تاریخ انتشار : دوشنبه 13 مرداد 1399 - 13:43
کد خبر : 14106

مفهوم کنز از دیدگاه علم اقتصاد و اندیشمندان اسلامی

مفهوم کنز از دیدگاه علم اقتصاد و اندیشمندان اسلامی

اختصاصی اقتصاددان : در این مقاله پس از تبیین مفهوم کنز از دیدگاه اقتصاددانان و از دیدگاه مفسران و اندیشمندان اسلامی و نیز با بررسی آیات و روایات وارده در این موضوع، اثبات شده است که آنچه تحت عنوان کنز در اسلام تحریر شده، جمع آوری ثروت مازاد بر نیاز و بدون پرداخت حقوق الهی

اختصاصی اقتصاددان : در این مقاله پس از تبیین مفهوم کنز از دیدگاه اقتصاددانان و از دیدگاه مفسران و اندیشمندان اسلامی و نیز با بررسی آیات و روایات وارده در این موضوع، اثبات شده است که آنچه تحت عنوان کنز در اسلام تحریر شده، جمع آوری ثروت مازاد بر نیاز و بدون پرداخت حقوق الهی متعلق به آن می باشد وصرف خارج کردن پول از جریان گردش حرام نیست و نتیجه گرفتیم که نگهداری پول به انگیزه بورس بازی (با فرض جواز بورس بازی در چارچوب قوانین شرع) حرام نیست. در خاتمه نیز یادآور شدیم که با وجود تحریم بهره در اقتصاد اسلامی بدلیل آنکه نگهداری پول دارای هزینه فرصت است شرائطی را می توان تصور کرد که در آن تقاضای پول به انگیزه بورس بازی عملاً محقق گردد.

یکی از ویژگیهای پول، این است که می تواند، ارزش را در خود ذخیره و از زمانی به زمان دیگر منتقل نماید. این ویژگی برای پول، در جامعه دو کارکرد را بدنبال دارد:
۱- تسهیل مبادلات: پول مبادله گران را قادر می سازد، وقت مناسب را برای مبادله خود برگزینند. برای مثال کسی که یک ماه دیگر نیازمند خرید برنج است می تواند پول را نگه داشته و یک ماه دیگر خرید کند. اگر پول نتواند ارزش را از زمانی به زمان دیگر انتقال دهد، نمی تواند نقش واسطه در مبادله را بازی کند، در نتیجه قادر نخواهد بود مبادلات را تسهیل کند.
۲- ایفاء نقش دارایی: این ویژگی در پول موجب می شود، که مردم بتوانند در صورت لزوم ثروت خود را به شکل پول نگهداری کنند. در این کارکرد، پول به عنوان یک دارایی به کار می رود، نه به عنوان واسطه در مبادلات.
در اقتصاد غرب، اقتصاددانان قبل از کینز به نقش پول به عنوان یک دارایی تا حدودی پی برده بودند، ولی در تحلیلهای اقتصادی به نقش پول به عنوان واسطه در مبادلات توجه بیشتری داشتند و در قالب نظریه مقداری پول تحلیلهای خود را بیان می کردند. اولین بار کینز به این پرسش پاسخ داد، که چرا مردم در برخی شرایط ترجیح می دهند، ثروت خود را به شکل پول نگه دارند. کینز تمایل به نگهداری ثروت به شکل پول را میل به کنز کردن (Propensity to hoard) یا رجحان نقدینگی (Liquidity preference) می نامد. این مفهوم در تابع تقاضای پول و بطور کلی در تحلیلهای کینز نقش مهمی دارد.
به تناسب بحث فوق در اقتصاد اسلامی، این پرسش مهم مطرح می شود که آیا پول می تواند، در این اقتصاد، نقش دارایی را ایفا کند؟ بدنبال این پرسش دو پرسش دیگر طرح می شود:
۱- با توجه به ممنوعیت بهره و حذف بازار اوراق قرضه، آیا می توان شرایطی را در اقتصاد اسلامی تصور کرد، که مردم در آن شرایط ترجیح دهند، ثروت خود را به شکل دارایی نگه دارند؟ به بیان دیگر آیا میل به کنز کردن پول و رجحان نقدینگی در چنین اقتصادی تحقق می یابد؟
۲- در صورت مثبت بودن جواب پرسش اول، آیا کنز کردن پول در اسلام جایز است؟
برخی از اقتصاد دانان مسلمان، به پرسش دوم پاسخ منفی داده و بر حرمت کنز، به اقوال فقها، و برخی آیات قرآنی استدلال نموده اند. به نظر می رسد، کنز در اقتصاد و فقه دارای دو مفهوم متفاوت است و در این زمینه خلط واقع شده است. هدف ما در این مقاله، این است که پس از تبیین مفهوم کنز در اقتصاد، به دو پرسش فوق پاسخ داده و ضمن بیان فرق مفهوم کنز در اقتصاد و فقه، ثابت کنیم، که این اصطلاح به مفهوم اقتصادی آن در اقتصاد اسلامی ممکن و جایز است. ۲- مفهوم کنز از دیدگاه اقتصاد دانان غرب

http://www.eqtesaddan.ir

در اقتصاد پیش از کینز، کنز پول، به مفهوم خرج نکردن و نگهداری آن، به عنوان یک دارایی، توسط مارشال، فون میزس، کِمِر و هابسن، مورد توجه قرار گرفته بود. (شومپیتر: ص ۴۱۵) ولی کینز این کلمه را در مفهوم ضیق تری به عنوان تقریب اولیه رجحان نقدینگی و نگهداری پول به انگیزه سفته بازی به کار برده است. کینز می گوید: مفهوم کنز Hoarding ممکن است به عنوان تقریب اولیه رجحان نقدینگی در نظر گرفته شود. در حقیقت اگر قرار بود که «تمایل به کنز کردن» را به جای «کنز کردن» به کار ببریم، به مقدار قابل توجهی نزدیک به هم بودند.(توتونچیان: ص ۱۳۱)
دکتر توتونچیان با استناد به کلمات کینز در کتاب نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول و برخی پیروان او کوشش کرده اند، ثابت کنند که از دیدگاه کینز عبارات «تمایل به کنز پول»، «رجحان نقدینگی» و «تقاضای پول به انگیزه سفته بازی» تعابیر گوناگونی از یک حقیقت بوده و با وظیفه پول به عنوان «ذخیره ارزش» ارتباط تنگاتنگ دارند.(همان: صص ۱۳۸-۱۲۳) توضیحات الوین هانس درباره فصول سیزدهم و پانزدهم کتاب نظریه عمومی کینز نیز مدعای ایشان را تأیید می کند.(ص ۱۴۰-۱۲۵) هانس در بخشی از توضیحاتش می گوید: «کینز سه انگیزه برای نگهداری پول ارائه می دهد، ۱- انگیزه معاملاتی، ۲- انگیزه احتیاطی ۳- انگیزه سفته بازی (بورس بازی) انگیزه اول سبب می شود تا پول جریان فعّال داشته باشد. حال آنکه دو انگیزه آخر موجب می شود تا پول به صورت موجودی غیر فعال و راکد، نگاهداری شود.»
وی پس از چند سطر می افزاید: «انگیزه سفته بازی مربوط می شود به تمایل افراد به نگهداری منابع خود به شکل پول نقد، به منظور این که از نوسانات بازار استفاده کنند. انگیزه سفته بازی است که اساسا مسأله کنز کردن پول را پیش می آورد. هدف مورد نظر از کنز کردن، عبارت است از تحصیل سود، بدین طریق که شخص تصور می کند بهتر از بازار، تغییراتی را که آینده با خود به همراه می آورد، پیش بینی می نماید.» (همان: صص ۱۲۶ و ۱۲۷)
توضیحات بعدی هانس با استفاده از مقاله کینز در مجله Quarterly Journal of Economics در سال ۱۹۳۷ که آن را مکمل فوق العاده مهمی برای کتاب نظریه عمومی می خواند، به وضوح نشان دهنده این مطلب است که مقصود کینز از سفته بازی تنها بورس بازی در بازار اوراق قرضه نیست. بلکه شامل بورس بازی در بازار داراییهای سرمایه ای (عمده سهام) نیز می شود.(همان: ص ۱۳۶ به بعد)
بر این اساس، کنز، از دیدگاه کینز نگهداری پول به انگیزه بورس بازی در بازار اوراق قرضه و بازار داراییهای سرمایه ای (عمده سهام) می باشد. این گونه پولها راکد و غیر فعالند، زیرا صرف تأمین مالی معاملات مربوط به کالاها و خدمات جدیدی که در اقتصاد تولید می شود، نمی گردند، بلکه صرف تأمین مالی معاملات مربوط به اوراق قرضه و یا داراییهای سرمایه ای که پیش تر تولید شده اند می شوند: از این دیدگاه، پول راکد، پولی نیست که خرج نمی شود، بلکه پولی است که خرج کالاها و خدمات جدید نمی شود.
پس از کینز پولهایی که به انگیزه بورس بازی در بازارهای مالی نگهداری می شود پولهای عاطل و بیکار (Idle money) نامیده شد. در مقابل به پولهایی که در جریان است و همواره برای تأمین معاملات و ایجاد درآمد از طریق خرید و فروش کالاها و خدمات جدید از دستی به دست دیگر منتقل می شود، پول فعال (Active Money) گفته شد.(یوسف، کمال محمد: ص ۳۴۳) برای نمونه رووان و مایر تقاضا برای پول را به سه قسمت تقسیم کرده اند: ۱- تقاضای معاملاتی، ۲- تقاضای احتیاطی، ۳- تقاضا برای موازنه های عاطل و بیکار.
ایشان دو نوع تقاضای اول را تحت عنوان «تقاضا برای پول فعال» نام برده و تحلیل می کنند و مورد سوم تقاضا برای پول را به دو قسم تقسیم می کنند اول تقاضا برای پول به عنوان دارایی و دوم تقاضای سفته بازی. (توتونچیان: ص ۱۳۷)
در میان اقتصاد دانان پس از کینز مانند اقتصاددانان پیش از او، تلقی عامتری از مفهوم کنز وجود دارد. برای نمونه گیل ماکینین(Gail E.Makinen) در صفحات ۴۰-۴۱ کتاب خود (۱۹۷۷) می نویسد: «منظور از کنز کردن، عبارت است از: عمل تراکم ثروت فرد به صورت پول نقد.» و در دنباله می افزاید: پولی که قبلاً در جریان فعالی حرکت می کرد، از آن جا منحرف شده و نگهداری می شود، بدون آن که روی کالاها، خدمات یا اوراق قرضه خرج شود.(توتونچیان: ص ۱۳۶) بنابراین از دیدگاه ماکینین کنز کردن، نگهداری و خرج نکردن پول است، اعم از این که به انگیزه بورس بازی باشد یا به انگیزه تجمع ثروت و مانند آن.
بر اساس مطالب پیشین، در اقتصاد، کلمه کنز در دو مفهوم به کار رفته است:
۱- نگهداری پول به صورت عاطل و بیکار و خرج نکردن آن به انگیزه تجمع ثروت یا به انگیزه بورس بازی.
۲- نگهداری پول به انگیزه بورس بازی در بازار دارایی.
در هر دو مفهوم، پولی که به انگیزه تأمین مالی معاملات مربوط به کالاها و خدمات تولید شده در دوره جاری نگهداری شود، کنز نیست. ولی اگر به انگیزه بورس بازی نگهداری شود، کنز است. کنز به مفهوم دوم آن، که به جان مینیارد کینز نسبت داده می شود، به ظاهر، شامل نگهداری پول به انگیزه تجمع ثروت نیست؛ ولی در واقع از دیدگاه کینز انگیزه بورس بازی تنها دلیل نگهداری و تجمع ثروت به شکل پول است.
درباره مفهوم کنز در اقتصاد نکات زیر قابل توجه است: ۱- درباره نگهداری پول به انگیزه احتیاطی تعابیر اقتصاددانان متفاوت است. الوین هانس، معتقد است که از جهت عوامل مؤثر بر نگهداری پول، انگیزه احتیاطی همانند انگیزه معاملاتی است. ولی از جهت راکد و عاطل بودن (یعنی صرف کالاهای جدید نشدن) پولی که به انگیزه احتیاطی نگهداری می شود، همچون پولی که به انگیزه بورس بازی نگهداری می شود، عاطل و راکد محسوب می شود.(الوین هانس: ص ۱۲۷) در حالی که چنانچه پیش تر نقل شد، روون و مایر این گونه پولها را در پولهای فعال دسته بندی کردند. با توجه به تفسیر خاصی که کینز از پول عاطل دارد، نمی توان قضاوت روشنی در این باره کرد؛ زیرا پولی که به این انگیزه نگهداری می شود، صرف تأمین مالی حوادث غیر قابل پیش بینی همچون خراب شدن ماشین، مریض شدن یکی از اعضای خانواده، نیاز خانه به تعمیر، نیاز به خرید ماشین و خانه، ابزار آلات کالاهای مصرفی با دوام و مانند آن خواهد شد. و بسته به این که کالاها و خدماتی که خریداری می شود، جزء تولیدات دوره جاری یا دوره پیشین باشد، مسأله فرق می کند.
۲- پول در اقتصاد، به اعم از سکه و اسکناس و اعتبارات جاری اطلاق می شود. بر این اساس، اگر کسی به انگیزه بورس بازی، پولی را به شکل مبلغی در حساب جاری خود نگهداری کند، کنز محسوب می شود.
۳- در تحقق کنز به مفهوم اقتصادی آن، مبلغ یا مدت خاصی معتبر نیست. اگر پولی را به مبلغ کمتر از حد نصاب زکات (۲۰ مثقال شرعی طلا یا ۱۰۵ مثقال معمولی نقره) و به انگیزه بورس بازی یک ماه نگهدارد، از دیدگاه اقتصادی کنز محسوب می شود. مقایسه مفهوم کنز در اقتصاد با مفهوم کنز از دیدگاه اقتصاددانان اسلامی
شوقی احمد دنیانی (ص ۴۲۲) می گوید: کنز در مفهوم اقتصادی آن، حبس نمودن پول از گردش و تداول است و به بیان واضح تر، کنار گذاشتن جزیی از درآمد و عدم صرف آن در مصرف با عدم نیت سرمایه گذاری آن در آینده و تحویل آن به سرمایه های فیزیکی است. اما از دیدگاه اسلامی و شرعی بین علما اختلاف زیادی وجود دارد. ولی قول صحیحی که با اصول اسلام سازگار است این است که این اصطلاح اسلامی بر مالی اطلاق می شود که زکات آن و حقوق متعددی که به مال تعلق می گیرد پرداخت نشود.
بر این اساس، کنز در اقتصاد، از نظر مفهومی، با کنز از دیدگاه اسلامی بکلی متفاوت است. امیره عبداللطیف مشهوره (ص ۱۱) معتقد است که کنز کردن از دیدگاه اسلامی، حبس مال و عدم پرداخت حقوق آن مال است. این حقوق، شامل پرداخت زکات، نفقه واجب، سرمایه گذاری و رشد دادن مال جهت تحقق مصالح عمومی جامعه می شود. وی می افزاید که حکمت حرمت کنز، این است که احتکار مال و اختصاص آن به برخی افراد تحقق نیابد، تا با تبادل و تداول آن مصلحت کل جامعه تأمین شود. (همان، ص ۲۱۵) او مفهوم اقتصادی کنز را نگهداری پس اندازها به صورت موجودی نقدی عاطل و بیکار بیان کرده و می گوید: کنز در اقتصاد به افزایش رجحان نقدینگی شناخته می شود. (همان) وی سپس در مقام تحلیل آثار کنز در اقتصاد، این دو مفهوم را یکسان تلقی می کند.
نعمت عبداللطیف مشهور (صص ۲۵۶-۲۴۴) نیز، پس از ذکر اختلاف علمای اسلام در مفهوم کنز می گوید: همه آراء بر ضرورت اجتناب از کنز اتفاق دارند و کمترین درجه اجتناب از کنز پرداخت زکات واجب از آن است. وی سپس در مقام تحلیل آثار کنز بر فعالیتهای اقتصادی، مفهوم کنز در اقتصاد و از دیدگاه اسلام را یکسان تلقی کرده و طی بحث مفصل، فلسفه تشریع زکات را مبارزه با کنز نمودن اموال ذکر می کند.
یونس رفیق المصری (ص ۱۳۷) می گوید: از اقوال علمای اسلام درباره کنز چنین استفاده می شود که کنز، مال جمع شده یا حبس شده (مالی که از دست به دست شدن و گردش اقتصاد خارج شده) است و در مفهوم آن معنای دفن کردن و مخفی نمودن وجود دارد. وی که معتقد است، کنز در اسلام شامل پول و غیر پول از اموال نیز می شود، پس از بیان این که در بین علمای اسلام درباره کنز، دو نظر اساسی وجود دارد، می گوید: نظر دوم بانظر اقتصاد دانان نزدیک است و نظر دوم را چنین تقریر می کند: کنز مالی است که زکات آن پرداخت نشده و انتظار خرج شدن در طریق مصرف یا سرمایه گذاری یا خیرات را نمی کشد. (رفیق یونس المصری: ص ۱۳۷)
به بیان دیگر کسی که مازاد بر مصرفش مالی را جمع می کند و زکات و حقوق مالی آن را پرداخت نمی کند و آن را برای مصرف مؤجل (مشروع) وضعیت پس انداز مشروع به کار نمی برد، با توجه به امکان قرار دادن آن در حسابهای جاری (تحت تقاضا)، و آن را در سرمایه گذاریهای مشروع و مصالح عامّه و خیریه به کار نمی برد، مرتکب گناه کنز شده است. (همان: صص ۱۳۸-۱۳۹)
به نظر می رسد، این تعریف از کنز با دیدگاه اقتصاددانان تفاوت اساسی دارد، زیرا بر اساس این تعریف، پولی که صرف مصرف، سرمایه گذاری یا خیرات نمی شود، اگر زکات آن پرداخت نشود، کنز نیست، در حالی که اقتصاددانان بنابر یک اصطلاح آن را کنز می شمارند و بنابر اصطلاح دیگر (اصطلاح کینز) اگر به انگیزه بورس بازی نگهداری شود کنز است.
شهید صدر (ره) (صص ۳۵۵-۳۴۶) نیز، کنز در آیه شریفه را، بر خارج کردن پول از گردش اقتصادی و افزودن آن بر ثروت بدون پرداخت زکات آن اطلاق می کنند. ایشان پس از بحث مفصلی درباره فرق بین معاملات پایاپای و مبادلاتی که بر اساس پول انجام می شود، به این نتیجه می رسند که در معاملات پایاپای بین خرید و فروش هیچ فاصله ای نیست؛ ولی در مبادلات پولی بین فروش و خرید فاصله می افتد و این خود موجب می شود که هدف جدیدی برای مبادلات مطرح شود. در عصری که مبادلات پایاپای صورت می گرفت، فروش کالا با هدف خرید کالای مورد نیاز انجام می شد؛ ولی در عصر مبادلات پولی این امکان فراهم می شود، که فروش به هدف دستیابی به پولی انجام شود، که وکیل عام کالاهاست. انگیزه های کنز پول از همین جا نشأت می گیرد. فروشنده، که پیش از این کالای خود را برای خرید کالای مورد نیازش می فروخت، اکنون آن را به هدف رسیدن به پول و ذخیره کردن آن و افزودن آن به ثروت خود می فروشد و بدین ترتیب معاملات که نقش واسطه بین تولید و مصرف را باز می کردند، اکنون نقش واسطه بین تولید و پس انداز را بازی می کنند و تولید و فروش به هدف کنز کردن پول و رشد ثروت انجام می شود نه به هدف رفع نیازهای مردم.
ایشان سپس می گوید: اسلام برای جلوگیری از این انحراف بزرگ، از طریق تشریع زکات بر پول، کنز پول را منع کرده است و برای اثبات این مطلب به آیات ۳۴ و ۳۵ سوره توبه استناد می کنند. (صص ۳۴۶-۳۵۵)
از کلمات ایشان چنین استفاده می شود، که کنز در آیه شریفه به مفهوم ذخیره کردن پول و خارج کردن آن از گردش معاملات و افزودن آن بر ثروت است. این مفهوم از کنز، به مفهوم کنز از دیدگاه اقتصاددانان نزدیک است. تحلیل ایشان، از آثار این پدیده نیز شبیه تحلیل اقتصاددانان است؛ ولی به نظر می رسد تشریع زکات بر پول با توجه به شرائطی همچون نصاب زکات و گذشت یک سال، نمی تواند در وضعیت امروزین از آنچه که در اقتصاد به آن کنز گفته می شود، جلوگیری کند. امروزه نگهداری پول به انگیزه بورس بازی، هیچ گاه یک سال طول نمی کشد تا متعلق زکات واقع شود. همچنین اگر کمتر از حد نصاب به انگیزه بورس بازی پول نگهداری شود زکات به آن تعلق نمی گیرد. افزون بر این، اصل تعلق زکات به پولهای امروزین محل بحث است و اکثر فقهای شیعه پولهای کاغذی و اعتباری را متعلق زکات نمی دانند؛ اگر چه در بین فقهای اهل تسنن این فتوا رایج است.
این نشان می دهد که فلسفه تشریع زکات، جلوگیری از خروج پول از گردش معاملات نیست، بلکه فلسفه آن جلوگیری از تجمع ثروت است. زکات در حقیقت بخشی از درآمد اغنیا را به فقرا منتقل می کند و یکی از سیاستهای توزیع ثروت است.
به نظر می رسد این تعریف از کنز با دیدگاه اقتصاددانان تفاوت اساسی دارد. زیرا بر اساس این تعریف، پولی که صرف مصرف، سرمایه گذاری یا خیرات نمی شود، اگر زکات آن پرداخت شود کنز نیست، در حالی که اقتصاددانان بنا بر یک اصطلاح آن را کنز می شمارند و بنا بر اصطلاح دیگر (اصطلاح کینز) اگر به انگیزه بورس بازی نگهداری شود، کنز است. ۳- مفهوم کنز در لغت عرب و دیدگاه مفسرین
کنز در اسلام تحریم شده و حرمت آن در آیات ۳۴ و ۳۵ سوره توبه بیان شده است: «و الذین یکنزون الذهب و الفضه و لاینفقونها فی سبیل الله فبشّرهم بعذاب الیم.»
«و آنان که سیم و زر می اندوزند و آن را در راه خدا انفاق نمی کنند، به عذابی دردناک نویدشان ده. »
کنز در لغت عرب به مفهوم جمع کردن و ذخیره کردن است. فیومی در مصباح المنیر (ماده کنز) کنز کردن مال را به معنای جمع کردن مال و ذخیره کردن آن دانسته است. مؤلف مجمع البحرین می گوید:
اصل کنز، مالی است که برای مدتی دفن شده و بر آن افزوده می شود. وی پس از چند سطر می افزاید: کنز مال به معنای جمع و ذخیره کردن مال است. در لسان العرب نیز آمده است: کنز، اسم مالی است که در ظرفی نگهداری می شود و به ظرف آن نیز کنز گفته می شود و گفته شده که کنز، مالی است که دفن شده است. شُمَّر می گوید: به هر چیز کثیری را که جمع آوری شده و در جمع آوری آن رقابت می شود، عرب کنز می گوید.
بطور کلی از تتبع در کتب لغت چنین استفاده می شود که در مفهوم کنز دو ویژگی معتبر است؛ یکی جمع آوری کردن و افزودن بر مال و دیگری ذخیره کردن و نگه داشتن آن. حکم حرمت کنز در بین فقها، کمتر مورد بحث قرار گرفته، ولی مفسرین به تناسب بحث درباره دو آیه کریمه پیشین، به آن پرداخته اند. مفسرین در تفسیر مفهوم کنز که در آیه تحریم شده، اختلاف نظر دارند. منشأ این اختلاف نیز روایات متفاوتی است که در این باره وجود دارد.
فخر رازی،(ج ۸، صص ۶-۴۵) سه نظر را از علمای اهل تسنن در این باره ذکر می کند:
۱- کنز، مالی است که زکات آن پرداخته نشده است. بر این اساس، اگر مالی که زکات آن پرداخت شده جمع آوری شده و ذخیره شود، کنز نیست. فخر رازی، این قول را به اکثر علما نسبت داده و ادله آن را ذکر می کند.
۲- کنز، مالی است که وجوه واجب از آن اخراج نشده باشد. و در وجوه واجب نیز بین زکات، کفارات واجب و هزینه حج واجب یا نماز جمعه و وجوهی که خرج آن در راه دَیْن و حقوق واجب و انفاق بر اهل و عیال و ضمان چیزهایی که تلف کرده و پرداخت جریمه جنایت هایش لازم است، فرقی وجود ندارد. بر این اساس، اگر کسی پس از پرداخت همه حقوق مالی واجبش، مالی را جمع آوری کرده و نگه دارد، کنز نیست.
۳- جمع مال زیاد کنز است، چه زکات آن پرداخته شده باشد یا نه.
فخر رازی(همان)، پس از بیان ادله و مستندات هر یک از این اقوال می گوید: حق این است که انسانی که پیرو دین است، بهتر است به جمع آوری مال زیاد نپردازد، ولی در عین حال در ظاهر شریعت از چنین کاری منع نشده است. بنابراین، مطلب اول (اولویت جمع آوری نکردن مال زیاد) مقتضای تقوا و مطلب دوم (عدم منع از چنین کاری) مقتضای ظاهر فتواست.
در بین مفسرین شیعه نیز، شبیه همین اختلاف وجود دارد. شیخ طوسی (ره) (ج ۵، ص ۲۱۰) در تفسیر این آیه می فرماید: مقصود کسانی هستند که اموال خود را بدون آن که زکاتش را پرداخت کرده باشند. پنهان می کنند، زیرا اگر زکات اموال را پرداخت کرده و باقیمانده را کنز می کردند، ملامت نمی شدند. ایشان ادعا می کند که در این مسأله بین علما اختلافی وجود ندارد. مرحوم طبرسی (ج ۵، ص ۶) نیز می فرماید: اکثر مفسرین معتقدند که مراد از کسانی که طلا و نقره را کنز می کنند، کسانی هستند که از پرداخت زکات سر باز می زنند. فیض کاشانی (ره) (ج ۲، ص ۴۱) پس از نقل روایات متعددی که درباره این آیه وارد شده می فرماید: در جمع بین روایات، شاید بتوان چنین گفت: که جمع مال به انگیزه صحیح تا دو هزار یا چهار هزار درهم بعد از پرداخت حقوق واجب جائز است و از جمله حقوق واجب، حق امام علیه السلام در وقتی است که ظهور کنند. [و این حق در زمان ظهور امام زمان علیه السلام ] مازاد بر مالی است که زندگی صاحب آن را در حد کفایت تأمین می کند.
نویسندگان کتاب الحیاه پس از نقل آیات کنز وآیاتی که جمع مال و حبّ آن را نهی می کنند و همچنین روایاتی که در این باره وارد شده، در تحلیل نهایی، کنزی که در آیات مورد نهی قرار گرفته را به مفهوم جمع کردن و ذخیره کردن مال (اعم از طلا و نقره و سایر اموال غیر نقدی) تفسیر کرده، معتقدند که آیات ۳۴ و ۳۵ سوره توبه به ضمیمه روایات مربوطه بر حرمت جمع کردن ثروت بیش از مقداری که برای یک زندگی سالم و متعادل لازم است و وجوب انفاق مازاد در راه خدا دلالت دارد.(حکیمی: ج ۴، صص ۱۸۲-۱۶۰)
در تفسیر نمونه (ج ۷، ص ۳۹۶) چنین آمده است: «از مجموع احادیث به ضمیمه خود آیه می توان چنین نتیجه گرفت که در شرایط عادی و معمولی، یعنی در مواقعی که جامعه در وضع ناگوار و خطرناکی نیست و مردم از زندگانی عادی بهره مندند پرداخت زکات کافی است و باقیمانده کنز محسوب نمی شود… و اما در مواقع فوق العاده و هنگامی که حفظ مصالح جامعه اسلامی ایجاب کند، حکومت اسلامی می تواند محدودیتی برای جمع آوری اموال قائل شود (چنانکه در روایت علی علیه السلام خواندیم) و یا بکلی همه اندوخته ها و ذخیره های مردم را برای حفظ موجودیت جامعه اسلامی مطالبه کند (چنان که در روایت امام صادق علیه السلام درباره زمان قیام قائم (عج) آمده است.)
علامه طباطبایی(ج ۹، ص ۲۵۹) به صورت مفصل به این بحث پرداخته است و به دلیل نکات دقیقی که در تفسیر ایشان وجود دارد، سعی می شود، نظر ایشان مشروح تر بیان شود. ایشان می فرمایند: آیه دلالت دارد، بر این که کنزی که ملازم با خودداری کردن از انفاق مال در راه خداست مبغوض خداوند است و از کلام خدای متعال استفاده می شود که راه خدا عبارت است از چیزی که قیام دین خدا و سالم ماندن بنیاد دین بر آن توقف دارد، مانند جهاد و همه مصالح دین که حفظ آن واجب است و همه آن شؤونی که اگر از بین بروند، جامعه مسلمین از هم فرو می پاشد و حقوق واجبی که دین به وسیله آنها بنیان جامعه دینی را اقامه می کند.
بنابراین اگر کسی طلا و نقره را کنز کند، در حالی که نیاز و ضرورت وجود دارد، در این صورت طلا و نقره را کنز کرده و آن را در راه خدا انفاق نکرده است. از این رو باید به عذاب الیم بشارت داده شود؛ زیرا خودش را بر خدایش ترجیح داده و نیاز احتمالی خود یا فرزندانش را بر نیاز قطعی جامعه دینی مقدّم کرده است.
علامه طباطبایی(ره) سپس می افزاید: اسلام برای اصل ملک از جهت مقدار، حدّی تعیین نکرده است. اگر فردی، چندین برابر آنچه کنز کرده جمع آوری کند، ولی آن را به صورت کنز نگه ندارد، بلکه در معرض جریان قرار دهد و از آن برای خود، هزاران هزار استفاده ببرد و به سبب خرید و فروش یا کار و مانند آن به دیگران فائده رساند، نهی دینی به او متوجه نمی شود. زیرا اموال را در جلوی چشم مردم قرار داده و در راه رشدی که صالح و نافع است انداخته و آن را مخفی نکرده و از صرف آن در راه خدا منع نکرده است. اگر چه آن را به صورت بالفعل در راه خدا صرف نمی کند، ولی به گونه ای است که اگر ولیّ مسلمین اراده کند، در صورت لزوم او را به انفاق امر خواهد کرد.
به عقیده علامه، انفاقات مستحب مثل توسعه بر خانواده و بخشش به فقرا به مقدار بیش از حدّ ضرورت زندگی آنها جزء انفاق فی سبیل الله که در آیه به آن اشاره شده نیست؛ زیرا طبق ادله مستحبات، ترک آنها جایز است. (همان، ص ۲۶۰) ایشان پس از بحث روایی مفصلی درباره آیات ۲۷ تا ۳۵ سوره توبه تحقیقی در معنای کنز نموده است. در این تحقیق ابتدا نقش پول در اقتصاد و آثار زیانبار بطلان ارزش پول و نیز آثار کنز پول و منع از جریان آن بین مردم را توضیح داده، می فرماید: «کنز پول، موجب بطلان ارزش اشیاء و از بین بردن امکان احیاء معاملات جاری و برپایی بازار در جامعه اسلامی نسبت به آن پولی است که کنز می شود و به سبب بطلان معاملات و تعطیلی بازارها حیات جامعه از بین می ورد و به نسبتی که پول راکد و متوقف بماند جامعه از حرکت باز ایستاده و ضعیف می شود.
سپس توضیح می دهند که مقصود من از کنز پول، جدا کردن پول از جریان در معاملات بازار و گردش برای اصلاح شؤون حیات و رفع نیازهای جامعه همچون سیر کردن گرسنگان، سیرآب کردن تشنگان و پوشاندن لباس بر ناداران و سود کسب و اجرت عمل و نماء مال و درمان مریض و آزاد سازی اسیر و نجات دادن بدهکار و گره گشایی از سختیها و مشکلات و زدودن غمها و اجابت فرد مضطر و دفاع از اساس جامعه صالح و اصلاح جوّ فاسد اجتماعی است. از این رو بعید نیست که بگوییم آیه شامل انفاقات مستحب نیز می شود، زیرا کنز اموال موجب می شود که موضوع انفاقات مستحب همچون انفاقات واجب منتفی شود.»(همان، ص ۲۷۲-۲۶۹)
از اقوالی که نقل شد، استفاده می شود که به غیر از کلام اخیر که از علامه(ره) نقل شد، موضوع اختلاف در میان بقیه مفسرین شیعه و سنی، در تعیین شرایط ثروتی است که یک فرد مسلمان می تواند، جمع آوری و ذخیره کند. ظاهرا همه می پذیرند که جمع آوری مال در صورت فقدان این شرایط همان کنزی است که در آیه، تحریم شده است؛ ولی در تعیین آن شرایط با هم اختلاف دارند و مجموعا چهار قول وجود دارد:
۱- جمع آوری ثروت در صورتی که مازاد بر حد کفاف زندگی باشد، کنز حرام است.
۲- اگر مال جمع آوری شده، زکات آن پرداخت شود، کنز آن حرام نیست و در غیر این صورت حرام است. (این قول به مشهور نسبت داده شده است.)
۳- اگر حقوق واجب، اعم از زکات و غیر آن از مالی پرداخت شود، جمع آوری آن، کنز حرام نیست و در غیر این صورت حرام است.
۴- اگر شرایط عادی باشد، قول دوم صحیح است و اگر جامعه در وضع ناگواری باشد. قول سوم صحیح است.
اما برداشت اخیر علّامه (ره) در تحقیقی که نموده اند، بکلی با دیگران فرق می کند. به نظر ایشان، کنز عبارت است از: اخراج نمودن پول از جریان گردش در معاملات و نیازهای جامعه و راکد نگه داشتن آن.
روشن است که جمع آوری و ذخیره اموال همواره ملازم با راکد نگه داشتن پول نیست. ممکن است، پول از جریان و گردش خارج نشود، ولی گردش آن ثروت آفرین باشد و صاحب آن بدون پرداخت حقوق واجبی که بر عهده اوست بر ثروت خود بیفزاید. چنانچه امکان دارد، درآمدی که حقوق واجب آن پرداخت شده، به صورت راکد نگه داری شود. اگر آن گونه که مرحوم علامه در تحقیق پایانی خود بیان می کنند، مقصود از کنز، خارج کردن پول از جریان گردش و نگهداری آن باشد و مقصود از انفاق در راه خدا، اعم از انفاقات واجب و انفاقات مستحب باشد، در این صورت پرسشهای زیر مطرح می شود:
الف) آیا نگهداری پول به انگیزه معاملاتی و احتیاطی و بورس بازی را آیه شامل می شود؟ به بیان دیگر، آیا انگیزه خارج کردن پول از جریان گردش، در حرمت آن دخالت دارد؟
ب) آیا هیچ حدّی برای کنز حرام، معین نشده است؟ برای مثال اگر کسی کمتر از نصاب زکات را نگه دارد و از جریان گردش خارج کند حرام است؟
ج) اگر پولی را به مدت یک روز، یک ماه، ۳ یا ۶ ماه نگهدارد آیا کنز محرّم است؟
د) اگر کسی پولی را که بیش از نصاب است و هیچ حق واجبی به آن تعلق نگرفته و زکات آن را نیز پرداخت کرده، نگه دارد، آیا حرامی مرتکب شده است؟
واقعیت این است که، به اطلاق آیه کریمه به مفهومی که علامه طباطبایی در تحقیق اخیر بیان کردند، نمی توان ملتزم شد و هیچ یک از فقهای شیعه و اهل تسنن نیز به آن ملتزم نشده اند. شاید به همین دلیل نیز مرحوم علامه، ابتدا در تفسیر آیه، مخفی کردن از چشم ولیّ امر را ملاک حرمت قرار داده و جمع آوری مالی که پس از پرداخت زکات آن در معرض دید قرار داده می شود و پنهان نمی شود را مشمول حرمت نمی دانند. از این رو در زمان حاضر، اگر کسی پولش را در حساب پس انداز خود راکد نگه دارد، نمی توان گفت آن را مخفی کرده، بنابراین نباید حرام باشد. از این جا معلوم می شود، که مرحوم علامه در کلام آخر خود، مفهوم کنز را تحقیق کرده اند و نه مفهوم کنزی که در آیه تحریم شده است. ظاهرا از دیدگاه ایشان، کنز مال به مفهوم راکد نگه داشتن آن و کنز پول به مفهوم خارج کردن آن از جریان گردش است، ولی هر کنزی حرام نیست. کنز مال و پول به دو شرط حرام است:
۱- حقوق واجب متعلق به آن پرداخت نشده باشد.
۲- از معرض دید ولیّ امر مخفی نگه داشته شود.
بر این اساس، در یک جمع بندی کلی می توان گفت از دیدگاه اندیشمندان اسلامی آنچه در آیات ۳۴ و ۳۵ سوره توبه مطرح شده حرمت جمع آوری و ذخیره ثروت است. البته علما، به دلیل وجود روایات مختلف، در این که جمع آوری ثروت در چه صورت حرام است با یکدیگر اختلاف نظر دارند. ولی در این که موضوع آیات مزبور جمع آوری ثروت است و نه راکد گذاردن پول اتفاق نظر دارند.
درباره مفهوم کنز محرّم از دیدگاه مفسرین اسلامی دو نکته قابل توجه و تأکید است:
۱- در این مفهوم، کنز محرّم شامل نگهداری ثروت به شکل داراییهای فیزیکی، اوراق سهام و پول می شود و اختصاص به پول ندارد. بیشتر مفسرین برای ذهب و فضه خصوصیتی قائل نشده اند و آیه را ناظر به جمع اموال و ثروت دانسته و ذکر ذهب و فضه را در آیه به عنوان مصداق کامل آن تلقی کرده اند.
۲- اگر حقوقی که به مال تعلق می گیرد (با صرف نظر از اختلافاتی که در این رابطه وجود داشت.) پرداخت شود، نگهداری باقیمانده به شکل پول یا غیر آن کنز نیست. ۴- کنز محرم در آیات و روایات
آیا آنچه که در آیات ۳۴ و ۳۵ سوره توبه تحریم شده جمع آوری و ذخیره نمودن ثروت و خرج نکردن آن در راه خداست، یا راکد نگه داشتن مال و به گردش در نیاوردن آن است؟ همان گونه که پیشتر گذشت بین این دو مفهوم رابطه عموم و خصوص من وجه است و مفسرین و اندیشمندان اسلامی، اعم از شیعه و سنی، از این آیات حرمت جمع آوری و ذخیره نمودن ثروت را استنباط کرده اند، گر چه در مقدار و شرایط آن اختلاف نظر دارند.
اکنون با مراجعه به آیات مزبور و روایات مربوطه، قرائن روشنی را که بر صحّت استنباط مفسرین دلالت دارد، بیان می کنیم. این قرائن عبارتند از:
۱- در آیه ۳۴ سوره توبه می خوانیم:
«و الذین یکنزون الذهب و الفضّه ولاینفقونها فی سبیل الله فبشّرهم بعذاب الیم»
«کسانی که طلا و نقره را کنز می کنند و آن را در راه خدا انفاق نمی کنند، آنها را به عذاب دردناک بشارت بده. »
در این آیه شریفه کنز در مقابل انفاق در راه خدا به کار رفته است و در لغت عرب انفاق مال به مفهوم صرف کردن آن است (ابن منظور: ج ۶، ص ۶۹۳) و مقصود از انفاق در راه خدا، صرف نمودن مال در راهی است که موجب قوام دین خدا و جلوگیری از نابودی آن می شود. بنابراین صرف مال در راهی که دارای منافع شخصی است، انفاق فی سبیل الله نیست.(طباطبایی: ج ۹، ص ۲۵۹)
به قرینه مقابله، درمی یابیم که کنز ذهب و فضه، به معنای جمع کردن ثروت و ذخیره آن برای خود است نه به معنای راکد نگه داشتن مال و به گردش درنیاوردن آن. چه بسا مالی با گردش خود برای شخص ثروت آفرین باشد. در این صورت نیز کنز تحقق یافته است، زیرا مال در راه خدا صرف نشده است.
۲- امام صادق علیه السلام می فرمایند: «انما اعطاکم الله هذه الفضول من الأموال لِتوَجِّهوها حیث وجَّهَهَا الله و لم یُعطکموها لتکنزوها.»(کلینی: ج ۴، ص ۳۲؛ حکیمی: ج ۴، ص ۱۶۲)
یعنی «خداوند این اموال زیاد [مازاد بر هزینه زندگی] را به شما داد تا آن را در راهی که خداوند نشان داده به کار برید و این اموال را به شما نداد تا کنزشان کنید.»
این حدیث در حقیقت، آیه ۳۴ سوره توبه را تفسیر می کند. در این حدیث نیز از جمع مال برای خود و خرج نکردن آن در راه خدا در مقابل صرف ثروت مازاد بر احتیاج در راه خدا، سخن به میان آمده است.
۳- امام صادق علیه السلام در مورد قول خداوند متعال «و الذین یکنزون الذهب و الفضّه…» می فرماید: مقصود موردی است که از دو هزار درهم تجاوز کند.(عیاشی: ج ۲، ص ۸۷، ح ۵۳)
امام صادق علیه السلام در این روایت حدّ جایز جمع ثروت را با توجه به شرائط زمان خود بیان کرده اند. بی تردید ایشان نیز کنز را به معنای جمع ثروت تفسیر کرده اند.
۴- از رسول خدا نقل شده که فرمود: «مَن اَوْکی علی ذهب او فضّه و لم ینفقه فی سبیل الله کان جمرا یوم القیامه یکوی به.»(محمدی: ج ۴، ص ۳۵۶)
یعنی اگر کسی بر طلا و نقره بخل ورزد و آن را در راه خدا انفاق نکند، روز قیامت تبدیل به سنگی می شود که با آن او را داغ می کنند.
این روایت نیز در حقیقت تفسیر همان آیات ۳۴ و ۳۵ سوره توبه است. بخیل، به جمع آوری مال برای خود می پردازد و آن را در راه خدا انفاق نمی کند.
همه روایاتی که پیرامون این آیات وارد شده و مفسرین به آن استناد کرده اند، بر این دلالت دارند که منظور از کنز در آیات مزبور جمع آوری اموال برای خود می باشد و این آیات ناظر به خارج کردن پول از چرخه معاملات به انگیزه سود فی نفسه نیست.(۲) ۵- نتایج بحث
با توجه به آنچه گذشت، روشن می شود، کنزی که در آیات و روایات تحریم شده است، درباره جمع ثروت بیش از حد نیاز و بدون پرداخت حقوق الهی متعلق به آن است و این حکم در حقیقت به منظور رفع فقر و تحقق عدالت تشریع شده است. این مطلب مورد اتفاق مفسرین و اصحاب حدیث است.
اما آنچه در اقتصاد در بحث تابع تقاضای پول تحت عنوان کنز مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد، خارج کردن پول از جریان گردش و راکد گذاشتن آن است. این دو مفهوم یعنی «جمع ثروت به صورت غیر مجاز» و «خارج کردن پول از جریان گردش» با یکدیگر متفاوتند و از حرمت یکی، حرمت دیگری را نمی توان استنباط کرد.
با این وجود، برخی از اقتصاددانان مسلمان داخل کشور و همچنین برخی از اقتصاددانان مسلمان کشورهای دیگر بین این دو خلط کرده و نسبت به بخش پولی اقتصاد اسلامی قضاوتی نادرست نموده اند که منشاء مباحثات زیادی در مقالات و همایشها شده است.
در این مقاله تلاش کردیم این خلط را روشن کرده و نتیجه بگیریم که خارج کردن پول از جریان گردش تا وقتی به جمع آوری ثروت مازاد بر نیاز و بدون پرداخت حقوق الهی منجر نشود حرام نیست.
از این جا نتیجه می گیریم که با فرض جواز بورس بازی در بازارهای داراییهای فیزیکی و سهام در اقتصاد اسلامی، نگهداری پول به انگیزه بورس بازی ذاتا حرام نیست. با توجه به این که بورس بازی نیز در اقتصاد اسلامی در چارچوب احکام شریعت جایز است.(۳) می توان نتیجه گرفت، تقاضای پول به انگیزه بورس بازی در اقتصاد اسلامی، شرعا ممنوع نیست.
اما جای این پرسش هنوز باقی است که با توجه به ممنوعیت بهره و حذف بازار اوراق قرضه در اقتصاد اسلامی، مردم در چه شرایطی ترجیح می دهند، ثروت خود را به شکل پول نگه داری کنند؟
پاسخ به این پرسش نیازمند ترسیم ساختار بازارها و تبیین فرصتهای صاحبان پول در اقتصاد اسلامی است، که شرح آن نیازمند مقاله دیگری است. ولی به صورت اجمالی می توان گفت در اقتصاد اسلامی نگهداری پول، هزینه فرصتهای دیگری (غیر از نرخ بهره که حرام است) دارد.
کسی که پول را نگه می دارد، منافعی را که از به کارگیری آن در سرمایه گذاری و بورس بازی مجاز، می تواند بدست آورد از دست می دهد. اگر وجود بانکداری اسلامی در این نظام فرض شود، می توان گفت: هزینه فرصت نگهداری پول، نرخ سود صاحبان سپرده های مدت دار است. همچنین کسی که ثروت خود را به شکل پول نگهداری می کند، در صورت وجود تورّم، روز به روز از ارزش آن کاسته می شود.
افزون بر این اگر قائل بشویم که زکات به پول امروزین نیز تعلق می گیرد،(۴) اگر مقدار پول نگهداری شده بیش از حدّ نصاب باشد و پول را بیش از یک سال نگه دارد، به آن زکات تعلق خواهد گرفت. با این وصف ابتدا به نظر می رسد، هیچ انگیزه ای برای نگه داشتن ثروت به شکل پول وجود ندارد. ولی با کمی دقت روشن می شود که در شرایطی ممکن است، انسان ترجیح دهد، ثروت خود را به شکل پول نگه دارد. آن شرایط وقتی محقق می شود که انسان پیش بینی کاهش قیمت دارایی فیزیکی یا اوراق سهام را بنماید. در این صورت ترجیح می دهد که دارایی فیزیکی یا سهام خود را بفروشد و ثروتش را به شکل پول نگهداری کند، زیرا در غیر این صورت زیان خواهد کرد. بر این اساس در اقتصاد اسلامی نیز نگهداری پول به انگیزه بورس بازی در بازار داراییهای مشهود و اوراق سهام وجود دارد، گر چه به دلیل حذف بازار اوراق قرضه نگهداری آن به انگیزه بورس بازی در این بازار منتفی است.

ع

برچسب ها : ، ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....