حال پس از گذشت ربع قرن، اندونزی بار دیگر در صدر اخبار قرار گرفته است. این کشور بزرگ‌ترین کشور با اکثریت مسلمان، سومین دموکراسی بزرگ و چهارمین کشور پرجمعیت جهان است. با ۲۷۶میلیون نفر پراکنده در هزاران جزیره که از اقیانوس هند تا اقیانوس آرام امتداد دارند، در میان رقابت استراتژیک بین آمریکا و چین گرفتار شده است. اندونزی همانند هند و سایر بازارهای نوظهور، درحال تطبیق با نظم جهانی جدید است که در آن جهانی‌شدن و برتری غرب در حال عقب‌نشینی است. به عقیده اکونومیست، در طول ربع قرن آینده، نفوذ این کشور می‌تواند بطور چشمگیری افزایش یابد و اولین دلیل آن اقتصاد است. اندونزی ششمین بازار نوظهور بزرگ از نظر تولید ناخالص داخلی را دارد و طی دهه گذشته سریع‌تر از هر اقتصاد دیگری که تولید ناخالص داخلی آن بیش از یک تریلیون دلار است، رشد داشته است.

یکی از دلایل پویایی اقتصادی این کشور گستردگی خدمات دیجیتال است که به ایجاد بازار مصرفی یکپارچه کمک می‌کند. جمعیتی بیش از ۱۰۰میلیون نفر با استفاده از پرداخت‌های الکترونیکی تا اپلیکیشن‌های آنلاین حمل‌ونقل، معادل ۸۰میلیارد دلار هزینه می‌کنند. اندونزی با داشتن یک‌پنجم ذخایر جهانی نیکل که در باتری‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد، به حلقه‌ای حیاتی‌ در زنجیره تامین وسایل نقلیه الکتریکی تبدیل شده است. اکنون نیکل یکی دیگر از کاتالیزورهای اقتصادی مختص اندونزی است؛ به‌طوری‌که با افزایش یارانه‌های غرب، چین و هند برای سرمایه‌گذاری روی خودروی برقی، به فرصتی تاریخی بدل شده است. با وجود این، اندونزی به جای آنکه به تجارت گسترده نیکل بپردازد، سیاست ملی‌سازی را دنبال می‌کند و صادرات مواد خام را ممنوع کرده است تا شرکت‌های جهانی را مجبور به ساخت کارخانه در اندونزی کند. هرچند چنین رویکردی اندکی غیرمتعارف است، اما تاکنون بیش از ۲۰میلیارد دلار سرمایه جذب شده است.

به گزارش اقتصاددان به نقل از دنیای اقتصاد  ،  دومین دلیل پیش‌بینی چشم‌انداز قوی برای اندونزی راهی است که برای ترکیب دموکراسی با اصلاحات اقتصادی در پیش گرفته است. در سایه آسیب‌های دهه۱۹۹۰، نظام سیاسی معیوب اما کثرت‌گرایی ایجاد شده است که بر سازش و هماهنگی اجتماعی تاکید دارد. جوکو ویدودو، رئیس‌جمهوری که از سال ۲۰۱۴ بر صدر قدرت است، به نمایندگی از ائتلاف گسترده‌ای بر سر کار است که بسیاری از مخالفانش او را انتخاب کرده‌اند. امور مالی عمومی با دقت اداره می‌شود، پیشرفت روزافزون به صورت توسعه زیرساخت‌ها، پاکسازی شرکت‌های دولتی و مدرن‌سازی آموزش و قوانین کار شکل یافته است. با وجود اینکه فساد هنوز مشکل جدی است، اما اقتصاد بازتر از ۱۰سال پیش است. دلیل نهایی پیش‌بینی افزایش نفوذ اندونزی، ژئوپلیتیک است.

موقعیت مکانی، گستردگی خاک و منابع اندونزی، این کشور را به نقطه‌ای کلیدی در رقابت ابرقدرت‌ها تبدیل کرده است. اندونزی بر پایه سنت عدم‌تعهد که به دهه۱۹۵۰ باز می‌گردد، بر بی‌طرفی پافشاری می‌کند. این کشور از هر دو طرف طلب سرمایه می‌کند و عرصه رقابت مستقیم میان شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران چینی و آمریکایی شده است. در عین حال که غول باتری چینی کتل، در یک پروژه ۶ میلیارد دلاری این کشور سرمایه‌گذاری می‌کند، ویدودو، به عنوان رئیس‌جمهور در پی جلب نظر مساعد تسلا است. در دیپلماسی، ویدودو به دنبال میانه‌روی و صلح بوده و ممکن است تنها فردی باشد که در سال جاری با جو بایدن، شی جین‌پینگ، ولادیمیر پوتین و ولادیمیر زلنسکی ملاقات کرده است. اگر اندونزی برای یک دهه در این مسیر باقی بماند، می‌تواند به یکی از ۱۰اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شود.

هم‌اکنون نیز این کشور در برابر شوک‌ها نسبتا انعطاف‌پذیر مانده است: واحد پول اندونزی در سال جاری باوجود آشفتگی مالی جهانی، عملکرد بهتری از همتایان ثروتمند خود داشته است. پیش‌بینی می‌شود استانداردهای زندگی بیش از این نیز بهبود یابد: چنانچه اکنون تنها ۴درصد از مردم درآمدی معادل یا کمتر از ۱۵/ ۲دلار دارند، این میزان ۷۵درصد از آمار۲۰۱۲ کمتر است. گرچه بعید است اندونزی به معجزه تولیدی به سبک چینی دست یابد، با این حال طبقه متوسط ​​بزرگی ظهور خواهد کرد. با وجود این، در مسیر توسعه اندونزی خطراتی نیز وجود دارد که از جمله مهم‌ترین آنها بحران جانشینی است. دوره نهایی ریاست‌جمهوری ویدودو در ۲۰۲۴ به پایان می‌رسد و او جانشین مشخصی ندارد. برخی از هواداران از ویدودو می‌خواهند که با زیر پا گذاشتن قانون اساسی بر سر قدرت بماند.

انتخابات می‌تواند به رقابتی برای جلب نظر رای‌دهندگان متدین با حمایت از سیاست‌های مسلمانان شوونیستی تبدیل شود. از سوی دیگر، شخصیت‌های سرمایه‌دار و سیاسیون افراطی که بخشی از ائتلاف ویدودو را تشکیل می‌دهند، می‌توانند قدرت را به‌دست آورند و دولت را دوباره به حکومت الیگارشی تبدیل کنند. ویدودو جاده‌ها و فرودگاه‌های زیادی ساخته است؛ اما نهادهایی که بتواند تداوم راهی را که آغاز کرده است تضمین کند، تقویت نکرده است. اندونزی کشوری با سابقه طولانی ملی‌گرایی افراطی است. ملی‌سازی صنایع ممکن است در نیکل که اندونزی در آن قدرت بازار را دارد، کارساز باشد، اما ممکن است در صنایع دیگر نتیجه معکوس داشته باشد. اندونزی هنوز نتوانسته است زنجیره تامین اپل را که در حال کوچ از چین به سایر بخش‌های آسیاست، جذب کند تا حدی به این دلیل که بازار کار این کشور هنوز خام و غیرقابل نفوذ است. با این حال، از منظر اکونومیست، بزرگ‌ترین خطری که این کشور را تهدید می‌کند، موقعیت ژئوپلیتیک آن است که حتی در مسیر فعلی خود، خطر افتادن به مدار چینی آن را تهدید می‌کند.

به ازای هر دلاری که شرکت‌های آمریکایی از ۲۰۲۰ در اندونزی سرمایه‌گذاری کرده‌اند، شرکت‌های چینی نزدیک به چهار برابر آن را پرداخت کرده‌اند. اگر تنش‌ها میان چین و آمریکا شدت بگیرد، اندونزی متحمل هزینه‌های بیشتری خواهد شد. جنگ بر سر تایوان می‌تواند راه‌های دریایی را که اندونزی به آن متکی است مسدود کند، در همان حال که تحریم‌های غرب ممکن است شرکت‌های چینی را که اندونزی به آنها وابسته است، مورد حمله قرار دهد. به عقیده اکونومیست، هند و اندونزی ستاره‌های درخشان آسیا هستند. در شرایطی که جهانی‌شدن در حال عقب‌نشینی است، هر دوی این کشورها باید رای‌دهندگان را راضی نگه دارند و راهی برای رشد پیدا کنند. هند راه توسعه مبتنی بر فناوری و تولید را انتخاب کرده است و از طریق اعطای یارانه، سیاست‌های شوونیستی و جدا شدن از چین آن را تقویت می‌کند. در همین حین اندونزی بر منابع، اصلاح حمایت‌گرایی و سیاست بی‌طرفی متکی است. اگر اندونزی با موفقیت راه خود را ادامه دهد، زندگی بیش از ۲۵۰میلیون نفر را بهبود می‌بخشد و حتی می‌تواند توازن قدرت جهانی را تغییر دهد.