پایان رقابت، آغاز رفاقت
اسکندر رحمانی ۱۴۰۰/۴/۲ جناب آقای سید ناصر حسینی پور را خدا پیروز کرد، همان خدای که او را نگهداشت با پای جامانده اش برای چنین روزی که از انتقام سخت جلوگیری کند، چون او از جنس مردم شریف شهرستان های باشت وگچساران است. او که کتاب خود را تقدیم می کند به شکنجه گر خود،
اسکندر رحمانی ۱۴۰۰/۴/۲
جناب آقای سید ناصر حسینی پور را خدا پیروز کرد، همان خدای که او را نگهداشت با پای جامانده اش برای چنین روزی که از انتقام سخت جلوگیری کند، چون او از جنس مردم شریف شهرستان های باشت وگچساران است.
او که کتاب خود را تقدیم می کند به شکنجه گر خود، زندانبان عراقی «ولید فرحان».
با قلبی پاک و صاف با تمام کارشکنیهایی که در انتقال انجام شد، به باشت و گچساران آمد و در کلام نخست خود گفت: ای مردم من برای نوکری شما آمده ام و به رقیبان خود گفت: برای رفاقت آمده ام!
گفتمان جدیدی را مطرح کرد، حرمت احترام به همه، بخصوص رقیبان خود!
یکی از رقبای او به برادرش حمله کرد، اما قادر نشد که ایشان را از رسالتش که سفیر وحدت و محبت و برادری بود خارج کند.
پیروزی او شبیه به معجزه است در کمترین زمان بیشترین میزان رأی مردم به او اختصاص داده شد.
سید ناصر حسینی پور ثابت کرد که می توان بدون توهین؛ تهمت و بد اخلاقی به دیگران و فقط حرف خود را زدن هم موفق شد.
نه تهمت ساواکی بودن به کسی زد؛ نه کسی را گنجشک جیک جیک کن نامید؛ نه گفت گنجشک وقتی مار سمی را ببیند جیک جیک می کند.
فریاد زد: قشقاییهای عزیز؛ لرزبانهای بزرگوار، بهبهانیهای محترم ؛ کرد و عربها، کلیه ی تیره های و طایفه ها و اقوامی که در باشت و گچساران زندگی می کنید همه و همه، هرکسی که به من رأی داده و آنهایی که رأی نداده اند من نماینده همه هستم.دست همکاری برای آبادانی منطقه و خدمت به طرف همه دراز می کنم و انتظاز کمک و یاری دارم.
این یعنی پایان رقابت و آغاز رفاقت.
برچسب ها :اسکندر رحمانی ، انتخابات میاندوره ای مجلس ، باشت ، پایی که جا ماند ، سید ناصر حسینی پور ، گچساران
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰