سورپرایز عجیب در انتظار بازار نفت؟
این روزها روند کمسابقهای در بازار نفت مشاهده میشود: تقریبا تمام تحلیلگران بر صعود بهای طلای سیاه اجماع دارند. رسیدن قیمت نفت به عدد رویایی ۱۰۰ دلار بر بشکه اکنون کاملا در دسترس به نظر میرسد. اما «اد مورس» یک تحلیلگر کهنهکار و رئیس بخش تحلیل کامودیتیهای سیتیگروپ (که در آستانه بحران ۲۰۰۸ هم از
این روزها روند کمسابقهای در بازار نفت مشاهده میشود: تقریبا تمام تحلیلگران بر صعود بهای طلای سیاه اجماع دارند. رسیدن قیمت نفت به عدد رویایی ۱۰۰ دلار بر بشکه اکنون کاملا در دسترس به نظر میرسد. اما «اد مورس» یک تحلیلگر کهنهکار و رئیس بخش تحلیل کامودیتیهای سیتیگروپ (که در آستانه بحران ۲۰۰۸ هم از معدود افرادی بود که پیشبینی نسبتا دقیقی درباره قیمت نفت داشت) یک تنه مقابل تمام این پیشبینیهای صعودی ایستاده است. «خاویر بلاس» ستوننویس بلومبرگ هم که خود ماهها از خوشبینان به رشد قیمت نفت بوده، اکنون کمی نسبت به این پیشبینیهای صعودی مشکوک شده است. ترکیبی از دو یادداشت اخیر بلاس را در ادامه میخوانید.
اجماع عموم تحلیلگران بر صعود نفت
بازار نفت شبیه قطاری است که به سرعت به سمت ۱۰۰ دلار بر بشکه حرکت میکند. از تاجران نفت در ژنو، سنگاپور، لندن و هیوستون بپرسید، یک چیز را میشنوید: «بخرید، بخرید، بخرید». من در چند روز گذشته بازار را بررسی کردم و عملا کسی نمانده که پیشبینی نزولی درباره قیمت نفت داشته باشد. جفری کری، استراتژیست کامودیتیهای گلدمن ساکس روند صعودی را چنین به تصویر میکشد: «ما همه چیز را تمام کردهایم، برای من مهم نیست که نفت، گاز، زغال سنگ، مس، آلومینیوم یا هر چیز دیگری باشد که شما نام ببرید. ما با کمبود اینها مواجهیم».
استدلال، همانطور که کری توضیح داد، استدلال قدرتمندی است و من ماهها به آن معتقد بودم؛ به ویژه در مورد نفت، گاز و برق. در نفت، اوپک پلاس از برنامه تولید خود عقب است که باعث میشود ذخایر به سطوح خطرناک پایینی کاهش یابد. در همین حال، سرمایهگذاران شرطهای بزرگی را برای نفت بالای ۱۰۰ دلار، ۱۲۵ دلار و حتی ۱۵۰ دلار بر بشکه بستهاند که خود میتواند به عنوان آهنربا برای قیمتها عمل کند.
طی ۱۸ ماه گذشته یا بیشتر، افزایشیها (معاملهگران خوشبین به رشد قیمت) تعداد زیادی قرارداد خریدهاند که به آنها این حق را میدهد که نفت خام را در قیمت و زمان خاصی بخرند که به اصطلاحِ صنعت، به این قراردادها «اختیار خرید» گفته میشود. آنها هزاران عدد از این قراردادها را به قیمت ۱۰۰ دلار، ۱۰۵ دلار، ۱۱۰، ۱۲۵ دلار و حتی ۱۵۰ دلار در هر بشکه خریدهاند. برای بسیاری، آنها شبیه به بلیطهای بختآزمایی بودند: راهی ارزان برای شرطبندی روی افزایش قیمتها در آینده. در اوج کرونا این قراردادها تقریبا هیچ خریداری نداشتند. با اعمال قرنطینه و ضعف تقاضای انرژی، احتمال افزایش قیمت نفت تا سطوح سه رقمی عجیب به نظر میرسید. یک سال پیش، میتوانستید اختیار خرید یک بشکه نفت ۱۰۰ دلاری را برای دسامبر ۲۰۲۲ تنها با ۲۴ سنت در هر بشکه بخرید. امروز این بلیط بختآزمایی حدود ۲۰ برابر گرانتر است.
با این حال، وقتی همه به چیزی خوشبین هستند، من دچار تردید میشوم. تصور میکنم کسی، در جایی، بی سر و صدا در حال فروش است – «رکود بزرگ» (کتاب و فیلمی درباره بحران مالی ۲۰۰۸) را به یاد دارید؟
مردی که یک تنه مقابل پیشبینیهای صعودی ایستاده است
به گزارش اقتصاددان به نقل از بورسان، من یکی از این مخالفان رشد قیمت نفت را میشناسم. البته هنوز ثابت نشده که حق با اوست و استدلالهای او هنوز قانعکننده نیستند. اما گوش دادن به کاهشیها (بدبینها به رشد قیمت) مهم است، فقط به این دلیل که به یک حریف جنگی نیاز دارید تا فرضیات شما را به چالش بکشد.
نام این فرد «اد مورس» است، رئیس بخش تحلیل کامودیتیها در شرکت سیتیگروپ. هفته گذشته، او به مشتریان خود گفت نفت را بفروشند. او توصیه به فروش قرارداد برنت با سررسید دسامبر ۲۰۲۲ کرد که در آن زمان با قیمت ۸۲.۴ دلار در هر بشکه معامله میشد. چند روز بعد، این توصیه موجب زیان برای معاملهگرانش شد.
در حال حاضر، مورس نگران ضررهایی که با توصیه او روی دست معاملهگران مانده، نیست. او در سن ۸۰ سالگی میگوید حل «پازل نفت» چیزی است که او را به ادامه کار در وال استریت تشویق میکند. او همه چیز را دیده است: مورس یک دیپلمات ارشد انرژی آمریکا در طول بحران نفتی دهه ۱۹۷۰ و یک بانکدار در دهه ۲۰۰۰ در دوران ابر چرخه کامودیتیها بود. او میداند که قیمت چه چیزی بالا میرود و چه چیزی پایین میآید.
در می ۲۰۰۸، در حالی که بسیاری پیشبینی میکردند نفت را باید بیپایان خرید، او هشدار داد که بازار شبیه حباب داتکام (حباب قیمتی سهام تکنولوژی در حوالی سال ۲۰۰۰ میلادی) است. برای چند هفته، به نظر میرسید او در اشتباه است و قیمتها به بالاترین حد خود یعنی نزدیک به ۱۵۰ دلار در هر بشکه رسید. سپس قیمتها سقوط کردند و در اواسط دسامبر همان سال به پایینترین سطح خود، حدود ۳۰ دلار بر بشکه رسیدند.
احتمال یک سورپرایز در نیمه دوم ۲۰۲۲
امروز، مورس و افزایشیها بر سر یک مورد اتفاق نظر دارند: بازار نفت بسیار رقابتی شده است. اما او پیشبینی میکند که در نیمه دوم سال تغییر بزرگی رخ دهد. در تحلیل او، بازار هفتهها تا رسیدن به مازاد عرضه فاصله دارد و برای ۱۵ تا ۱۸ ماه آینده در این حال باقی خواهد ماند. این تغییر به دلیل افزایش تولید اوپک پلاس، تولیدکنندگان شیل آمریکا به علاوه کانادا و برزیل است.
مورس تنها فردی نیست که در مورد مازاد عرضه در آینده هشدار میدهد. هفته گذشته، «رایان لنس» رئیس ConocoPhillips، غول صنعت شیل آمریکا به سرمایهگذاران گفت که پرمین (از حوضههای نفتی مهم ایالات متحده) به تنهایی ممکن است در سال ۲۰۲۲ روزانه ۹۰۰ هزار بشکه نفت به بازار اضافه کند که بالاتر از حد انتظار است. رایان گفت: «من کاملا نگران هستم. اگر شما نگران آن نیستید، باید نگران باشید».
توافق ایران و آمریکا؛ دومین سورپرایز بالقوه
این تنها سورپرایز عرضه نیست. به نظر میرسد که آمریکا و ایران در حال مذاکره پیشرفته برای احیای توافق هستهای هستند و راه را برای بازگشت کامل تهران به بازار نفت هموار میکنند. من گمان میکنم که ایران دارد بیش از آن چیزی که بسیاری فکر میکنند نفت میفروشد و هزاران بشکه در روز به بازارهای آسیای شرقی میرساند؛ بنابراین بازگشت ایران به بازار ممکن است آنقدر هم تاثیر نزولی بر قیمتها نداشته باشد. با این حال، توافق به معنای نفت بیشتر از سوی ایران است، نه کمتر.
سومین سورپرایز؛ از سمت اوپک
اوپک پلاس نیز ممکن است کارهای غیرمنتظرهای انجام دهد. نیجریه، آنگولا و چند کشور دیگر ممکن است به ظرفیت تولید رسیده باشند، اما اگر قیمتها به بالای ۱۰۰ دلار بر بشکه افزایش یابد، سایر اعضا برای پمپاژ تحت فشار داخلی قرار خواهند گرفت. عربستان سعودی، امارات و عراق به راحتی میتوانند در مجموع ۳ میلیون بشکه در روز به تولید فعلی خود اضافه کنند. در حالی که ممکن است به نظر برسد که روسیه دیگر جای تولید بیشتر ندارد، اشتباه است که تصور کنیم تا ژوئن یا دسامبر نتواند بیشتر تولید کند. ولادیمیر پوتین تا جایی که میتواند به دلارهای نفتی نیاز دارد و همه را وادار میکند تا آن را تحویل دهند.
تهدید آخر؛ تقاضا
سپس بحث تقاضا مطرح است. من مدتها معتقد بودم که صحبت در مورد اوج تقاضا(peak oil) برای نفت بیهوده است. اما این بدان معنا نیست که رشد مصرف به اندازه وقتی که جهان از بحران کرونا بیرون آمد، قوی باقی خواهد ماند. مورس هم همینطور. او میگوید که توصیه او به فروش به تغییر سیاستهای پولی جهانی به سمت افزایش نرخ بهره تکیه دارد. روندی که بانکهای مرکزی بزرگ درباره آن هشدار میدهند – و در واقع به تدریج آن را ارائه میکنند. رشد اقتصادی احتمالا در نتیجه آن کند شود و همراه با آن، عطش برای نفت نیز کاهش مییابد.
با این حال، چین ممکن است به عنوان یک موازنه در مقابل کاهش تقاضا از سوی سایر جهان عمل کند. همچنین عوامل ناشناخته دیگری برای سناریوی نزولی وجود دارد. چند مورد، حداقل در حال حاضر، قیمتهای بالاتر برای مدت طولانیتر را توجیه میکنند. با وجود سطوح پایین ذخایر نفت، جهان نمیتواند هر گونه کمبود تولید را تحمل کند. با این حال، اگر تاریخ چیزی به ما یاد داده باشد، آن است که قطعیها (کمبود عرضه) اتفاق میافتند. حتی اگر عربستان سعودی و متحدانش بتوانند تولید خود را افزایش دهند، ظرفیت مازاد آنها امروز کمتر از یک سال پیش است. تنش ژئوپلیتیکی در اطراف اوکراین را هم اضافه کنید که بعید است به زودی از بین برود و به این ترتیب تمایلات به نفت منطقی است.
از بسیاری جهات، به نظر می رسد که جهان برای یک جهش فوق العاده قیمت، تنها به یک وقفه بزرگ در تولید نیاز دارد. این ثابت خواهد کرد که حق با افزایشیهاست. اما [این وقفه در تولید] به رشد اقتصادی نیز ضربه میزند و تورم را تقویت میکند و احتمال تحقق شرط مورس برای کاهش قیمتها در دسامبر را فراهم میکند. این وضعیت آن را شبیه سال ۲۰۰۸ میکند، زمانی که حق هم با خرسها (افزایشیها) و هم گاوها (کاهشیها) بود – فقط نه در یک زمان.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰