تبلیغات موحد بصری نیست بدلی است

به گزارش اقتصاد دان صبا ساداتی فعال رسانه ای کهگیلویه و بویراحمد در پیامی به خبری که در یک سایت مبنی بر تبلیغات محمد موحد منتشر شد واکنش داد نوشت :

متن پیام بدین شرح است

بنام خدا
صبا ساداتی

یکی از روش های دیرینه ای که در کهگیلویۀ بزرگ به عنوان پروپاگاندای نماینده فعلی بوده و از دل این پوپولیسم گرایی، مردم را ملزم به انتخابی می کند که دوست ندارند. در ۲۰ سال نمایندگی اش تقریباً ۵ روش را پیش می گیرد؛
اول) به انتصاب مدیران توجه ویژه دارد. هیچ مدیری نباید بدون اشارۀ آبروی ایشان منصوب شود.  در این دوره که کاملاً خانوادگی شد.
دوم) به نهادهای خدمات رفاهی مثل کمیته امداد، بهزیستی، تأمین اجتماعی، اداره کار، بنیاد مسکن و نهادهای همسو توجه دارد.
سوم) مجموعه فرمانداریها، بخشداریها،  دهیاریها و حتی مسئولان شرکت های تعاونی روستایی را ویژه مد نظر دارد.
چهارم) ارتباط اجتماعی اش با بزرگان طوایف و افراد خاص را بسیار صمیمی و سهل الوصول می کند و به همان اندازه، دسترسی عامه مردم را با واسطه و سخت نگه می دارد.
 پنجم) علیرغم محدودیت ارتباط با عامۀ مردم در شهرستان، میزبان صمیمی آنها در تهران می باشد. در شهرستان های حوزۀ انتخابیه، مردم باید موحد را به قیمت گرانی بخرند ولی در تهران شرایط سودجویی ملاک عمل است. آنجا هرکس مراجعه کند، باید بدون توجه به انجام گرفتن یا نگرفتن کارش، مسخِ استقبال و پذیرایی نماینده خود باشد.
حال، چرا می گویند نیازی به تبلیغات ندارد؟
چون حاج آقای موحد می داند که توانایی جذب اعتبارات سازندگی در حوزه های عمرانی، کشاورزی، راهسازی، نفت و گاز و… را ندارد، به تصمیمات جزیره ای روی می آورد. اولاً، وقتی زیرساختی وجود ندارد و برنامه ای برای محرومیت زدایی نباشد، در فقر نگه داشتن مردم، مشی نمایندگی ۲۰ سالۀ آقای موحد بوده و اجبار آنها به قناعت و اقناع به کمترین ها، شیوۀ زندگی شان می شود و اصطلاحاً «ارتزاقِ قطره چکانی» صورت می دهد. به همین دلیل، ارزش وجودی نهادهای خدمات رفاهی به نسبتِ دستگاههای مجری پروژه های عمرانی و تحول گرا، بیشتر به چشم می آید. مثلاً نقش اداره بهزیستی شهرستان از اداره کل مسکن و شهرسازی، جهاد کشاورزی و حتی دانشگاههای دولتی و علوم پزشکی برتر است.
دوماً، مردم را وابسته با نهادهای خدمات رفاهی نگه می دارد. چگونه؟ چند ماه قبل از انتخابات،کمکهای موردی نقدی و غیر نقدی از طرف نهادهای حمایتی انجام می گیرد. حواله های گوناگون در حوزۀ کشاورزی و همچنین لوازم ضروری منزل، صادر می شود. کمیسیون حمایتی و توانبخشی بهزیستی و کمیته امداد برگذار می شود. مثلاً در تاریخ ۹/۹/۱۴۰۲ کمیسیون حمایتی در یکی از مراکز مثبت زندگی «که اتفاقاً و شاید تصادفاً» نزدیک منزل آقای نماینده است، برگذار می شود. از طرفی یادمان نرفته است که حاج آقای موحد سال ۸۴ یه کلنگ زمین می زنند، وعدۀ افتتاح ۱۰۰۰ روزه برای افتتاح می دهد، ولی ۱۴ سال بعدش مهندس عدل هاشمی پور با ۳۰ درصد پیشرفت تحویل می دهند.
سوماً، اگر کسی ذره ای از جامعه شناسی مردم استان ما را بلد باشد، میداند که این مردم در عینِ ساده زیستی و بی تکلف بودن، به تشریفاتِ سبک زندگی و روش های نوینی که منفعت طلبان در روابط اجتماعی اعمال می کنند، توجه ویژه ای دارند. اینگونه است که حاج آقای موحد هم دست یافتنی نمی شود و هم توجیح می کند که چرا به دنبال برنامه های کلان نبوده و توسعه نگر نیست. چهارماً، با انتصابات طایفه ای، مردم را در مقابل خودشان قرار می دهد. توجیح آقای موحد این است که با انتصاب فردی از دورن طایفه، چرا من باید پاسخگوی مردم باشم؟ ضمن اینکه افرادی ضعیفی را هم بکار می گیرد که اگر گاهی بر سرشان فریاد بزند، مردم بدانند که نماینده پیگیر هست ولی اشتباه از مردم بوده که افراد ضعیفی را به او معرفی کردند. این شیوۀ عملِ یک فرد «شومن باز» قهار است. ولذا با اینکه هیچگاه وقت خود را هزینه طرح های عظیم و دیربازده ولی سودآوری مثل سد آبریز۲ نمی کند، مطالبه ای از طرف مردم صورت نمی گیرد، اما می بینیم که در شهرستان چرام بر سر وزیر و معاون رئیس جمهور نعره می زند و عده ای سوت و کف می زنند…
آیا این لوده گری، تبلیغات نیست؟ آیا اینکه جلوی مردم گوشی را بر می دارد و به کسی که شاید همان مسئول خودساخته برای چنین روزی باشد، توهین می کند که چرا باید مردم از من نفرت نداشته باشند، تبلیغات نیست؟ کدام مسئول در تاریخ ۲۰ ساله نمایندگی اش در شهرستان کهگیلویه بزرگ به دلیل نگرانی مردم، لغو ابلاغ شد؟
نوشته اید که وقت کمتری نسبت به دیگران برای تبلیغات دارد. میشه بفرمائید هم اکنون در کدام وزارتخانه و به دنبال پیگیری کدام ابر پروژه است؟ نوشته اید که پیگیری امورات حوزۀ انتخابیه را بر تبلیغات ترجیح می دهد، کدام کار را پیگیری می کند؟ اینکه با فلان ورزشکار به دیدار رئیس فدراسیون رفته است؟ مگر آقای ورزشکار، سرپرست تیم ملی نیستند؟ چرا شما مبلغانِ عوام زده با این شعبده بازی قصد فریب مردم را دارید؟ چرا این جلسه را برای مدیرکل تربیت بدنی استان یا رئیس اداره تربیت بدنی فلان شهرستان فراهم نکردید؟ چرا از قهرمان کشتی جهان(رضا آذرشب) و یا از کاپیتان تیم فوتسال ناشنوایان  کشورمان (اسماعیل دژه) حمایت نکردید؟
با این تفاصیل، شما واقعاً هیچ نیازی به تبلیغات ندارید. چون هیچ جایگاهی در انتخابات اسفند ۱۴۰۲ ندارند. مردمی که در اجتماعات بی نظیرشان، دست شما را رو کرده و به سمت مهندس هاشمی پور آمده اند، جایگاهی برای تبلیغات شما نگذاشته اند.
لطفاً اگر چاره ای می بینید، بیشتر تبلیغات کنید تا لیوانِ طمع و قدرت طلبی تان سرریز کند.