ای قلم حوصله کن درد فراوان دارم

۱۷ مرداد روز خبرنگار بر عرصه رسانه مبارک باد

اقتصاددان :   ای قلم حوصله کن درد فراوان دارم بی نهایت گله از بازی دوران دارم مثل تهران پر از همهمه  و شهر شلوغ ظاهر آبادم وویرانی پنهان دارم
هرسال دریغ از سال گذشته، دریغ از روزهای خوب، شاید مصلحت اندیش شده‌ایم،شاید بالارفتن سن،جرات ما را کم کرده است، هرچه هست، دوست ندارم دیده و نادیده را نگویم و ننویسم و این نقص من است دوست ندارم
دورنگی هاراصداقت زیبا است هر رنگی رنگ میبازد به غیر از بی رنگی اکنون در عالم سیاست رنگی کردن افکار نیز خودش فرهنگی شده واین موردکه درمواجهه با موجهین و رنج دوران دیدهها کاملا مشهود است دراولین برخورددنبال رنگ وافکارت هستند تااعمالت روزهای دور روزهایی که راحت‌تر می‌شد خندیدگریه کردنگاه‌ و اندیشه کرد و دنیا را دید و دیده‌ها را نوشت و تحلیل‌ها را منتشر کرد وشایدافکار راقفل کردیم و قفل را تکرار کلید سازان دور و نزدیک(از دهه ۷۰ به بعد )نیز کارا نبودندکلید ها زنگ زده هنوز جیب مدیران است بله ماها جزو فراموش شدگانیم هرچه صندلی خبرنگاران به مدیرها نزدیک‌ترمیشود کار سخت‌تر شده.
دیروزها انگارراحت‌تر بود هوا برای گفتن و شنیدن، آفتابی‌تربوداما امروز ابری است،ابری که هوا را کدر کرده، نه باران می‌بارد،نه اجازه تابیدن خورشید را می‌دهد، دم‌هوادم کرده و نفس کشیدن را مدام سخت‌تر می‌کند.بی هویت ها هویت پیدا کرده اند اعتمادو صداقت به مهره سوخته تبدیل شده تملق و چاپلوسی و ریا وتزویرخودنمایی می کند .
خسته ام از سوالهایی که مدتی است دلم را میازارداز مدیران،قصه‌هایی می‌شنوم از شهری که رویه‌اش را می‌خواهیم مخملی کنیم بله سلماسم را چهل اندی سال قلم میزنم ولی دیگر گوشها سنگین‌تر شده اند یاقلم ها نیز کلیشه ای شده اند گاها برای ثواب بیشتر اکثر مردم سه روز جلوتر از رمضان روزه می‌گیرند ولی امسال این اتفاق میمون برای خبرنگاران افتاد به جای ۱۷ مرداد سلماس ۱۴ مردا روز خبرنگار بود ولی روز هفدهم باید خبر نشر گردد چون ثوابش بیشتره ، مدیری که نصیحتمان می کند! به زبان بی‌زبانی که باید به مردم امید داد و من هرچه کنکاش می‌کنم، امیدی را نمی‌جویم، امیدی که برای خودم مدت‌هاست یک گمشده آرمانی است، امیدی که گاهی تلفظ کلماتش هم برایم سخت می‌شود.چون مدیران خود ضعف فروان دارندمتاسفانه امیدرابه تدبیرو مصلحت گره زدیم هم تدبیرمان ناکارامدشد و هم امیدواران را نا امید کردیم و باید یاد بگیریم از میان واژه‌های تکراری،حرفهایی که خود مدیر  باور ندارد با توام حرفهایتان خسته‌ کننده روح خراش شده آقای مدیر  مدیریت روخوانی نیست  انشایی است یعنی باید عمل کنید تو باید صداقت کاری داشته باشی نه اینکه چون وسفارشی فلانی هستی باید ارتقاع شغلی داشته باشی هر چندمدرک غیر مرتبط‌با شغل این خبرنگاری نیست، این آرمانی نبود که من به شوق آن به همه چیز پشت پا زدم اینروزها گاها روزهای دهه شصت درخاطرم زنده میشود،روزهای سخت جوانانیکه دین و ایمانشان،جانشان بر کف گرفته عملشان هرگز رنگ ریا نداشت چقدر حرف‌های ناگفته، شنیده‌ها و دیده‌هاکه نتوانسته‌ام یا نگذاشته‌اند جایی بیان کنم حرفهاییکه هرکدام بغضی شده چون هر روز صفحه اعمال یکساله‌ام را که ورق می‌زنم نمره‌هایم هر روز کمتر از دیروز است.هر روز احساس می کنم از روز قبل اعصابم ضغیف شده چون قلم هایمان دیگر تراشیدنی نیست که  تنبیه شوند الان قلم ها را نیز رنگ کرده اند تا که نقاشی های دلخواه را بکشند در این روز که همه از قلم و اهمیت رسانه واطلاع رسانی می‌گویند؛می‌دانیکه این حرف‌ها، حرف دل نیست، دوست ندارم،روزهایی که تجلیلهای  بو دار و کلیشه ای و پر است از معانی خاص،و نمایشی و  انتظارات غریب کمی خواستم دل رو درپیش شما دوستان باز کنم در زندگی ۶۷ ساله ام خیلی چیزها دیده و شنیده ام و انجام داده ام و لذت وَیَا دل آزرده شده ام، ولی میخواهم اعتراف کنم از اینکه میتوانم با یکایک شما هر روز حتى به صورت مجازی در تماس باشم،حتی جدل لفظی بکنم لذتی بالاتَر از این نداشته ام و شایددیدار مجازی یکایک شما باعث بشود که همچنان دلزنده باقی بمانم هر  چند خودرابعدازان دوران بیماریهای سخت و صعب العلاج که پشت سر گذاشتم
خدا را شاکرم که هر روز را برای خودم تولدی بدانم و شکر مضاعف کنم وهرچند ممکن باشد من از بی مهری ها نمی رنجم هر چند خوش رقصی بلد نیستم  ولی سعی کردم که در این جشن تا بتوانم خوب برقصم ؛ زنده مانی برای زندگی❤️ نه زندگی برای زنده مانی
مانا باشید و دلزنده.همه را یک به یک دوست دارم و باداشتن شما به عنوان دوست افتخار میکنم❤️ ولی هستم به عهدی که بستم
خدایا به عزیزانم آسایشی ده که آرامش بخش باشد.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

ع