تاریخ انتشار : دوشنبه 27 بهمن 1399 - 14:51
کد خبر : 35510

اقتصاد گرفتار سیاست‌های پوپولیستی

اقتصاد گرفتار سیاست‌های پوپولیستی

در شرایطی که قرار است دولت اصلاحات مد نظر دولت را در خصوص بودجه ۱۴۰۰ انجام دهد،به نظر میرسد براساس گفته های رئیس جمهور قصدی برای اصلاح وضعیت فعلی پرداخت ارز ۴۲۰۰ برای واردات برخی اقلام وجود ندارد.هرچند کارشناسان اعتقاد دارند پرداخت ارز ۴۲۰۰ برای کالاهایی بسیار محدود ضروری است،اما در حال حاضر دولت قصد

در شرایطی که قرار است دولت اصلاحات مد نظر دولت را در خصوص بودجه ۱۴۰۰ انجام دهد،به نظر میرسد براساس گفته های رئیس جمهور قصدی برای اصلاح وضعیت فعلی پرداخت ارز ۴۲۰۰ برای واردات برخی اقلام وجود ندارد.هرچند کارشناسان اعتقاد دارند پرداخت ارز ۴۲۰۰ برای کالاهایی بسیار محدود ضروری است،اما در حال حاضر دولت قصد ندارد در سال منتهی به انتخابات دست به اصلاحات اساسی در این حوزه بزند و همین مسئله بسیاری از ناظران اقتصاد ایران را نگران کرده است.

به گزارش اقتصاددان به نقل از اسکناس ، نکته دیگر آن است که دولت همچنان نمیخواهد ارز تک نرخی را بپذیرد و جایگزین کردن ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی با ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومانی نشان میدهد اراده ای برای اصلاح وضعیت ارزی آشفته وجود ندارد.براساس این گزارش،بدیهی است که مجموعه سیاست های دولت احتمالا بر مدار اقدامات پوپولیستی و عامه پسند شکل گرفته و چنین راهبردی اساسا تکرار اشتباهات قبلی در حوره مدیریت اقتصاد ایران است.

ارزان نگه داشتن ارز یک اقدام پوپولیستی است

مهدی پورقاضی بیان کرد: جایگزین کردن ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی با ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومانی اگر چه یک قدم رو به جلو محسوب می‌شود؛ اما به این معنا است که هنوز دولت و بانک مرکزی نمی‌خواهند ارز تک‌نرخی را بپذیرند و همچنان به دنبال نرخ ارز دیگری یا همان ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومانی هستند. به گزارش «نود اقتصادی»، مهدی پورقاضی، عضو اتاق بازرگانی اظهار داشت: حذف ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی تصمیم بسیار درستی است. جایگزین کردن ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی با ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومانی اگر چه یک قدم رو به جلو محسوب می‌شود؛ اما به این معنا است که هنوز دولت و بانک مرکزی نمی‌خواهند ارز تک‌نرخی را بپذیرند و همچنان به دنبال نرخ ارز دیگری یا همان ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومانی هستند. اساسا این نوع نگاه که سعی می‌کنند به ظاهر نشان دهند با ارز ارزان، خوراک ارزان و اقداماتی از این دست به مردم کمک می‌شود، پوپولیستی است.وی بیان کرد: واقعیت این است که در نتیجه این اقدامات منبعی از فساد ایجاد می‌شود که تبعات زیان آوری برای اقتصاد به همراه خواهد داشت. بنابراین بهتر است به جای جایگزینی ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی با ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومانی، قیمت واقعی ارز را در نظر بگیرند و مابقی آن را تحت عنوان یارانه به مردم بدهند.عضو اتاق بازرگانی افزود: دولت که در حال حاضر مبلغی را به عنوان یارانه به بخشی از مردم می‌دهد، می‌تواند مابه‌التفاوت ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومانی با نرخ واقعی ارز را به مقدار یارانه پرداختی به مردم اضافه کند. با این کار ارز تک نرخی می‌شود که موضوع بسیار مهمی است.

اقتصاد در گرداب شعارهای پوپولیستی

علی سرزعیم اقتصاددان معتقد است:وقتی شما در مردم این تصور را ایجاد می‌کنید که افزایش نرخ ارز به معنی کاهش ارزش پول ملی و بدبخت‌شدن کشور و فاجعه است، دیگر هیچ سیاست‌مداری جرئت نمی‌کند نرخ ارز را بالا ببرد، حالا حتی اگر همه کارشناسان کشور هم جمع شوند و بگویند افزایش نرخ ارز به سود اقتصاد کشور است، این پاسخ را از سیاست‌مدار خواهند شنید که اگر این کار را بکنم محبوبیتم را از دست می‌دهم. این فقط یک مثال است. بسیاری از رفتارهای اشتباه سیاست‌گذاران تابعی از مطالبات اشتباه اجتماع است و نخبگان در ایجاد یا حفظ این مطالبات اشتباه مقصر هستند.وی معتقد است:به یک معنا پوپولیسم یعنی ترجیح منافع کوتاه‌مدت کم به منافع بلندمدت زیاد. خب چه وقت جامعه و سیاست‌گذار به چنین وضعی تمایل پیدا می‌کنند؟ به‌نظر من وقتی که اعتماد متقابل کاهش یافته باشد. وقتی نهادهای واسطی که اعتماد را بین مردم و دولت به معنای عام آن ایجاد می‌کنند تضعیف شوند، عملا مردم اعتمادی به وعده‌های نسیه نمی‌کنند و مطالبات کوچک اما سریع‌الوصول را می‌طلبند و طرف مقابل هم مجبور است همان را تأمین کند و برنامه‌های بلندمدت را فدای تحقق اهداف کوتاه‌مدت کرده تا قدرتش را حفظ کند. نتیجه‌اش هم این می‌شود که بعد از مدتی می‌بینیم زیرساخت‌هایمان توسعه پیدا نکرده است. آن‌وقت می‌پرسیم چه شد ترکیه پیشرفت کرد؟ چرا دوبی، دوبی شد؟ چرا ما آن‌طور نشدیم؟ در بخشی از این سیکل معیوب، دولت مقصر است چون اجازه تقویت و رشد نهادهای غیردولتی را نداده، یا این نهادها را از بین برده یا به خود وابسته کرده و آن استقلال اعتمادساز را از آنان گرفته است. نخبگان ما هم مقصرند، زیرا همان‌طور که گفتم مطالبات غلطی را در مردم ایجاد کرده‌اند. این اقتصاددان میگوید:این بازی دو سر باختی است که در آن، هم جامعه می‌بازد چون توسعه پیدا نمی‌کند و هم دولت می‌بازد چون مقصر وضع موجود قلمداد می‌شود. راه خروج از چنین وضعیتی این است که آن اعتماد متقابل دوباره ساخته شود. نهادهای مستقل قدرت پیدا کنند تا بتوانند نقششان را به‌خوبی ایفا کنند. آن‌وقت جامعه به حاکمیت فرصت می‌دهد تا برنامه‌های بلندمدت اقتصادی را اجرا کند. وقتی اولین نتایجش ظاهر شد و جامعه مزه توسعه را چشید و فهمید گذشتن از منافع کوچک کوتاه‌مدت می‌تواند چه منافع پایدار بلندمدتی را ایجاد کند، آن‌وقت اجرای برنامه‌های بعدی راحت‌تر است. همه اینها به شرطی است که آن نهادهای مستقل توان حیات و رشد داشته باشند و حق نقد و نظرشان به رسمیت شناخته شود؛ بنابراین راه برون‌رفت از وضع موجود، اصلاح رفتار در دو سوی ماجراست. باید یک قرارداد جدید اجتماعی بین مردم، نخبگان و حکومت ایجاد شود که انتظاراتشان از هم معقول باشد. گام اول را هم باید حکومت بردارد زیرا منسجم‌تر از جامعه است. وی تصریح کرد:بر پایه همان تبلیغات یک باور عمومی در جامعه ما پذیرفته‌ شده که ما ثروتمندترین و باهوش‌ترین ملت جهان هستیم اما این ثروت از ما دریغ شده یا برای مثال می‌شنویم که اگر نفت به فروش برسد و پول آن به‌طور مساوی بین همه شهروندان تقسیم شود، زندگی‌مان از این‌ رو به آن رو می‌شود. این‌طور احساس می‌شود که تا حدی میل به کاهلی در ما وجود دارد و این باورهای عمومی نیز به بهانه‌ای برای تنبلی یا حتی دست‌بردن به منابع عمومی در سطوح خرد و کلان تبدیل‌شده است. این هم یکی از همان باورهایی است که از سوی نخبگان به جامعه تزریق شده است. به شکل اغراق‌آمیزی در ستایش قدرت معجزه‌گر نفت سخن گفته ‌شده و یا نفت عامل همه بدبختی‌ها خوانده شده است؛ درحالی‌که حتی یک‌بار مدعیان چنین عقایدی بررسی نکرده‌اند ببینند درآمد ما از نفت چقدر است. درآمد سرانه ما درحال‌حاضر چیزی حدود پنج هزار دلار است درحالی‌که سهم هرکدام‌مان از درآمد نفتی کمتر از هزار دلار است؛ یعنی اگر نفت را بفروشیم و نقدی بین مردم تقسیم کنیم، رقمش بسیار کم است. پس این توهمی است که در جامعه وجود دارد. کافی است فروش نفتمان و درآمدش را تقسیم ‌بر جمعیت کشور کنید و ببینید چقدر رقم کوچکی است. قسمتی از این باور عمومی هم البته به علت عملکرد ضعیف دولتمردان است. می‌شود گفت مسئولان گذشته حداقل استفاده از حداکثر امکانات را کرده‌اند. اینکه متوسط رشد اقتصادی ما در دهه‌های گذشته با رشد اقتصادی فلسطین با آن وضع دشوارش یکی است، نشان می‌دهد که چقدر در این زمینه ضعیف عمل شده است.

 

 

 

ع

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....