داشته است.

آنها خط ویژه ای اختراع کردند که قدیمی ترین خط هندواروپایی محسوب می شود.

در نزدیکی هاتوشا، تنگه باریکی به نام “یازیلیکایا” قرار دارد که مکان مقدسی محسوب می شده و سنگ نگاره های جالبی از خدایان و پادشاهان هیتی در آن دیده می شود.

یکی دیگر از آثار باقی مانده از پادشاهی هیتی در “آلاجاهویوک” در نزدیکی هاتوشا قرار دارد ولی به دلیل پایان ساعت کاری فرصت دیدن آن را پیدا نکردیم.

بعد از دیدن هاتوشا، در ادامه مسیر از شهر “چوروم” رد شدیم. تبلیغات زیادی درباره یک خوراکی به نام “لب لبی” در و دیوار این شهر را پر کرده بود و من را حسابی کنجکاو چشیدن آن کرد.
با کلی ذوق و شوق، جلوی یکی از مغازه ها توقف کردیم. تصور من از این اسم و تبلیغات ،یک شیرینی پر از خامه بود ولی بعد از خرید یک بسته “لب لبی”، یک مشت نخودچی سوخته تحویل گرفتم و تازه متوجه شدم که لب لبی چی هست و کلی به خودم خندیدم.
در پایان روز به آماسیه رسیدیم.

سفرنامه را به صورت تصویری هم می توانید در هایلایت آناتولی در اینستاگرام من دنبال کنید.
https://instagram.com/shafiei_motahar

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....