مالیات بر دروغ نیاز مبرم اقصاد ما
دکتر بهنام ملکی اقتصاددان ، اتکا به نفت و خامفروشی یکی از بزرگترین مصائب اقتصاد ایران بوده و هست. در شرایطی که بخش عمدهای از درآمدهای کشور از راه نفت و بدون عبور از کانالهای مردمی تهیه میشود، دولت نیز خودش را بینیاز از مردم تصور میکند. شوربختانه باید گفت در برخی موارد ساختار اقتصاد
دکتر بهنام ملکی اقتصاددان ،
اتکا به نفت و خامفروشی یکی از بزرگترین مصائب اقتصاد ایران بوده و هست.
در شرایطی که بخش عمدهای از درآمدهای کشور از راه نفت و بدون عبور از کانالهای مردمی تهیه میشود، دولت نیز خودش را بینیاز از مردم تصور میکند.
شوربختانه باید گفت در برخی موارد ساختار اقتصاد کشور ما نیز در چارچوب دولتهای رانتیر میگنجد، چراکه ما درآمدهای کشور را برپایه نفت، معادن و بهطور کلی منابع طبیعی بنا نهادهایم و دولتها نیز خودشان را در ازای فروش این منابع، ملزم به پاسخگویی نمیدانند.
درآمد هر نظام سیاسی باید بهصورت شفاف و سالم مشخص باشد تا نهادهای ناظر و رسانهها بتوانند در ازای هزینههایی که توسط دولت انجام میشود، اصل مهم پاسخگویی را از حکومتها مطالبه کنند، اما در کشور ما این منابع درآمدی از شفافیت لازم برخوردار نیستند و دلیل اصلی آن هم اصلاح نشدن ساختار بودجه است.
ما باید با استفاده از تجربیات کشورهای موفقی چون نروژ (صندوق نفتی نروژ حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار موجودی دارد)، در پی اصلاح ساختار بودجه برآییم تا بتوانیم کشور را از گزند این مشکلات در امان نگه داریم.
نروژیها با استفاده از این سرمایه عظیم دائم در سراسر جهان در حال سرمایهگذاری هستند و بهطور کاملا شفاف و در جهت تامین منافع ملی کشورشان فعالیت میکنند.
ما نیز با الگو قرار دادن چنین مدلهای موفقی، باید در راستای جداسازی اقتصاد کشور از درآمد حاصل از فروش نفت حرکت کنیم؛ در غیر این صورت دولتها خود را در برابر چگونگی هزینهکرد درآمدهای کشور پاسخگو نمیدانند و میبینیم که بهراحتی سرمایههای طبیعی را از دست میدهیم و در ازای آن فقط یک دولت بزرگتر و ناکارآمد روی دستمان مانده است.
تا زمانی که چنین سیستم اقتصادی بر کشور ما حاکم باشد، هیچ کار اساسی در جهت توسعه اقتصادی امکانپذیر نخواهد بود؛ مگر اینکه هر چه سریعتر در پی جدا کردن اقتصاد از درآمدهای نفتی باشیم.
با کمال تاسف در کشور ما یک مشکل بزرگ وجود دارد و آن هم اتفاقا زاییده همین سیستم ناسالم و غیرشفاف اقتصادی است.
متاسفانه در برخی موارد بیان دروغ به یک امر معمولی بدل شده و قبح آن نیز کاملا ریخته است. پیشنهاد نگارنده این است که برای حل این مشکل، برای دروغ مالیات تعریف شود.
یعنی هر کسی که دروغ گفت بلافاصله مالیاتش را هم بپردازد، در چنین حالتی است که خواهیم دید درآمد دولت نیز به سطح بسیار شگفتانگیزی خواهد رسید و چهبسا که حتی از درآمدهای نفتی و گازی هم پیشی بگیرد. شاید با چنین اقدامی کمی در جهت صداقت حرکت کنیم که اگر چنین شود بهطور طبیعی کشور نیز مسیر شفافیت و در نتیجه توسعه را پیش روی خود خواهد دید.
اما اگر واقعگرا باشیم و به تجربیات سالم و موفق سایر کشورها توجه کنیم، درمییابیم که اخذ مالیات یکی از سالمترین و بهترین راههای کسب درآمد برای دولتها است. در هیچ الگوی موفقی دیده نشده که دولت هزینههای جاری خود را از محل فروش نفت و گاز یا سایر منابع طبیعی تامین کند اما در ایران عزیزمان حتی برای کسب درآمد حاضریم خاک کشور را به سرزمینهای جنوبی خلیجفارس بفروشیم؛ از همین رو است که اغلب اقتصاددانها و صاحبنظران این حوزه بر لزوم جداسازی درآمد نفت و گاز از بودجه کشور تاکید میکنند.
در حالی که هماکنون تولیدکنندگان حقیقی بیشترین مالیاتها را پرداخت میکنند، بخشهای غیرمولد و مخرب اقتصاد کشورمان بهسادگی از زیر بار پرداختن مالیات فرار میکنند. دولتها نیز برای اینکه با این بخشهای غیرمولد رو در رو نشوند، دلیل اجرا نشدن چنین طرحی را حمایت از توده مردم بیان میکنند. در حالی که جامعه بیش از هر چیزی به پاسخگویی دولتها در قبال نحوه هزینهکرد درآمدهای کشور نیاز دارد.
ع
برچسب ها :اقتصاد ایران ، خامفروشی ، درآمدهای کشور ، دکتر بهنام ملکی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰