«شمع امید» در «جمع تردید»!فرگرد۱۹۲۵
من زمین را دیدم در «سرمای زمستان» با «ستیزای سوزان». «یخ بسته» و «دل شکسته»، ولی با «گِلی هموار» و «دلی امیدوار». به او گفتم: تو که «دلخسته ای»،به چه «دل بستهای»؟ گفت: گرچه من اکنون «جالِ جمادم»و در «حال انجمادم»، ولی به «فرارسیدن بهار» و «روییدن گلزار» امیدوارم. هر «زمستان بیداد» به «تابستانِ وداد»می
من زمین را دیدم در «سرمای زمستان» با «ستیزای سوزان».
«یخ بسته» و «دل شکسته»،
ولی با «گِلی هموار» و «دلی امیدوار».
به او گفتم: تو که «دلخسته ای»،به چه «دل بستهای»؟
گفت: گرچه من اکنون «جالِ جمادم»و در «حال انجمادم»،
ولی به «فرارسیدن بهار» و «روییدن گلزار» امیدوارم.
هر «زمستان بیداد» به «تابستانِ وداد»می انجامد؛
بنابراین نگذاریم در هیچ «جمع تردید»،«شمع امید»خاموش شود!
☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️
جال: عزم،آهنگ،رای
برچسب ها :زمستان بیداد، ، سرمای زمستان، ، سیدعلیرضا شفیعی مطهر ، شمع امید،
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰