بی اعتنایی به اقتصادسیاسی در ایران ؟!
جایگاه علم سیاست و علم اقتصاد یا اقتصاد سیاسی در ایران تکرار چالشهای اقتصادی در کشور، سوالاتی را برمیانگیزد: جایگاه علم اقتصاد و علم سیاست و نقش اقتصاددان و سیاست دان در حل مسائل اقتصادسیاسی کشور چیست؟ چرا در ایران دانش اقتصادی و سیاسی به کار نمیآید؟ چرا در بسیاری از کشورها به اتکای شیوههای
جایگاه علم سیاست و علم اقتصاد یا اقتصاد سیاسی در ایران
تکرار چالشهای اقتصادی در کشور، سوالاتی را برمیانگیزد: جایگاه علم اقتصاد و علم سیاست و نقش اقتصاددان و سیاست دان در حل مسائل اقتصادسیاسی کشور چیست؟ چرا در ایران دانش اقتصادی و سیاسی به کار نمیآید؟
چرا در بسیاری از کشورها به اتکای شیوههای علمی با رویکرد انتقادی بر مشکلات اقتصادسیاسی مشابه فائق آمدهاند، ولی در ایران چنین نبوده است؟
به نظر میرسد دولت ها آگاهانه از توصیه اقتصاددان ها و سیاست دان ها امتناع میکنند، چرا که عمل به توصیه اقتصاددان و سیاست دان، از دامنه اختیارات دولت میکاهد و رفتار دولتمرد را قاعدهمند و پیشبینی پذیرش میکند.
اقتصاددانان و سیاست دانان با توزیع بیقاعده رانت و فساد مخالف هستند؛ مخالف دستکاری آمارها توسط دولت هستند؛ معتقدند که وظیفه اصلی دولت،اجرای قانون، شفاف سازی اطلاعات، تولید کالای عمومی و بهبود توزیع درآمد و کاهش فقر و کاهش شکاف طبقاتی و تقویت دیپلماسی اقتصادی است؛ تورم مزمن و فساد را مهمترین مانع رشد اقتصادی و بهبود رفاه جامعه میدانند…
برخی دولت ها که هیچگاه به توصیههای اقتصاددانان و سیاست دانان عمل نکرده اند، به وقت بحران، در پاسخ به ملامت اقتصاد دانان و سیاست دانان چنین میگویند که در شرایط حساس کنونی، توصیههای دانشگاهی به کار کشورداری نمیآید. و نیازی به علم اقتصاد و علم سیاست نیست.
چه انتظار میتوان از دولتمردانی داشت که همواره از محیط سیاستگذاری دور بودهاند، جز آنکه پندی دهند و نقدی کنند و به تکرار کلیاتی اکتفا کنند.
طی نیم قرن گذشته، هیچ خطایی در سیاستگذاری رخ نداده است مگر آنکه اقتصاددانان و سیاست دانان نسبت به عوارض آن هشدار دادهاند و نتیجه آن را هم همگان دیدهاند.
اگر امروز دولت با طیفی از مشکلات بسیار ابتدایی(مانند توزیع مرغ) ولی بزرگ مواجه است، اگر دولتها در برابر بحرانهای قابلپیشبینی و تکراری (سیل و..) مدام غافلگیر میشوند و اگر نظام مالیاتی، نظام بودجهریزی، بانکداری مرکزی و بازار سرمایه ما (مانند بورس) ساختاری کاملا بدوی و ناکارآمد دارد، همگی نتیجه دهها سال بیاعتنایی دولتها به پیشرفتهای علمی و رویگردانی از راهحلها و توصیههای اهل علم سیاست و اقتصاد است.
۱.اقتصاددان: آشنا به علم و دانش اقتصاد
۲.سیاست دان:آشنا به علم و دانش سیاسی
۳.اقتصاد سیاسی:رابطه علم سیاست با علم اقتصاد
خواننده معزز سلام ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر بالا در پایین صفحه ( ثبت دیدگاه) موجب امتنان است .
ع
برچسب ها :اقتصادسیاسی ، ایران ، رضا ملاحی ، علم اقتصاد
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰