طالبان ایران را به پاکستان میفروشد؟
ایران باید تمام تلاش خود را به کار گیرد تا چین را اقناع کند که روایت و تعریف ایران از افغانستان را بپذیرد و از نفوذ روایت پاکستان از افغانستان به چین جلوگیری کند. مرکز پژوهشهای اتاق ایران در گزارش«پیامدهای ظهور طالبان بر جایگاه ایران در افق ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک افغانستان» به بررسی مهمترین آثار
ایران باید تمام تلاش خود را به کار گیرد تا چین را اقناع کند که روایت و تعریف ایران از افغانستان را بپذیرد و از نفوذ روایت پاکستان از افغانستان به چین جلوگیری کند.
مرکز پژوهشهای اتاق ایران در گزارش«پیامدهای ظهور طالبان بر جایگاه ایران در افق ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک افغانستان» به بررسی مهمترین آثار تغییرات استراتژیک رخ داده در افغانستان و حکومت طالبان بر منافع ژئواکونومیک ایران میپردازد. بدون شک، تغییرات شگرف و غیرقابل پیشبینی افغانستان، خروج نیروهای خارجی و هژمونی طالبان در این منطقه، سبب ایجاد نظم سیاسی جدیدی در این کشور شده که درک ماهیت و مشخصات آن از اهمیت بالایی برای ایران برخوردار است.
نکته حائز اهمیت در این گزارش نقش سه بازیگر اصلی در افغانستان طالبانی است؛ پاکستان، چین و هند. نقش هند را در خطر بالقوه طالبان برای توسعه چابهار میتوان در نظر داشت، اما اهمیت سیاست ابهامآلود چین در برابر طالبان و همینطور رقابت سرسختانه پاکستان با ایران که بهسبب نزدیکی با طالبان جدیتر شده است، بسیار بیش از هند است.
این گزارش به این جمعبندی رسیده که ایران باید تمام تلاش خود را به کار گیرد تا چین را اقناع کند که روایت و تعریف ایران از افغانستان را بپذیرد و از نفوذ روایت پاکستان از افغانستان به چین جلوگیری کند.
عوامل اثرگذار بر روابط اقتصادی ایران و افغانستان در سایه حکومت طالبان
حضور طالبان در رأس قدرت در این کشور، به لحاظ استراتژیک پیامدهای متعددی به دنبال خواهد داشت. قطع کمکهای مالی بینالمللی، عدم همکاری هند با طالبان، فراهم شدن زمینه برای حضور هر چند محدود کشورهای قطر و ترکیه و نامعلوم بودن موضع چین در قبال افغانستان، از جمله مهمترین متغیرهای تاثیرگذاری است که روابط تجاری ایران را با افغانستان متاثر خواهد کرد.
بنابراین پیگیریِ سیاست تنشزدایی و مذاکره ایران با بازیگران رقیب و بالا بردن آستانه تحریمپذیریِ کشور و ارتباط منسجم و پیوسته با اقتصاد جهانی اهمیت ویژهای در حفظ سهم ایران از بازار این کشور پیدا میکند. از سوی دیگر تازمانیکه شرایط نااطمینانی و بیثباتیهای دوران گذار در افغانستان پابرجا باشد، چشمانداز روابط تجاری ایران و افغانستان دشوار و مبهم خواهد بود؛ وضعیتی که نامعلوم بودن شکل و ماهیت نقشآفرینیِ چین نیز به آن دامن خواهد زد.
بازگشت به برجام، شرط اول بهبود روابط اقتصادی با افغانستان
به گزارش اقتصاددان به نقل از بورسان ، باید در نظر داشت که بیش و پیش از هرچیز، وضعیت روابط اقتصادی ایران و افغانستان تابعی از وضعیت کلی اقتصاد کشور است.
نخست، بازگشت به برجام و تلاش برای رفع تحریمها شرط اولیه و اساسی برای هرگونه تجارت پایدار است و همانگونه که با آمار و ارقام در این پژوهش توضیح داده شد، افغانستان نیز از این قاعده مستثنی نیست.
کلیدیترین رفتار ایران در افغانستان طالبانی چه باید باشد؟
دوم، چین و پاکستان مهمترین متغیرهای آینده تجارت با افغانستان برای ایران خواهند بود. با تسلط طالبان بر افغانستان، در نتیجه روابط نزدیک این گروه با پاکستان، باوجود بر جا ماندن اختلافاتی مانند اختلافات مرزی و حمایت پاکستان از داعش میان دو کشور، موانع تجاری میان دو طرف کاهش خواهد یافت.
بنابراین از یک سو تجارت میان دو کشور توسعه پیدا خواهد کرد و از سوی دیگر بخشی از رقم بالای مبادلات غیررسمی میان کابل و اسلامآباد به مبادلات رسمی تغییر وضعیت خواهد داد.
بنابراین، مبنای سیاستگذاری در این حوزه برای ایران باید حفظ توان رقابت (سیاسی و اقتصادی) با پاکستان در کنار تلاش برای اقناع چین و همگرا کردن آن در یک طرح کلی متناسب با منافع ملی ایران باشد. به عبارت دیگر، ایران باید افغانستان را بخشی از مجموعهای در نظر بگیرد که چین، موتور محرکه و پاکستان، رقیب اصلی ایران در آن مجموعه است. تلاش برای تحمیل روایت و تعریف ایران از افغانستان به چین در مقابل روایت پاکستان، کلیدیترین روند و رفتار ایران در این حوزه خواهد بود.
رقیب اصلی ایران در بازار افغانستان
سوم، با تداوم تحریمهای ایران که سبب کاهش صادرات ایران به افغانستان از نزدیک به ۳ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۷ به حدود ۱.۷ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۹ شده است، توان رقابتی ایران با پاکستان در حوزه اقتصادی کاهش یافته است. بنابراین ایران باید با هوشیاری کامل نسبت به عملکرد پاکستان در افغانستان عمل کند.
دو عامل مهم اثرگذار بر روابط تجاری ایران و افغانستان
چهارم، فارغ از روندهای میانمدت و بلندمدت، باید این آمادگی وجود داشته باشد که در کوتاهمدت، روند صادرات کالاهای مصرفی و کالاهای واسط ای ایران به افغانستان دچار اختلال شود. ظهور بازیگران جدید و فرسایش اقتصاد افغانستان مهمترین دلایل این وضعیت هستند. بر اساس آمارهای منتشر شده توسط گمرک ایران، در شش ماهه نخست امسال صادرات ایران به افغانستان ۲۵ درصد در وزن و ۱۰ درصد در ارزش در مقایسه با مدت مشابه سال قبل کاهش پیدا کرده است. این به آن معنا است که در کوتاهمدت، به روشنی روابط تجاری دو کشور از وضعیت افغانستان به شکل منفی تأثیر پذیرفته است.
هژمونی ایران در صادرات انرژی به افغانستان
پنجم، در حوزه صادرات سوخت، ایران هژمونی نسبی خود را حفظ خواهد کرد و در زمینه صادرات برق نیز، در کوتاهمدت آسیب چندانی پیشبینی نمیشود. آینده روابط اقتصادی دو کشور در این حوزه در گرو حفظ توان تولیدی و صادراتی ایران، شیوه رفتار بازیگران جدید و آینده دو پروژه تاپی و کاسا ۱۰۰۰ است. در هر حال، مزیتهای نسبی ایران در این حوزه آسیبپذیری کمتری خواهند داشت. اگرچه سهم ایران از بازار افغانستان از ۵۷ درصد در سال ۲۰۱۷ به حدود ۲۷ درصد در سال ۲۰۱۹ کاهش یافته و در جایگاه دوم بعد از ترکمنستان قرار گرفته است، برتری ایران در تأمین بنزین و گازوئیل افغانستان پا بر جا است که مزیت استراتژیک برای ایران را به دنبال دارد.
فرصت صادرات برق برای ایران
ازسویی به دلیل احتمال قطع صادرات برق توسط تاجیکستان در اعتراض به حضور طالبان در عرصه قدرت این کشور، در حوزه صادرات انرژی، ایران میتواند از یک فرصت بالقوه برای تصاحب سهم بیشتر از بازار برق این کشور برخوردار شود. اگرچه در یک چشمانداز کلان، کاهش تقاضای کلی افغانستان به دلیل کوچک شدن اقتصاد این کشور میتواند در کوتاهمدت بر صادرات انرژی ایران تأثیر منفی داشته باشد. در حوزه سوخت نیز برتری ایران در تأمین بنزین و گازوئیل افغانستان همچنان پا بر جا خواهد بود که یک مزیت استراتژیک برای ایران محسوب میشود.
تأثیر حکومت طالبان بر بندر استراتژیک چابهار
در حوزه ترانزیت، اهمیت افغانستان برای ایران، در پیوند با سه بازیگر دیگر شامل هند، چین و پاکستان معنا پیدا میکند. چین و هند هر دو نظر ویژهای به افغانستان داشته و پاکستان نیز احتمالا میکوشد تا با کمرنگ کردن نقش رقیب دیرینه خود، هند، در رقابت با ایران قرار گیرد. بنابراین چشمانداز چنین وضعیتی، در بهترین حالت توسعه با تأخیر بندر چابهار و برآیندهای نامطلوب اقتصادیِ آن و نیز کاهش درآمدهای گمرکی ایران از ترانزیت و صادرات مجدد کالاهای وارداتی به افغانستان خواهد بود؛ درحالیکه پاکستان بخش عمدهای از این درآمدها را به خود اختصاص خواهد داد.
راهکار ایران برای دور زدن خطر بالقوه طالبان از سر چابهار
ششم، در بلندمدت چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ استراتژیک، یکی از مهمترین مسائل ایران در مورد تحولات افغانستان به آینده بندر و پروژه ترانزیتی چابهار مربوط میشود. چابهار برای ایران هم یک دستاورد مهم اقتصادی بود و هم ارزش استراتژیک و ژئواکونومیک بالایی برای توسعه روابط با شرق و آسیا، به جز چین داشت. ایران منافع زیادی در درگیر کردن هند در منطقه دارد و هند نیز اشتیاق زیادی برای حضور در خلیج فارس و آسیای مرکزی دارد. وضعیت جدید افغانستان هم به لحاظ اقتصادی و هم استراتژیک، این امکان را بهطور بالقوه به چالش میکشد. یک سناریوی معتبر، جایگزین کردن افغانستان با ترکمنستان و امتداد مسیر از چابهار تا ازبکستان خواهد بود تا به این ترتیب، بدون عبور از افغانستان، این مسیر ترانزیتی دریای عمان و اقیانوس هند را به آسیای مرکزی متصل کند.
در این گزارش تأکید شده که اگرچه به دلیل پیچیدگی شرایط در حال گذار در افغانستان، دستیابی به یک ارزیابیِ دقیق هنوز ممکن نیست، اما در نظر گرفتن نکات کلیدی و مشخصتر در وضعیت جدید افغانستان هم به لحاظ اقتصادی و هم استراتژیک، در سیاستگذاریهای کلان ایران، بهویژه برای بخش خصوصی، یک امر بسیار ضروری خواهد بود.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰