تاریخ انتشار : چهارشنبه 11 مرداد 1402 - 15:23
کد خبر : 134488

زبان فارسی

زبان فارسی

اگر حمله وحشیانه اعراب به سرزمین ایران بوقوع نمی پیوست وحدت خط ونشر زبان فارسی درسرزمین پهناور ایران همه گیر می شد مکتب خانه ها ومراکزسواد آموزی یک پارچگی پیدا می کردند. لهجه ها و گویش ها به زبان واحد نوشتاری فارسی تبدیل می گشت. با حمله اعراب ،اساس فراگیری دانش مختل و نابود شد.

اگر حمله وحشیانه اعراب به سرزمین ایران بوقوع نمی پیوست وحدت خط ونشر زبان فارسی درسرزمین پهناور ایران همه گیر می شد
مکتب خانه ها ومراکزسواد آموزی یک پارچگی پیدا می کردند.
لهجه ها و گویش ها به زبان واحد نوشتاری فارسی تبدیل می گشت.
با حمله اعراب ،اساس فراگیری دانش مختل و نابود شد. کتاب ها وکتابخانه ها سوزانده شد، همه چیز امنیتی و تحت سیطره ی اعراب مهاجم قرار گرفت، فرصت ارتباط فراگیری دانش از نسل ها به یکدیگر منقطع گردید. به گونه ای که تا ۲۵۰ سال از حمله اعراب، فرد دانشمند و فرهیخته ای در سرزمین ایران سراغ نداریم.
آنچه در سرزمین ایران اشغال شده وجود داشت، غارت، تجاوز، اسارت و قتل بود.
نهضت احیای زبان فارسی توسط بزرگ مردی به نام یعقوب لیث صفاری کلید خورد. تا قبل از یعقوب همه ی تعلیمات، مکاتبات، نامه های اداری و درباری به زبان عربی بود
یعقوب در قلمرو حاکمیت خود نوشتار عربی را حذف و نوشتار فارسی را جایگزین کرد. این حرکت یعقوب لیث سرآغاز موج ایرانخواهی و مبارزه فرهنگی با اعراب مهاجم شد
نویسندگان وشعرا آثار خود را به نظم ونثر زبان فارسی رواج دادند. در سرزمین اشغال شده ایران هرزگاهی سلسله ای حاکم می شد.
اولین جرقه در سلسله ایرانی سامانیان کلید خورد شعرا ونویسندگان فارسی گوی همچون رودکی، شهیدبلخی، دقیقی، ابوشکور بلخی، کسایی مروزی پا به عرصه فرهنگ و ادبیات گذاشتند.
اوج رقابت شعر وشاعری ونویسندگی درزمان غرنویان خصوصاً سلطان محمود غزنوی بود. دربار ایشان محل رفت وآمد ادیبان، نویسندگان و شعرای بزرگی همچون ابونصرفارسی، حکیم سنایی، فرخی سیستانی، عنصری، عیوقی، مسعود سعدسلمان، منوچهری، ناصرخسرو، نصرالله منشی، حکیم نظامی و بزرگترین سخن سرا و حماسه ساز حکیم ابوالقاسم فردوسی گردید.

نقش فردوسی دراحیای زبان فارسی بی بدیل است.
فردوسی در طی ۳۰ سال سرگذشت شاهان و پهلوانان ایران را تحت عنوان شاهنامه به نظم حماسی که تهیج کننده هویت وغیرت ایرانی است، بر گرداند که شالوده، اساس و بنیان زبان فارسی کنونی است
شاهنامه در برابر ادبیات عرب وزنه سنگین مکتوبی بود و قدرت مقابله را داشت.
فردوسی در شاهنامه سرگذشت تاریخی ایران را در سه بخش اساطیری، پهلوانی، تاریخی و در چهار دوره پیشدادی، کیانی، اشکانی و ساسانی تا حمله اعراب به نظم حماسی درآورد وبه ایرانیان فهماند که هویتی تاریخی به بلندای آفتاب دارند.
مدت زمامداری، حوادث، اتفاقات و جنگ های شاهان حاکم بر ایران همچون کیومرث، هوشنگ، جمشید، فریدون، منوچهر، کیقباد، کیکاوس، کیخسرو، لهراسب، گشتاسب، بهمن، هما، داراب و دارا، شاهان اشکانی، شاهان ساسانی همچون اردشیر، شاپور ذوالاکتاف، هرمز، بهرام گور، قباد، انوشیروان، خسرو پرویز، یزدگرد و… به تفصیل بیان کرد.
و به دلاوری های پهلوانان بزرگ همچون نریمان، قارن، سام، کاوه، زال، رستم، طوس، گودرز، گیو، بیژن، سهراب، برزو، فریبرز، بهرام، رهام، گرگین، فرامرز، اسفندیار، بهرام چوبینه، رستم فرخزاد و…و پهلوانی آنان پرداخت.
بزرگترین ودلاورترین وگرامی ترین آنها رستم دستان است.
گراین تیر از ترکش رستمی است
نه بر مرده بر زنده باید گریست

پهلوانان پاسبانان ایران زمین در برابر هجوم تورانیان، یونانیان و رومیان بودند و مردانه ایستادند بگونه ای که:
همه سربسر تن به کشتن دهیم
ازآن به که کشور به دشمن دهیم

شاهنامه فردوسی سرآغازی برای نوشتار و گفتار زبان فارسی نویسندگان و شعرای بعدی همچون سعدی، مولوی، حافظ، صائب و… شد. بدون تردید فردوسی احیاگر زبان فارسی است.
فردوسی با سرودن شاهنامه به ایرانیان بعد از ۴۰۰سال ازحمله اعراب به ایران هویت بخشید.

اعرابی که ایرانیان را موالی (بندگان آزاد شده) می دانستند، ثروت های آنان را می بردند، مردانشان را می کشتند، جوانان، زنان و دختران را به غلامی و کنیزی می بردند و در بازار برده فروشان می فروختند و با دید حقارت به آنان نگاه می کردند.
فردوسی به صورت مکتوب مبارزه فرهنگی، ملی و هویتی علیه بیگانگان را کلید زد.
روزنه امیدی به هویت و اقتدار یکی از ابر قدرت های جهان ماقبل حمله اعراب بود.
ایرانیان تحقیر شده با میل قلبی شعرهای حماسی شاهنامه را می خواندند و امیدوار به آینده می شدند.
زبان فارسی شالوده مستحکمی شد وبا حمله مغولان خونخوار ، غارتگر و ویران کننده نیز پا برجا ماند.
مغولان نتوانستند هویت فرهنگی و تاریخی ایران را تغییر دهند و به ناچار ذوب در نوشتار و ادبیات فارسی ایران شدند.
شاهنامه هویت ایرانی ماست. قوم، نژاد، اصل، نسب، زبان، اعتقاد، محدوده جغرافیایی اساس هویت ملت ها را تشکیل می دهند.
هیچ مرام، مسلک و ایده نمی تواند جایگزین هویت تاریخی کشوری شود.
وظیفه هر ایرانی است که در پاسداشت فرهنگ غنی خویش خصوصاً زبان فارسی اهتمام ورزد.
اگر سه کتاب درخانه داریم یکی از آن ها باید شاهنامه فردوسی باشد.

عبدالحسین سلحشور

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....