تاریخ انتشار : یکشنبه 8 اسفند 1400 - 18:57
کد خبر : 79405

ابعاد قمار پوتین در اکراین قرن ۲۱

ابعاد قمار پوتین در اکراین قرن ۲۱

همانطور که در نوشتار اول مربوط به بحران روسیه گفته شد ؛ مجموع اقدامات شتابزده روسیه ،سازش ناپذیری کامل غرب ، انفعال دولت اکراین و ساختار ذهنی تصمیم سازی در حوزه راهبردی بر مبنای پیروزیهای پیشین نهایتاً پوتین را وادار به تحرک نظامی کرده است .ضمناً اشاره کردم که اشل تحرک نظامی روسیه کوچکتر از

همانطور که در نوشتار اول مربوط به بحران روسیه گفته شد ؛ مجموع اقدامات شتابزده روسیه ،سازش ناپذیری کامل غرب ، انفعال دولت اکراین و ساختار ذهنی تصمیم سازی در حوزه راهبردی بر مبنای پیروزیهای پیشین نهایتاً پوتین را وادار به تحرک نظامی کرده است .ضمناً اشاره کردم که اشل تحرک نظامی روسیه کوچکتر از آن چیزی خواهد بود که دستگاه عظیم خبر پراکنی غرب در شیپور خود میدمد .

اقتصاددان: ( البته این آگران دیسمان هم دلیل خاص خود را دارد ) در مطلب پیشین اشاره شد که علاقه راهبردی پوتین به سه منطقه لوهانسک ، دونتسک و بندر اودسا می باشد که امروز هر سه منطقه تقریباً به طور کامل در اختیار نیروهای روسی قرار گرفته البته هر چند نقطه پایانی اهداف روسیه روی کار آمدن یک دولت طرفدار روسیه و ترجیحاً بازگشت یانوکوویچ به قدرت است اما روسیه به خوبی می‌داند استقرار و ثبات چنین دولتی در اکراین حتی در صورت امکان بسیار شکننده خواهد بود . برای خوانش و درک تحولات کلان احتمالی آینده لازم نیست که یک پایشگر سیاست بین الملل به همه اخبار ریز و درشت حوزه بحران دسترسی داشته باشد. در این مقال به چند مورد از متغیرهای تأثیر گذار بر بحران روسیه اشاره خواهیم کرد تا خوانندگان محترم با آشنایی به این عوامل اصلی تأثیر گذار تصویر روشن تری از به زعم بنده«اقدام انتحاری پوتین»

داشته باشند .قبل از برشمردن این عوامل لازم میدانم جسارت پوتین برای دفاع از منافع ملی کشورش را مورد تحسین قرار دهم هرچند این دفاع مستظهر به یک سامانه سیاسی پایدار و با ملاحظه مقدورات ملی روسیه و محذورات محیطی نمیباشد و درست همینجاست که موجب شد تا به جای استفاده از واژه «کنش هوشمندانه » از واژه «قمار پوتین » استفاده گردد و اما و متغیر های اصلی تأثیر گذار :

۱-تحرک نظامی پوتین به عنوان یک عامل انسجامبخش در حوزه غرب و ناتو عمل کرده است حوزه ای که سالها از پراکندگی و تشتت فزاینده رنج می برد و امروز به برکت تصمیمات و اقدامات پوتین در مسیر هماهنگی و انسجام گام بر میدارد .

۲-آسیب پذیری اقتصادی روسیه به عنوان لوکوموتیو
کشنده ی جاه طلبی های پوتین .روسیه با تولید ناخالص داخلی حدود ۱/۵ تریلیون دلار و با اقتصاد کاملا رانتی و انرژی پایه با در اختیار داشتن سهم حدود دو درصدی از GDP جهانی از نظر رتبه بندی اقتصادی آنهم صرفاً بر اساس تولید ثروت و نه شاخص های دیگر جزو کشورهای درجه سوم قرار میگیرد .برای درک قدرت اقتصادی و میزان آسیب پذیری آن کافیست بدانیم روسیه با بیش از ۱۷ ملیون کیلومتر مربع و با توجه برخورداری از رانت بیش از ۱۲۰ میلیارد دلاری در بخش صادرات انرژی تنها کمی بیشتر از کشور اسپانیا که بیش از ۳۰ برابر کوچکتر از روسیه می باشد و نزدیک به یک سوم آن جمعیت دارد ثروت تولید میکند . به عبارتی تمثیلی روسیه غولیست که از راه یک سوزن نفس می‌کشد . و اتفاقاً قسمت عمده ای از شلنگ تنفسی متصل به این راه باریک تنفسی یک سر در غرب دارد .
۳-در مقابل اتحادیه اروپا با نزدیک به ۱۵ تریلیون دلار تولید ناخالص از نظر توان داخلی اقتصادی ۱۰برابر روسیه و آمریکا با بیش از ۲۱ تریلیون دلار تولید ناخالص ۱۴ برابر بزرگتر از اقتصاد روسیه می باشد به عبارتی جبهه مقابل روسیه از نظر قدرت اقتصادی آنهم صرفا با لحاظ شاخصGDP بدون در نظر گرفتن کشورهای حامی بلوک ضد روسی ۲۴ برابر قدرت روسیه می باشد. هر چند روسیه با ذخایر ارزی بالغ بر ۶۰۰ میلیارد دلار امروز در موقعیت مناسبی قرار دارد اما تداوم سیاست های پر هزینه در دراز مدت پوتین و روسیه را از پا خواهد انداخت.
۴- یکی از مسائلی که کمتر یا اصلا مورد توجه تحلیلگران قرار نگرفته است نقش جهت گیری ترکیه به عنوان مؤثرترین کشور در این بحران است .میزان گردش به شرق و یا گردش به غرب ترکیه در این ماجرا با توجه به نیاز راهبردی و حیاتی روسیه هم در حوزه دریایی و هم در حوزه ترانزیت کالا و انتقال انرژی نقشی فوری ، کیفی و راهبردی در چگونگی ادامه بحران و سطح آن دارد به خصوص که با توجه به مسائل تاریخی اشغال بندر کریمه و بخصوص اودسا عبور کامل روسیه از خط قرمز ژئوپولیتیک ترکیه محسوب میشود از این رو اردوغان مجبور خواهد شد بعد از مدتی ،سکوت و یا سیاست یکی به نعل و یکی به میخ زدن را کنار بگذارد .به عبارتی روسیه با این خطای راهبردی یک بار دیگر ترکیه را با آن همه ظرفیت های ژئوپولیتیک که در جهان منحصر به فرد است به غرب هدیه کرده است . یکی از نمودهای این اختلاف در راهبرد میتواند به بسیج نیروهای ضد بشار اسد و روسیه که تحت نفوذ ترکیه هستند تجلی پیدا کند .

۵-یکی دیگر از متغیرهای بسیار مهم در شناسایی سناریوهای پیش رو در بحران روسیه جهت گیری چینی ها در این بحران است
با توجه به اینکه چین بر خلاف سیاست داخلی در سیاست خارجی هنجار مند ترین قدرت آسیایی و شرقی به شمار می رود (البته نه براساس علایق این کشور به هنجارهای بین المللی بلکه به علت همسویی این استراتژی با اهداف کلان چینی ها ) ادامه و افزایش سطح بحران، فاصله گیری منطقی و حساب شده ی چین از روسیه را به دنبال خواهد داشت ؛ به طوریکه ایجاد شکاف بین روسیه با چین و ترکیه به عنوان یکی از اهداف راهبردی غرب در ایجاد این بحران و تشتت در سامانه شرقی آنطور که قبلاً بیان شد قابلیت تحقق دارد .
به طور کلی روسیه برای تحقق یک هدف عالی بسیاری از اهداف متعالی خود را که سالها برای آن سرمایه گذاری کرده بود را به شدت به مخاطره انداخته است.
در پایان مایلم باز هم تأکید کنم هر چند موقعیت امروز جمهوری اسلامی ایران و ترکیه امروزی در منطقه تفاوت های بسیاری با موقعیت این دو کشور در قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی دارد اما از جهاتی شباهت های بسیاری نیز قابل مشاهده و سنجش می باشد . ذوق زدگی افراد و کارشناسان روسوفیل از یک طرف و تحلیل های شخصیت های متمایل و گاها واداده نسبت به غرب از طرف دیگر و شتابزدگی طرفین در ارائه تحلیل های غیر علمی آفتی است که به شدت سیاست خارجی کشورمان را در معرض آسیب های جدی قرار می دهد .بر کارشناسان و سیاست ورزان کشور فرض است که با سنجش دقیق مؤلفه های این بحران و با نظر داشت رویه ها و رونده های لایتغیر تاریخی با رعایت اصل «دروازه بانی دادها» ضمن تحصیل و اساس قرار دادن داده های صحیح و تحلیل آنها با ذهنیتی آزاد و مستقل از هرگونه حب و بغض نسبت به شرق و غرب راه درست تأمین منافع ملی کشور جهت استفاده صحیح از فرصت های پیش آمده از این بحران و در جهت عبور از تهدید های برآمده از آن در این فضای تصمیم گیری مبهم و مه آلود تمام ظرفیت های ذهنی و عینی خود را بکار گیرند .

قسمت دوم :
قمار پوتین در قرن بیست و یکم

همانطور که در نوشتار اول مربوط به بحران روسیه گفته شد ؛ مجموع اقدامات شتابزده روسیه ،سازش ناپذیری کامل غرب ، انفعال دولت اکراین و ساختار ذهنی تصمیم سازی در حوزه راهبردی بر مبنای پیروزیهای پیشین نهایتاً پوتین را وادار به تحرک نظامی کرده است .ضمناً اشاره کردم که اشل تحرک نظامی روسیه کوچکتر از آن چیزی خواهد بود که دستگاه عظیم خبر پراکنی غرب در شیپور خود میدمد . ( البته این آگران دیسمان هم دلیل خاص خود را دارد ) در مطلب پیشین اشاره شد که علاقه راهبردی پوتین به سه منطقه لوهانسک ، دونتسک و بندر اودسا می باشد که امروز هر سه منطقه تقریباً به طور کامل در اختیار نیروهای روسی قرار گرفته البته هر چند نقطه پایانی اهداف روسیه روی کار آمدن یک دولت طرفدار روسیه و ترجیحاً بازگشت یانوکوویچ به قدرت است اما روسیه به خوبی می‌داند استقرار و ثبات چنین دولتی در اکراین حتی در صورت امکان بسیار شکننده خواهد بود . برای خوانش و درک تحولات کلان احتمالی آینده لازم نیست که یک پایشگر سیاست بین الملل به همه اخبار ریز و درشت حوزه بحران دسترسی داشته باشد. در این مقال به چند مورد از متغیرهای تأثیر گذار بر بحران روسیه اشاره خواهیم کرد تا خوانندگان محترم با آشنایی به این عوامل اصلی تأثیر گذار تصویر روشن تری از به زعم بنده«اقدام انتحاری پوتین»
داشته باشند .قبل از برشمردن این عوامل لازم میدانم جسارت پوتین برای دفاع از منافع ملی کشورش را مورد تحسین قرار دهم هرچند این دفاع مستظهر به یک سامانه سیاسی پایدار و با ملاحظه مقدورات ملی روسیه و محذورات محیطی نمیباشد و درست همینجاست که موجب شد تا به جای استفاده از واژه «کنش هوشمندانه » از واژه «قمار پوتین » استفاده گردد و اما و متغیر های اصلی تأثیر گذار :

۱-تحرک نظامی پوتین به عنوان یک عامل انسجامبخش در حوزه غرب و ناتو عمل کرده است حوزه ای که سالها از پراکندگی و تشتت فزاینده رنج می برد و امروز به برکت تصمیمات و اقدامات پوتین در مسیر هماهنگی و انسجام گام بر میدارد .

۲-آسیب پذیری اقتصادی روسیه به عنوان لوکوموتیو
کشنده ی جاه طلبی های پوتین .روسیه با تولید ناخالص داخلی حدود ۱/۵ تریلیون دلار و با اقتصاد کاملا رانتی و انرژی پایه با در اختیار داشتن سهم حدود دو درصدی از GDP جهانی از نظر رتبه بندی اقتصادی آنهم صرفاً بر اساس تولید ثروت و نه شاخص های دیگر جزو کشورهای درجه سوم قرار میگیرد .برای درک قدرت اقتصادی و میزان آسیب پذیری آن کافیست بدانیم روسیه با بیش از ۱۷ ملیون کیلومتر مربع و با توجه برخورداری از رانت بیش از ۱۲۰ میلیارد دلاری در بخش صادرات انرژی تنها کمی بیشتر از کشور اسپانیا که بیش از ۳۰ برابر کوچکتر از روسیه می باشد و نزدیک به یک سوم آن جمعیت دارد ثروت تولید میکند . به عبارتی تمثیلی روسیه غولیست که از راه یک سوزن نفس می‌کشد . و اتفاقاً قسمت عمده ای از شلنگ تنفسی متصل به این راه باریک تنفسی یک سر در غرب دارد .
۳-در مقابل اتحادیه اروپا با نزدیک به ۱۵ تریلیون دلار تولید ناخالص از نظر توان داخلی اقتصادی ۱۰برابر روسیه و آمریکا با بیش از ۲۱ تریلیون دلار تولید ناخالص ۱۴ برابر بزرگتر از اقتصاد روسیه می باشد به عبارتی جبهه مقابل روسیه از نظر قدرت اقتصادی آنهم صرفا با لحاظ شاخصGDP بدون در نظر گرفتن کشورهای حامی بلوک ضد روسی ۲۴ برابر قدرت روسیه می باشد. هر چند روسیه با ذخایر ارزی بالغ بر ۶۰۰ میلیارد دلار امروز در موقعیت مناسبی قرار دارد اما تداوم سیاست های پر هزینه در دراز مدت پوتین و روسیه را از پا خواهد انداخت.
۴- یکی از مسائلی که کمتر یا اصلا مورد توجه تحلیلگران قرار نگرفته است نقش جهت گیری ترکیه به عنوان مؤثرترین کشور در این بحران است .میزان گردش به شرق و یا گردش به غرب ترکیه در این ماجرا با توجه به نیاز راهبردی و حیاتی روسیه هم در حوزه دریایی و هم در حوزه ترانزیت کالا و انتقال انرژی نقشی فوری ، کیفی و راهبردی در چگونگی ادامه بحران و سطح آن دارد به خصوص که با توجه به مسائل تاریخی اشغال بندر کریمه و بخصوص اودسا عبور کامل روسیه از خط قرمز ژئوپولیتیک ترکیه محسوب میشود از این رو اردوغان مجبور خواهد شد بعد از مدتی ،سکوت و یا سیاست یکی به نعل و یکی به میخ زدن را کنار بگذارد .به عبارتی روسیه با این خطای راهبردی یک بار دیگر ترکیه را با آن همه ظرفیت های ژئوپولیتیک که در جهان منحصر به فرد است به غرب هدیه کرده است . یکی از نمودهای این اختلاف در راهبرد میتواند به بسیج نیروهای ضد بشار اسد و روسیه که تحت نفوذ ترکیه هستند تجلی پیدا کند .

۵-یکی دیگر از متغیرهای بسیار مهم در شناسایی سناریوهای پیش رو در بحران روسیه جهت گیری چینی ها در این بحران است
با توجه به اینکه چین بر خلاف سیاست داخلی در سیاست خارجی هنجار مند ترین قدرت آسیایی و شرقی به شمار می رود (البته نه براساس علایق این کشور به هنجارهای بین المللی بلکه به علت همسویی این استراتژی با اهداف کلان چینی ها ) ادامه و افزایش سطح بحران، فاصله گیری منطقی و حساب شده ی چین از روسیه را به دنبال خواهد داشت ؛ به طوریکه ایجاد شکاف بین روسیه با چین و ترکیه به عنوان یکی از اهداف راهبردی غرب در ایجاد این بحران و تشتت در سامانه شرقی آنطور که قبلاً بیان شد قابلیت تحقق دارد .
به طور کلی روسیه برای تحقق یک هدف عالی بسیاری از اهداف متعالی خود را که سالها برای آن سرمایه گذاری کرده بود را به شدت به مخاطره انداخته است.
در پایان مایلم باز هم تأکید کنم هر چند موقعیت امروز جمهوری اسلامی ایران و ترکیه امروزی در منطقه تفاوت های بسیاری با موقعیت این دو کشور در قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی دارد اما از جهاتی شباهت های بسیاری نیز قابل مشاهده و سنجش می باشد . ذوق زدگی افراد و کارشناسان روسوفیل از یک طرف و تحلیل های شخصیت های متمایل و گاها واداده نسبت به غرب از طرف دیگر و شتابزدگی طرفین در ارائه تحلیل های غیر علمی آفتی است که به شدت سیاست خارجی کشورمان را در معرض آسیب های جدی قرار می دهد .بر کارشناسان و سیاست ورزان کشور فرض است که با سنجش دقیق مؤلفه های این بحران و با نظر داشت رویه ها و رونده های لایتغیر تاریخی با رعایت اصل «دروازه بانی دادها» ضمن تحصیل و اساس قرار دادن داده های صحیح و تحلیل آنها با ذهنیتی آزاد و مستقل از هرگونه حب و بغض نسبت به شرق و غرب راه درست تأمین منافع ملی کشور جهت استفاده صحیح از فرصت های پیش آمده از این بحران و در جهت عبور از تهدید های برآمده از آن در این فضای تصمیم گیری مبهم و مه آلود تمام ظرفیت های ذهنی و عینی خود را بکار گیرند .

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....