تاریخ انتشار : سه شنبه 22 مهر 1399 - 11:11
کد خبر : 21734

فریاد بی فایده اتاق بازرگانی برای حذف ارز فسادزا

فریاد بی فایده اتاق بازرگانی برای حذف ارز فسادزا

بیماری ایرانی جایگزین بیماری هلندی کلاهی، عضو اتاق بازرگانی تهران با تاکید بر اینکه روزی خواهد رسید که کارشناسان به جای بیماری هلندی از بیماری ایرانی صحبت خواهند کرد، گفت: در موضوع نرخ ارز بیش از ۱۰۰ بار به دولت متذکر شدیم که دلار ۴۲۰۰ تومانی فسادآور است و آنرا حذف کند. وضعیت نه چندان

بیماری ایرانی جایگزین بیماری هلندی

کلاهی، عضو اتاق بازرگانی تهران با تاکید بر اینکه روزی خواهد رسید که کارشناسان به جای بیماری هلندی از بیماری ایرانی صحبت خواهند کرد، گفت: در موضوع نرخ ارز بیش از ۱۰۰ بار به دولت متذکر شدیم که دلار ۴۲۰۰ تومانی فسادآور است و آنرا حذف کند.

وضعیت نه چندان مناسب اقتصادی باعث شده تا اغلب کارشناسان در انتقادهای خود از دولت به این نکته اشاره کنند که تمام مشکلات اقتصادی را نباید در وجود تحریم ها خلاصه کرد. برخی کارشناسان از نمایندگان اتاق بازرگانی که به عنوان پارلمان بخش خصوصی شناخته می شوند انتقادهایی داشته و عنوان می کنند که سکوت پارلمان بخش خصوصی نسبت به عملکرد دولت این روزها وضعیت اقتصاد کشور را بدتر از گذشته کرده است.

به گزارش اقتصاددان به نقل از بازار ، علیرضا کلاهی عضو اتاق بازرگانی تهران در پاسخ به این سئوال که چرا اتاق بازرگانی تا این حد نسبت به عملکرد دولت سکوت اختیار کرده است، می گوید: بارها مشکلات اقتصادی را به دولت متذکر شدیم و پیشنهادهای زیادی در این خصوص به دولت ارائه شده است.

او می گوید: اصلی ترین پیشنهادی که اتاق بازرگانی به دولت بیش از ۱۰۰ بار ارائه کرد حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی بود. همین اخیرا گزارشی تهیه شده بود که میزان ارز توزیع شده ۴۲۰۰ تومانی بیش از ۶۰ هزار میلیارد تومان بوده است. چرا بر این سیاست غلط و پرهزینه و فساد آمیز اصرار هست. علیرغم اینکه از تمام تریبون های اتاق بازرگانی این فریاد زده شد.

او در خصوص پیش بینی اتاق بازرگانی از مسیر نرخ دلار گفت: زمانی که درآمدهای نفتی داشتیم باید به فکر این روزها می بودیم. اگر ذخیره مناسب ارزی داشتیم و یک اقتصاد پویا داشتیم تحریم ها نمی توانست تاثیری داشته باشد.

علیر ضا کلاهی  فعال در صنعت کابل و  کسب و کارهای نو مانند دیجی کالا است،  متن کامل با وی  را با هم می خوانیم:

ریشه بسیاری از مشکلات سوء مدیریت و عدم استفاده از درآمدهای افسانه ای بود. در مقطعی که شرایط بازار نفت فرصت خوبی را در اختیار کشور گذاشت که به درآمدهای بسیار بسیار بالا در حد سالی چند صد میلیارد دلار برسیم فرصتی بود که ما بسیاری از مشکلات و عقب ماندگی ها را جبران کنیم و با سرمایه گذاری صحیح منابع زیرساخت های کشور را به روز کنیم و زمینه برای رشد اقتصادی و بلند و پایدار را فراهم کنیم، عملا اقدام به دوپینگ نفتی کردیم

وضعیت کنونی اقتصاد ایران را چگونه ارزیابی می کنید و اینکه پیش بینی اتاق بازرگانی از آینده اقتصاد ایران چیست؟ آِیا روندی که تولید در کشور پیش گرفته است از سوی دولت آینده برای بهتر شدن وضعیت مورد توجه قرار خواهد گرفت؟
وضع اقتصادی ایران بر هیچ کسی پوشیده نیست که در چه حالتی قرار گرفته است. شاید اینگونه باید تحلیل کنیم که چرا در این وضعیت قرار گرفته ایم. ریشه مشکلات را اگر بخواهیم بررسی کنیم یابد گفت که نمی توان منکر تصمیمات اشتباه در چند سال گذشته بود. اما ریشه بسیاری از مشکلات سوء مدیریت و عدم استفاده مناسب  از درآمدهای افسانه ای بود. در مقطعی که شرایط بازار نفت فرصت خوبی را در اختیار کشور گذاشت که به درآمدهای بسیار بسیار بالا  فرصتی بود که ما بسیاری از مشکلات و عقب ماندگی ها را جبران کنیم و با سرمایه گذاری صحیح منابع زیرساخت های کشور را به روز کنیم و زمینه برای رشد اقتصادی و بلند و پایدار را فراهم کنیم، عملا اقدام به دوپینگ نفتی کردیم و این منابع را بدون حساب و کتاب وارد اقتصاد کردیم و موجبات تورم بالا را فراهم کردیم.

در سال ۷۶ ایران صادر کننده رب گوجه فرنگی بود. بسته های ۴۰ کیلویی به اسپانیا و ایتالیا می رفت و با یک بسته بندی جدید و با برندهای آن کشور به فروش می رسید. اما بعد به جایی رسیدیم که ما از چین  رُب  وارد کردیم واین موضوع در سایر بخش های تولیدی نیز رخ داد

این رشد بی منطق و حبابی داراییهای غیر منقول که اسم آن بیماری هلندی است و شاید در آینده اقتصاددانان ایرانی اسم آنرا بیماری ایرانی بنامند. چون در میزان اشتباه از هلندی ها پیشی گرفتیم و عملا تولید را نابود کردیم. چون تورمی که به خاطر ورود بی حساب و کتاب درآمدهای نفتی به اقتصاد کشور ایجاد شد عملا توجیه تولید در کشور را از بین برد. و بسیاری از افرادی که تولیدکننده بودند عملا به وارد کننده بدل شدند. نمونه ساده آن تولید رُب گوجه فرنگی بود. در سال ۷۶ ایران صادر کننده رب گوجه فرنگی  بود. بسته های ۴۰ کیلویی به اسپانیا و ایتالیا می رفت و با یک بسته بندی جدید و با برندهای آن کشور به فروش می رسید. اما بعد به جایی رسیدیم که ما از چین وارد کننده رُب شدیم. این موضوع در سایر بخش های تولیدی نیز رخ داد. نابود کردن پایه های تولیدی کشور  و معتاد کردن کشور به واردات و مصرف و ایجاد حباب های مختلف و یک نظام بانکی بیمار عملا زمینه را فراهم کرد که با افول قیمت نفت و برگشت مجدد تحریم ها دچار یک بحران اقتصادی تمام عیار شدیم.

 

شخص شما سالهاست که در عرصه تولید فعالیت دارید و تولیدکننده سیم و کابل هستید. اگر بخواهیم یک تولید پایدار داشته باشیم چه اقداماتی نیاز است؟
اگر قرار باشد که تولید واقعی و پایدار در کشور شکل بگیرد بدون دوپینگ نفتی و بدون رانت و یارانه باید به این موضوع پرداخت که موانع تولید رقابت پذیر را در کشور از سر راه برداشت. بنده از سوی اتاق بازرگانی مامور شدم که به عنوان رابط بین اداره کل فضای کسب و کار در وزارت اقتصاد و روسای کمیسیون اتاق بازرگانی فعالیت کنم. تیم جدید در وزارت اقتصاد، افراد دغدغه دار و سخت کوشی هستند که موضوع را به خوبی پذیرفته و به صورت مثبت پذیرفتند. پس قرار است اصلاحاتی که در حد و اندازه اتاق بازرگانی است را انجام دهیم.

 از درآمدهای افسانه ای نفت در دولت نهم و دهم صحبت کردید. تصور شما این است که این عدم استفاده مناسب  از درآمدهای نفتی عمدی و یا سهوی بود؟  
برخی شاید عمدی داشتند. به هر حال در هر فضای گل آلودی برخی شاید بخواهند ساختارها را در این فضاها به هم بریزند.

مجموع درآمدهای نفتی ایران از زمان ویلیام دارسی و کشف اولین چاه نفتی در مسجد سلیمان ۱، ۶ میلیون تریلیون دلار بود. یعنی با این حساب فقط در آن ۸ سال ۵۰ درصد درآمد به دست آمده از بابت فروش نفت از ابتدای کشف نفت در ایران در ۸ سال دولت نهم و دهم بوده است

 اگر آن درآمدهای نفتی به اقتصاد درست  تزریق می شد شاید ما امروز مشکلات کمتری از ناحیه اقتصاد داشتیم؟
یک مثالی باید بزنم. در ۸ سال دولت نهم و دهم بالغ بر ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی حتی با خصوصی سازی های صورت گرفته این درآمد به بالای ۸۰۰ میلیارد دلار هم رسید.  مجموع درآمدهای نفتی ایران از زمان ویلیام دارسی و کشف اولین چاه نفتی در مسجد سلیمان ۱، ۶ میلیون تریلیون دلار بود. یعنی با این حساب فقط ۵۰ درصد درآمد به دست آمده از بابت فروش نفت از ابتدای کشف نفت در ایران در ۸ سال دولت نهم و دهم بوده است. حال با ۳۰۰ میلیارد دلار از این درآمد نفتی می توانستیم کشور را متحول کنیم. ۱۰۰ میلیارد دلار نیاز داشتیم که تمام میادین نفتی مشترک را توسعه دهیم و تولید نفت ایران را به روزانه ۸ تا ۱۰ میلیون بشکه برسانیم. این اقدام موجب تثبیت قدرت ایران در منطقه می شد و هم اینکه به هر حال عصر نفت روزی به پایان می رسد و نفت یک دارایی افولی است. اگر تصور این باشد که نفت را در زیر زمین داریم و برای نسل های آینده آنرا نگه داشته ایم اشتباه بزرگی می کنیم.

 

پس ما خودمان مسیر را اشتباه رفته ایم؟
ما یک فرصت تاریخی را با همین تفکر از دست دادیم که تنها ۱۰۰ میلیارد دلار پول می خواست تا به هدف خود نزدیک شویم. ۶۰ میلیارد دلار تکمیل تمام طرح های پتروشیمی نیاز داشت. ۳۰ میلیارد دلار برای به روز رسانی تمام ساختار تولید و توزیع برق نیاز داشت.

ایران به علت کمبود آب در فلات قاره دیگر امکان احداث نیروگاه سیکل ترکیبی نخواهد داشت. طرحی که بود این بود که نیروگاههای بزرگ در حاشیه خلیج فارس احداث شود و با خط DC یعنی جریان مستقیم که کمترین تلفات برق را دارد وارد مراکز مصرف مثل تهران، اصفهان و شهرهای شمالی کنیم. البته افزایش سطح ولتاژ و کاهش تلفات در تمام شهرهای بزرگ را نیز به این موضوع باید اضافه کرد که حدود ۳۰ میلیارد دلار هزینه داشت. ۳۰ میلیارد دلار برای به روزرسانی نظام کشاورزی، ایجاد آبیاری با بهره وری بالا نیاز بود. ۲۰ میلیارد دلار برای تکمیل کلیه طرح های حمل و نقل عمومی در تمام شهرهای بزرگ نیاز بود که صرف شود. مبلغی در حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیارد دلار نیز برای ایجاد راه آهن سریع السیر سراسری نیاز بود. شما امروز در شانگهای چین سوار قطار می شوید و ۵ ساعت دیگر در پکن که ۱۳۰۰ کیلومتر با شانگهای فاصله دارد پیاده می شوید. ما می توانستیم با این هزینه ۳ خط ریلی به تهران- بندرعباس و تبریز- مشهد و مشهد- اهواز ایجاد کنیم که این اقدام اثرات اقتصادی و اجتماعی خوبی می توانست داشته باشد. این اقدام می توانست توسعه خوب اقتصادی و اجتماعی ایجاد کند و کاهش مصرف سوخت و تلفات جانی داشته باشد. مجموع این اقدامات از آن ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی حدود ۳۰۰ میلیارد دلار می شد که می توانست رشد خوبی برای کشور از لحاظ اقتصادی ایجاد کند.

 

اشاره کردید که در حال افت عصر نفت هستیم. آیا کشورهای صادرکننده نفت به خصوص اوپک به این موضوع فکری کرده اند؟
خیلی از کشورهای صادرکننده نیز مثل ایران به این موضوع فکری نکرده اند. به نظر می رسد آمریکاییها و اروپاییها مثل نروژ به این موضوع فکر کرده اند و برای آن برنامه ریزی کرده اند. حتی نروژ نفت قابل استخراج خود را به فروش رسانده و در صندوق ملی سرمایه گذاری کرده است. تحرکات سیاسی آمریکاییها و حذف ایران و لیبی از بازار نفت برای این بوده است که نفت خود را به فروش برساند. علت اینکه بنده معتقد هستم عصر نفت به پایان رسیده است و شاید خیلی ها درست پیش بینی نکرده اند این است که حدود ۵۰ هزار سال عصر غارنشینی بوده است. ۱۰ هزار سال در شروع شکل گیری روستاها گذشت. ۲۰۰ سال انقلاب صعنتی و ۵۰ سال عصر ارتباطات.

من معتقد هستم که ما الان وارد عصر تلفیق شده ایم. یعنی رشد روزافزون توان پردازش کامپیوتری و ارزان شدن آن به عنوان یک موتور محرکی عمل کرده است که یک تعداد زیادی فن آوری مهم با سرعت رشد کرده اند و این فن اوریها که در حال رشد هستند با هم در حال تلفیق هستند و تغییرات و جهش ها غیر قابل پیش بینی می شوند و اساسا بشر در یک دنیای خطی زندگی می کند و خط رو به خوبی می سنجد.

ما به جایی خواهیم رسید که اساسا مدل حمل نقل تغییر خواهد کرد. اساسا کسی دیگر خودرو نخواهد خرید و خودرو، خدمت خواهد شد

بسیاری از محققان انرژی که پیش بینی می کردند که تا ۲۰۵۰ نفت مورد نیاز خواهد بود به اعتقاد بنده آنها خطی فکر می کردند. اصلی ترین موتور محرک که پشت پایان عمر نفت است اول حمل و نقل الکتریکی و دوم انرژیهای تجدیدپذیر است. خود حمل و نقل الکتریکی دارای دو محرک است و ارزان شدن و بهینه شدن باطری و دوم هوش مصنوعی. ما به جایی خواهیم رسید که اساسا مدل حمل نقل تغییر خواهد کرد. اساسا کسی دیگر خودرو نخواهد خرید و خودرو، خدمت خواهد شد. و همین موضوع موجب کاهش مصرف نفت خواهد شد. تمام پیش بینی های آژانس انرژی اتمی از انرژی خورشیدی تماما غلط بوده است و امروزه آخرین قراردادهای نیروگاههای سولار که بسته شده است بدون هیچ یارانه ای ۲ سنت در هر کیلووات ساعت شده است. ما به جایی در حال رفتن هستیم که نیروگاه سنتی در حال فعالیت را خاموش و نیروگاه تجدیدپذیر جایگزین شود. اگر به اینجا برسیم پیش بینی های  مصرف نفت  همه زیرسوال خواهد بود.   البته برخی پیش بینی ها نیز می گوید که سال گذشته اوج مصرف نفت دنیا بود. حتی تعداد زیادی شرکتهای بزرگ تولیدکننده زغال سنگ نیز به دلیل پیش بینی های اشتباه ورشکسته شدند. پس اقتصاد اوپکی ها باید به سمت توجه به بخش خصوصی کشیده شود و اجازه بدهند که بخش خصوصی جای خالی اقتصاد نفتی دولتی را تکمیل کند. در ایران ما منابع خدادادی داریم که یکی از آنها انرژی خورشیدی است که می تواند جایگزین خوبی برای نفت باشد. با ایجاد مراکز تعالی می توانیم با توسعه هوش مصنوعی در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشیم. معادن و فلزات ما غنی هستند و می توانند به خوبی توسعه پیدا کنند و اشتباهی که در بخش نفت و گاز و پتروشیمی کردیم در این بخش نکنیم تا زمینه های تولید پایدار در کشور را فراهم کنیم.

در ایران ما منابع خدادادی داریم که یکی از آنها انرژی خورشیدی است که می تواند جایگزین خوبی برای نفت باشد. با ایجاد مراکز تعالی می توانیم با توسعه هوش مصنوعی در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشیم. معادن و فلزات ما غنی هستند و می توانند به خوبی توسعه پیدا کنند و اشتباهی که در بخش نفت و گاز و پتروشیمی کردیم در این بخش نکنیم تا زمینه های تولید پایدار در کشور را فراهم کنیم

انتقادهایی که به اتاق بازرگانی وارد است این است که از اتاق بازرگانی، جناب نهاوندیان به دولت رفت و گفته شد که بالاخره یکی از نمایندگان اتاق، به عنوان نمایندگان بخش خصوصی به دولت رفته و می تواند به خوبی برنامه های خود را با حمایت دولت پیش ببرد و برای اقتصاد کشور گام های مثبتی بردارند. اما نمایندگان اتاق بازرگانی مدتهاست که سکوت کرده اند وکمتر انتقادی از دولت می کنند. اشتباهات دولت یازدهم و دوازدهم را در حوزه اقتصاد را در چه می دانید؟
اتاق بازرگانی به دولت انتقادهای فراوانی کرده است. پیشنهادهای زیادی هم داده است. اصلی ترین پیشنهادی که اتاق بازرگانی به دولت بیش از ۱۰۰ بار ارائه کرد حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی بود. همین اخیرا گزارشی تهیه شده بود که میزان ارز توزیع شده ۴۲۰۰ تومانی بیش از ۶۰ هزار میلیارد تومان بوده است. چرا بر این سیاست غلط و پرهزینه و فساد آمیز اصرار هست؟ علیرغم اینکه از تمام تریبون های اتاق بازرگانی این فریاد زده شد.

 

چه کسانی پشت این برنامه هستند که ارز ۴۲۰۰ تومانی حذف نشود؟
باید دید چه کسانی بیشترین سود را می برند.

 

این افراد نزدیک به دولت هستند یا خیر؟
بهتر است در این خصوص بنده اظهارنظر نکنم. بالاخره تصمیمات داخل دولت گرفته می شود و باید دید تحت کدام فشار و لابی این تصمیمات اخذ می شود و یا با چه دیدگاهی علامت سوال اینجاست.

 

به طور مشخص اتاق بازرگانی چه پیشنهاداتی به دولت برای حل مشکل اقتصادی داده است؟
اتاق بازرگانی پیشنهادهای مشخص خوبی داده است. یکی از این پیشنهادها موضوع پرداختن به زنجیره مواد غذایی و جلوگیری از خام فروشی است. این اقدام با همت وزارت صمت مصوب شد که معافیت های مالیاتی آن به شدت کاهش یافت. این اولین اقدام برای توسعه زنجیره غذایی در کشور بود.

در جلسه ای با وزیر اقتصاد به آنها گفتم که نگذارید اتفاقی که بر نظام بانکی آمد بر سر بورس بیاید

بر روی موضوع بورس نیز دولت اشتباهات زیادی داشت. انتقادهایی هم مطرح شد که بالا بردن شاخص بورس عمدی بود تا مردم سرمایه های خود را وارد بورس کنند. حال هم ریزش آن عمدی است؟ تحلیل شما چیست؟
متاسفانه بسیاری از افراد با سرمایه های خُرد وارد بورس شدند و این اشتباه بود. بنده خودم سرمایه خود را در صندوق های هدایت شده گذاشتم. حال چرا باید افراد با توصیه دوستان وارد بورس شوند؟ توصیه بنده این است که مردم هم همین کار را انجام دهند و بدون تجربه و بی محابا وارد بورس نشوند و کار را به حرفه ای این کار بسپارند. سرمایه گذاری هم یک کار تخصصی است. رشد شاخص بورس غیر منطقی نبود. برخی سهام ها حبابی بود. اما سهامدار شدن شرکتهای مناسب بد نیست. به هر حال این تغییر پارادایم ورود مردم به بورس را باید به فال نیک گرفت. اصلی ترین مشکل اقتصاد کشور رشد روزافزون تورم و نقدینگی در کشور است. همه چیز را می بلعد. این نقدینگی می توانست جذب یک مولد اقتصادی شود. در جلسه ای با وزیر اقتصاد به آنها گفتم که نگذارید اتفاقی که بر نظام بانکی آمد بر سر بورس بیاید. در کشورهای پیشرفته نهادهای ناظر بر نظام بانکی و بورس نظارت دارند. اتفاقاتی که در نظام بانکی ایران رخ داد اگر در آن کشورها رخ می داد نیروهای امنیتی ورود می کردند و با دستبند افراد را می بردند. برخی ها به دنبال ترندهای مشکوک می رفتند و متاسفانه اتفاقاتی که در بورس تهران در حال رخ دادن بود و خریدها و فروش هایی که رخ داد و میلیاردها تومان پول مردم جابه جا شد.

 

 آیا اتاق بازرگانی علاوه بر پیشنهادهایی که به دولت داد به دفتر مقام معظم هبری نیز پیشنهادات خود را ارائه کرد؟
پیشنهادهایی شد. رئیس اتاق بازرگانی به غیر از دولت با نهادهای دیگری هم در تماس هستند. اما با وجود اینکه همه ما معتقد هستیم که ۸۰ درصد مشکلات کشور خودکرده است و ۲۰ درصد تحریم. شاید خیلی از راهکارها در فضای فعلی سیاسی و عملا جنگی که ما در آن قرار گرفته ایم اجرایی شدن آن سخت بود.

 

اما چندی پیش روحانی رئیس جمهوری اعلام کرد که هر فریادی دارید بر سر آمریکا و تحریم ها بکشید؟
انتقاد بنده تنها منوط به دولت روحانی نیست. این یک روندی بوده است که الان به این سیستم بانکی رسیده ایم. سیستم بانکی بیمار که زاییده یک یا دو سال نیست. سرمایه گذاری صنعتی در ایران توجیه ندارد.

اصولا تورم سوء مدیریت را می پوشاند، بانک های کشور دچار مشکلات عدیده بودند و خیلی از آنها ورشکسته بودند و وام های مشکل دار و عدم کفایت سرمایه در این شرایط تورمی توانستند حفره های خود را بپوشانند

بانک ها الان خوشحال هستند که بورس در حال ریزش است. چرا که مردم مجددا سرمایه های خود را از بورس خارج می کنند. یا وارد بازار ارز می شوند و یا سرمایه خود را در بانکها سپرده گذاری می کنند.
اصولا تورم سوء مدیریت را می پوشاند. بانک های کشور دچار مشکلات عدیده بودند و خیلی از آنها ورشکسته بودند و وام های مشکل دار و عدم کفایت سرمایه در این شرایط تورمی توانستند حفره های خود را بپوشانند.

 

ایا سیم کابل ابهر وارد بورس می شود؟

قرار شد ابتدا وارد فرابورس شویم. ابعاد ما در حد و اندازه تالار اصلی با سرمایه ثبتی بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان است. سیم و کابل ابهر شماره یک تولید سیم و کابل در کشور و یکی از ارکان اصلی کشور در حوزه تولید و صنعت برق است و تنها یک کابل ساز عادی نیست و در کنار ارکان صنعت برق کشور مثل مپنا قرار دارد برای ورود به فرابورس برای سیم و کابل ابهر هم شاید چندان بد نباشد. چون برای فشاری که بر روی ما گذاشته بودند برای کاهش عرضه اولیه و لحاظ کردن تخفیف های بالا ما با یک عرضه اولیه کوچکتر بتوانیم وارد بورس شویم بهتر است. اولین جلسه دفاعیه را انجام داده ایم.

 

 افزایش نرخ دلار فشار زیادی به تولید آورده است. اما شرکت سیم و کابل ابهر که در خارج از کشور هم پروژه دارد ظاهرا این رشد نرخ ارز به نفع او تمام شده است؟

افزایش نرخ ارز به نفع ما بوده است. اساسا تولید سیم و کابل با یک خط مستقیم به ارز وابسته است. مس ۷۰ درصد مواد اولیه  سیم و کابل را پوشش می دهد. مس با نرخ دلار خریداری می شود و با خرید دیگر مایحتاج تولید سیم و کابل آنرا به فروش می رساند. قیمت سیم و کابل بطور مستقیم به مس و قیمت آن بستگی دارد. پس هر چقدر مس گران می شود و دلار بالا می رود گردش مالی ما نیز بالا می رود. پس سهام این مدل شرکتها در بورس به نوعی بیمه هستند.

اگر ذخیره مناسب ارزی داشتیم و یک اقتصاد پویا داشتیم تحریم ها نمی توانست تاثیری داشته باشد

پیش بینی اتاق بازرگانی تهران  از نرخ دلار چیست؟
زمانی که درآمدهای نفتی داشتیم باید به فکر این روزها می بودیم. اگر ذخیره مناسب ارزی داشتیم و یک اقتصاد پویا داشتیم تحریم ها نمی توانست تاثیری داشته باشد. بالاخره میزان ورودی ارز به کشور کاهش یافته است. اما یک مقدار اصرار بر برخی سیاستهای غلط مثل ارز ۴۲۰۰ تومانی مشکلات را بیشتر کرد. ارز ۴۲۰۰ تومانی با یک هدفی ایجاد شد تا کالاهای اساسی با قیمت مناسب دست مردم برسد اما اینطور نشد. ضعف نهادهای قانونی باعث شد تا با دلار ۴۲۰۰ تومانی کالا خریداری شود اما با نرخ بازار آزاد به فروش رساندند.

ایران اولویت آمریکا نیست و ما باید این را یدانیم

 انتخابات آمریکا چطور؟ آیا آمدن “بایدن” به جای ترامپ می تواند به ایران و اقتصاد ایران کمک کند؟
ایران اولویت آمریکا نیست و ما باید این را یدانیم. یکی از مسائل هستیم اما اولویت نه!   حالا در انتخابات آمریکا “بایدن” انتخاب شود شاید یک اثر روانی داشته باشد و بلافاصله به برجام برگردد و پول های بلوکه شده در برخی کشورها نیز آزاد شود، یک مرهمی بر اقتصاد کشور خواهد بود. اما سوال این است که با ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی چه کردیم که با این ۱۰۰ میلیارد دلار پول های آزاد شده بکنیم؟ باید امیدوار بود که دولت آینده دوباره دستخوش تصمیمات لحظه ای نشود.

 

ع

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....