توسعهمحوری به جای گداپروری
بعد از پایان دور دوم مناظرات انتخاباتی ابهاماتی در حوزه مسائل اقتصادی از سوی نامزدها مطرح شد که به نظر میرسد، ضروری است ابعاد و زوایای گوناگون آن برای مردم تشریح شود. مطالب گوناگونی در خصوص پرداخت یارانههای افزونتر در فضای عمومی انتخاباتی کشور عنوان میشود و عدهای بر این باور هستند که مانند زمان
بعد از پایان دور دوم مناظرات انتخاباتی ابهاماتی در حوزه مسائل اقتصادی از سوی نامزدها مطرح شد که به نظر میرسد، ضروری است ابعاد و زوایای گوناگون آن برای مردم تشریح شود. مطالب گوناگونی در خصوص پرداخت یارانههای افزونتر در فضای عمومی انتخاباتی کشور عنوان میشود و عدهای بر این باور هستند که مانند زمان دولتهای نهم و دهم و با مطرح کردن رویکردهای پوپولیستی در خصوص یارانههای نقدی میتوانند توجه افکار عمومی را به خود جلب کنند. در فاصله سالهای ۸۴ تا ۹۲ منابعی که میبایست به سمت عمران، سازندگی، اشتغال، رشد اقتصادی و توسعه پایدار صرف شود، تبدیل به ایجاد یک سیستم اعانهای شد که گرفتاریهای اقتصادی و معیشتی مردم را افزایش داد. برخی نامزدهای اصولگرا که از یارانههای ۴۵۰هزار تومانی و تسهیلات ۱میلیارد تومانی صحبت میکنند به اندازهای درک اقتصادی ندارند که بدانند این نوع نگاهها بیشتر به گسترش فقر و شکاف طبقاتی میافزاید. این افراد و همفکرانشان باید بدانند، اقتصاد ایران به اندازهای کوچک شده که دیگر نمیتواند یک چنین باری را به دوش بکشد. البته در بخشی از اظهارنظرها برخی رویکردهای اقتصادی مناسب هم از سوی افرادی که درک مناسبتری از اقتصاد دارند شنیده شد. زمانی که برخی نامزدها اشاره کردند که قیمت یک لیتر بنزین در ایران نباید از ۲۵۰سیسی کمتر باشد یا اشاراتی که نامزدها در خصوص پایان دادن به یارانه دهکهای برخوردار جامعه مطرح کردند مبتنی بر رویکردهای نسبتا کارشناسی است. اگر هدف این است که کشور را از زیر چتر دوپینگ یارانهای خارج کنیم، راهکارهای عملی برای آن وجود دارد. منتها باید به رویکردهای کارشناسی و تذکارهای اساتید اقتصادی توجه شود. به هر حال یک بیمار را نمیتوان تا ابد زیر دستگاه اکسیژن قرار داد. نمیتوان قیمت بنزین را کمتر از قیمت حمل و نقل آن برای دامنه وسیعی از مردم توزیع کرد. در مصر عبدالفتاح سیسی در قامت رییسجمهوری این کشور یک چنین جراحی بزرگی را انجام داد و با حذف یارانههای غیرضروری منافع پایداری را برای کشور و مردمش ایجاد کرد. در واقع سیسی در ازای این حذف یک هدیه بزرگتر به مردم مصر داد. یعنی با منابع برآمده از قطع یارانه بنزین در مدت کمتر از ۴سال کانال دوم سوئز ساخته شد که بر اساس آمارهای مستند درآمد مصر بابت عبور کشتیهای بینالمللی از سوئز در سال ۲۰۲۰ بالغ بر ۸٫۵ میلیارد دلار شد. یعنی درآمدی بیشتر از درآمدهای نفتی ایران در سال ۲۰۲۰٫ این اعداد و ارقام این واقعیت را به صورت عریان نمایان میکند که به جای گسترش فرهنگ گداپروری و اعانهگیری، ضروری است منابع کشور، صرف اشتغال پایدار و توسعه زیرساختها شوند. یعنی این پولها که عملا تاثیری در معیشت بسیاری از دهکهای بالایی و میانی جامعه ندارد، صرف ایجاد اشتغال مولد و پایدار برای اقشار مختلف ایرانی شود. یعنی با این منابع، آزاد راه ساخته شود، سدهای مخزنی نیمهتمام تکمیل شوند، شبکههای آبیاری سنتی در بخش کشاورزی به شیوههای نوین آبیاری بدل شوند تا هم در مصرف آب در شرایط خشکسالی صرفهجویی شود، هم تولید محصولات افزایش یابد و هم کشور را از وابستگی شدید به واردات کالاهای اساسی مانند گندم، جو، ذرت، دانههای روغنی، کنجاله، شکر و… رهایی پیدا کند. اگر نامزدهای انتخابات اصولگرا که از پرداخت یارانههای هنگفت صحبت میکنند، صادقانه با مردم سخن بگویند و اعلام کنند که به جای یارانه تلاش خواهند کرد، منابع را صرف زیرساختهای توسعهمحور کنند، قطعا بیشتر مورد توجه افکار عمومی قرار خواهد گرفت. اما اینگونه اظهارنظرهای عوامانه در خصوص افزایش پرداخت یارانههای نقدی و تسهیلاتی نهتنها مشکلی از هزار توی اقتصاد و معیشت کشور بازنخواهد کرد، بلکه در بسیاری از موارد خود به عاملی برای بروز مشکلات تازه بدل خواهد شد.
خواننده معزز سلام ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر بالا در پایین صفحه ( ثبت دیدگاه) موجب امتنان است .
ع
برچسب ها :اقتصاد ایران ، توسعهمحوری ، دکتر بهمن آرمان ، گداپروری
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰