ریش بی ریشه!!

ریش بی ریشه!!

«یاری هالو» را در «دیاری پر از زالو» دیدم، با «کیشی قُلدُری» و «ریشی پروفسوری»! او را گفتم: تو را چه شده که نه «ژنِ مقام» داری و نه «محاسنِ تمام»؟ گفت: آن گاه که «ریش جای ریشه» را گرفت و «پیشه جای اندیشه» را، من نه «تاتاری الدنگم»،که از «تباری زرنگم»، بنابراین فهمیدم که

باز هم خوش به حال خودمان!!

باز هم خوش به حال خودمان!!

گفت: چه خبر؟ گفتم: «بانک سیلیکون ولی» (SVB) یکی از بزرگ ترین بانک‌های ایالات متحده روز جمعه به طور ناگهانی سقوط کرد و نظم بازار جهانی را نیز بر هم زد، در این میان وضعیت میلیاردها دلار از دارایی‌ شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران در این بانک نامشخص است. گفت: تو را به خدا این قدر خبرهای

«دیانت» و «اهانت»فرگرد ۱۹۱۵

«دیانت» و «اهانت»فرگرد ۱۹۱۵

کوچک ترین«تُهمت و توهین» می تواند بزرگ ترین«نفرت و نفرین» را بیافریند و برای «امیر اخلاص»، «تیر خلاص» باشد. هر انسان،«حُرمت و حریم»دارد و باید از«تُهمت و تحریم»مصون باشد. هیچ «وارستۀ متین»،«شایستۀ توهین» نیست. و هیچ انسان «با دیانت» به هیچ کس «اهانت» نمی کند. هر کس با هر «نام» اگر لب به «دُشنام» گشاید،

درخشان ترین کار شهردار!

درخشان ترین کار شهردار!

گفت: در برف اخیر تهران خدمات درخشان شهرداری در راهبندان ها و تصادفات و ..واقعاً جلوه گر بود! گفتم:مسئولان همۀ توان خود را به کار گرفتند.دیگر چه باید بکنند؟ گفت: ولی فاصلۀ گفتار زبانی با رفتار خیابانی شهردار همانند فاصلۀ میان «ماه من تا ماه گردون» بود! گفتم: شورای شهر لابد کسی بهتر از شهردار

«زادۀ کور» و «آزادۀ فکور».فرگرد ۱۸۹۳

«زادۀ کور» و «آزادۀ فکور».فرگرد ۱۸۹۳

هر «یار علّامه» در «دیار خودکامه»، «محکوم به فنا» است،گرچه «معصوم از خطا» باشد. در اینجا فضیلت، «جُرم است و جریمه» دارد و رذیلت،نه «ذمّ است و نه ذمیمه» دارد. در این جا «به نُدرت» می توان به «قُلّۀ قدرت» نزدیک شد، مگر با «حیلۀ چاپلوسی» و «وسیلۀ دستبوسی». در این شهر نه تنها از

جگرهای کبابی!!

جگرهای کبابی!!

گفت: من امروز عکسی از یک سانحۀ سیلاب دیدم که جگرم کباب شد! گفتم: بله حق داری!هر کس وضع دلخراش سیل زدگان بی پناه را ببیند،جگرش کباب می شود! گفت: من سیل زدگان را که نمی گویم! گفتم: پس جگرت برای چه کسانی کباب شد؟ گفت: من مسئولانی نازنین و دلسوز را دیدم که با

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....