بازار سهام در ادامه مسیر نزولی نهایتا حمایت معتبر ۴/ ۱میلیون واحدی خود را از دست داد و این احتمال را تقویت کرد که در صورت ادامه‌‌‌‌‌دار شدن شرایط فعلی نماگر اصلی بازار در کانال ۳/ ۱‌میلیونی تثبیت شود. این احتمال از آن جهت تقویت می‌شود که بازار سرمایه از هر طرف در تنگنای اخبار منفی قرار گرفته و عوامل موثر در آن نیز شرایط خوبی ندارند، چراکه در کنار اینکه حصول توافق در مذاکرات برجام مجددا به وقفه افتاده، رکود بازارهای جهانی نیز اغلب صنایع بورس تهران را تحت‌تاثیر قرار داده‌‌‌‌‌اند، به‌طوری‌که دیگر اخبار ضد‌برجامی هم نمی‌توانند عاملی برای رشد سهام دلاری و صادرات‌محور بازار باشند.

از طرفی بسیاری از کارشناسان بازار یادشده معتقدند که رهایی از شرایط موجود نیازمند شکل‌‌‌‌‌گیری تغییراتی اساسی و فراگیر در سازوکار بازار سرمایه و فراتر از آن در کل اقتصاد است و محدودی از نمادها تغییراتی نظیر افزایش دامنه‌نوسان در تعداد افزایش ساعت معاملات در نمادهای فرابورسی از آن جهت که مجددا در بستر محدودی به‌کار گرفته می‌شوند، نمی‌توانند بازار سهام را به سمت بازاری کارآ و به دور از هیجان سوق دهند. اینطور که به نظر می‌رسد تا زمانی‌که خطر رکود در اقتصادهای حوزه یورو، ایالات‌متحده و چین وجود داشته باشد و قدرت‌های اقتصادی ‌درصدد افزایش نرخ بهره برآیند، نمی‌توان چندان به بقای بازار سهام در محدوده فعلی امیدوار بود و ریسک‌های متعدد موجود در اقتصاد ایران می‌تواند اوضاع را باز‌هم به زیان بورس تمام کند.

کلاف سردرگم بازار سهام

به گزارش اقتصاددان به نقل از دنیای اقتصاد  ، بورس اوراق‌بهادار تهران در حالی از نبود جریان نقدینگی کافی در معاملات رنج ‌‌‌‌‌می‌‌‌‌‌برد که اتفاقا با افت پیوسته نماگر اصلی بازار سهام، محدوده حمایتی یک‌میلیون و ۴۰۰‌هزار واحد نیز از دست رفت و نهمین افت بیش از یک‌درصد نماگر یادشده از ابتدای سال‌جاری به ثبت رسید. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که محدوده حمایتی مذکور بار روانی بالایی در میان فعالان بازار داشت، از این‌رو اغلب سرمایه‌گذاران نسبت به محدوده یادشده حساسیتی دوچندان دارند، بنابراین احتمال می‌رود بر اساس گام حرکتی اخیر، شاخص‌کل در مدار نزولی باقی بماند و احتمالا در کانال ۳/ ۱‌میلیون واحدی تثبیت شود، به‌طوری‌که در جریان دادوستدهای بورس تهران در روز گذشته نماگر اصلی تالار شیشه‌ای با ثبت افت ۰۹/ ۱‌درصدی (معادل ۱۵‌هزار و ۴۲۱واحد) در سطح یک‌میلیون و ۳۹۷‌هزار واحد قرار گرفت.

بر این اساس نماگر یادشده پس از ۱۱۰روز به سطح ثبت‌شده در ۶ فروردین۱۴۰۱ رسیده است. در این روز نماگر هم‌وزن بازار نیز همگام با شاخص‌کل در مدار نزولی قرار گرفت و با کاهش ۱۶/ ۱‌درصدی تا محدوده ۴۰۵‌هزار واحد عقب‌نشینی کرد. در ادامه مسیر خروج پول از بازار سهام حدود ۳۴۹‌میلیارد ‌تومان توسط سهامداران حقیقی از بازار خارج شد و بیشترین میزان خروج از ۹ مرداد سال‌جاری به ثبت رسید، به‌طوری‌که در این روز گروه «حمل‌ونقل» حدود ۵۵‌میلیارد‌تومان و صنعت «محصولات شیمیایی» با خروج پول بیش از ۴۷‌میلیارد‌تومانی بیشترین خروج سرمایه حقیقی درمیان صنایع را داشتند، در مقابل گروه «سایر مالی» با جذب نقدینگی حدود چهار‌میلیارد ‌تومانی در صدرجدول ورود نقدینگی صنایع قرار گرفت و پس از آن گروه محصولات کاغذی بیشترین ورود پول حقیقی را به ثبت رساند.

به تفکیک نمادهای معاملاتی نیز طی دادوستدهای روز گذشته بورس تهران «حکشتی» با خروج بیش از ۵۰‌میلیارد‌تومان در صدر خروج نقدینگی بورس روز گذشته قرار گرفت، پس از آن «شستا» با خروج بیش از ۱۷‌میلیارد‌تومان در رده دوم خروج نقدینگی از نمادهای معامله‌شده بازار سهام قرار گرفت و در مراتب بعدی جدول نیز «های‌وب» با خروج بیش از ۱۵‌میلیارد‌تومان سومین خروج سرمایه در روز شنبه را به‌نام خود ثبت کرد، درحالی‌که نمادهای «ولغدر» و «انرژی۳» به ترتیب با ورود پول حدود چهار‌میلیارد‌ تومانی و بیش از دو‌میلیارد‌تومانی همراه شدند و در صدرجدول جذب سرمایه حقیقی‌‌‌‌‌ها در روز گذشته قرارگرفتند؛ این در حالی است که مجموع ارزش معاملات خرد سهام (سهام و حق‌تقدم) در روز یادشده همچنان در سطحی کمتر از دو‌هزار‌میلیارد ‌تومان باقی ماند و به رقم‌هزار و ۶۶۶‌میلیارد ‌تومان رسید. اعداد و ارقام یادشده حکایت از معضل دیرینه بازار سرمایه دارد، چراکه بازار همچنان از نبود پول کافی در جریان دادوستدهای خود رنج می‌برد و به واسطه این مشکل اختلالات بسیاری در روند معاملات بازار یادشده به‌وجود آمده است، به‌طوری‌که سایه سنگین رکود بر سر بازار سهام سنگینی می‌کند و روند فرسایشی معاملات را ادامه‌‌‌‌‌‌دار کرده است، بنابراین در چنین شرایطی می‌توان گفت سرمایه‌گذاران انگیزه‌‌‌‌‌ای برای واردکردن سرمایه خود به این بازار ندارند. نگاهی دقیق‌‌‌‌‌تر به روند معاملاتی دیروز بورس نشان می‌دهد که بازار سهام از ابتدای معاملات به حمایت معتبر خود واکنش منفی نشان داده بود. بورس روز گذشته با افزایش عرضه و فشار فروش در معاملات با سرعت بیشتری در مدار نزولی حرکت کرد، به‌طوری‌که نهایتا در پایان معاملات روز شنبه دماسنج بازار به‌رغم برخورد با حمایت معتبر ۴/ ۱‌میلیون واحدی خود در مدار نزولی باقی ماند و به ابر کانال یک‌میلیون و ۳۹۰‌هزار واحد وارد شد؛ این در حالی است که نمادهای معاملاتی «فارس»، «کچاد» و «حکشتی» در این روز بیشترین تاثیر منفی بر شاخص‌کل را داشتند اما در مقابل ‌نماد معاملاتی «مبین» تاثیر مثبت بر شاخص‌کل گذاشت، اما به دلیل ناچیز بودن این تاثیر در مقایسه با تاثیر منفی سهام بزرگ بازار،‌ نماد یادشده نتوانست آنطور که باید مانع از افت شاخص‌کل شود. ‌نماد «فسبزوار» با ۵۸ واحد تاثیر مثبت بر شاخص‌کل رتبه دوم تاثیر مثبت بر نماگر یادشده را به ثبت رساند، بنابراین بر اساس برآیند معاملات بورس تهران طی روزهای اخیر می‌توان گفت نوسانات با پایداری نماگر اصلی بازار سرمایه در مدار نزولی، در این مدت خروج پول از بازار یادشده نیز نسبت به گذشته نه‌چندان دور تشدید شده‌است، به‌طوری‌که فعالان بازار دیگر چندان رمقی برای تحرک در بازار سهام ندارند و نه‌تنها جریان نقدینگی جدیدی در بازار یادشده جذب نمی‌شود بلکه نقدینگی موجود نیز بیشتر میل به خروج از بازار نشان می‌دهد؛ این در حالی است که به گفته کارشناسان اغلب سهام موجود در بورس تهران از نظر قیمتی در سطوح ارزنده‌ای قرار دارند و برای سرمایه‌گذاری مناسب هستند، اما روند فرسایشی و ادامه‌‌‌‌‌دار خروج نقدینگی از بازار مانع از آن می‌شود که سرمایه جدیدی در بازار جذب شود. از طرفی اغلب کارشناسان این بازار معتقدند که علت بی‌توجهی سرمایه‌گذاران به بازار یادشده این است که این افراد دیگر بازار سرمایه را فضای مناسبی برای سرمایه‌گذاری نمی‌‌‌‌‌دانند. در چنین شرایطی اغلب سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند در بستری مناسب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر و البته امن‌‌‌‌‌تر به معامله بپردازند تا با اطمینان‌خاطر بیشتری سرمایه خود را وارد بازار کنند.

برجام بی‌‌‌‌‌برجام؟

اما به‌طور کلی ناکامی سرمایه‌گذاران در بازار سهام تا حد زیادی معلول عدم‌شفافیت در مذاکرات هسته‌‌‌‌‌ای است که این روزها به مشکلی پایدار در بورس تهران بدل شده است، به‌طوری‌که فعالان بازار دیگر همانند قبل گوش‌به‌زنگ اخبار برجامی نیستند، چراکه تاکنون چندبار مذاکرات احیای برجام به نقطه پایانی نزدیک شده و در پی آن اغلب بازارها با خوش‌بینی به پیشواز توافق در مذاکرات رفته‌‌‌‌‌اند، اما نه‌تنها توافقی حاصل نشده بلکه طرفین مذاکره‌کننده توپ را به زمین یکدیگر می‌اندازند و از اعلام خبر موثق و صحیح سر باز ‌می‌زنند؛ این در حالی است که در روزهای گذشته بر اساس صحبت‌های آنتونی بلینکن، وزیرخارجه ایالات‌متحده آمریکا در نشست خبری مشترک با دبیرکل ناتو، بازارهای مالی داخلی مجددا در فاز منفی قرار گرفته‌‌‌‌‌اند و احتمال حصول توافق در مذاکرات هسته‌‌‌‌‌ای را بسیار دورتر از قبل می‌‌‌‌‌پندارند، چراکه وزیرخارجه ایالات‌متحده به‌رغم اینکه از حل‌شدن بسیاری از شکاف‌‌‌‌‌ها و کنار گذاشته‌شدن بسیاری از خواسته‌‌‌‌‌های غیربرجامی ایران طی هفته‌‌‌‌‌های گذشته خبر داد، پاسخ مکتوب اخیر ایران به پیشنهادهای اتحادیه اروپا را یک عقبگرد دانسته و از آن به‌عنوان عامل اصلی توقف در مذاکرات برجامی یاد کرده است.

وی همچنین اشاره کرده است: «آمریکا احیای توافق هسته‌‌‌‌‌ای (برجام) را در شرایط کنونی ناممکن می‌داند و فقط وقتی حاضر به بازگشت به مذاکره است که آن را در راستای منافع ملی خود ببیند، اما آنچه تاکنون دیده‌‌‌‌‌ایم باعث عقبگرد شده و نه پیشرفت. قرار نیست توافقی حاصل کنیم که الزامات حداقلی ما را برآورده نکند. فقط توافقی را امضا می‌کنیم که موجب پیشبرد امنیت ملی ما شود.»

اما عدم‌توجه سرمایه‌گذاران به اخبار برجامی معلول علت‌‌‌‌‌های مهم‎تر دیگری از قبیل افزایش نرخ بهره اقتصادهای بزرگی نظیر ایالات‌متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و همچنین کانادا است که به‌دنبال آن سرنوشت بازارهای جهانی دگرگون شده است، از این‌رو بر اساس آخرین آمار اعلامی نرخ بهره کانادا، بیشترین میزان نرخ بهره درمیان کشورهای پیشرفته را از آن خود کرده است.

از طرفی بانک مرکزی اروپا طی روزهای اخیر از افزایش ۷۵/ ۰‌درصدی نرخ بهره خبر داده که بر این اساس با رشد نرخ بهره در اروپا، شاخص دلار یک‌درصد کاهش یافت که با تضعیف دلار شاهد رشد قیمت نفت و فلزات بودیم، اما در این میان نکته قابل‌توجه این است که چنین افزایشی در نرخ بهره بانکی اروپا از زمان راه‌‌‌‌‌اندازی واحد پول یورو در بیش از دو دهه گذشته بی‌‌‌‌‌سابقه بوده است، بنابراین در چنین شرایطی که در کنار افزایش نرخ بهره اقتصادهای مهم دنیا، اخبار ضد‌ونقیضی به‌طور مستمر از روند مذاکرات وین مخابره می‌شود و طرفین مذاکره‌کننده اغلب نظری متفاوت و عکس هم به رویدادهای حاصله دارند، بازار سهام طبیعتا در روند فرسایشی و رکودی خود پایدار باقی می‌‌‌‌‌ماند مگر اینکه معضل دیرینه آن یعنی برجام به سرانجام برسد و تکلیف بازارهای مالی کشور مشخص شود، چراکه در ادامه این بی‌‌‌‌‌خبری، رکود بازارها بیش از پیش بر ناکارآمدی سرمایه‌گذاری در بورس تهران می‌‌‌‌‌افزاید و سرمایه ‌‌‌‌‌گذاران را بیش از پیش از سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه دلسرد می‌کند.

البته این موضوع به این معنا نیست که با مشخص‌شدن نتیجه مذاکرات برجام بازارهای مالی با رشد شارپی همراه خواهند شد. دلیل چنین دیدگاهی این است که اتفاقا با احتمال عدم‌توافق در مذاکرات، بازارها در کوتاه‌‌‌‌‌مدت در بازه‌‌‌‌‌ای منفی معامله خواهند شد، چراکه ممکن است به شکلی موقت شاهد افت هیجانی در بازار ارز باشیم، اما منظور این است حتی اگر توافقی هم در مذاکرات هسته‌‌‌‌‌ای حاصل نشود، صرفا مشخص‌شدن این سرانجام این بلاتکلیفی می‌تواند بازارها و البته سرمایه‌‌‌‌‌گذاران را از غبار سردرگمی نجات دهد و ادامه مسیر آنها را روشن سازد.

راه فرار از رکود

اما از همه حرف و حدیث‌ها پیرامون رکود بازار سهام که بگذریم به‌نظر می‌رسد که تنها راه برون‌رفت از این رکود راهی بلندمدت باشد، چراکه در کوتاه‌مدت و میان‌مدت بازار سهام تحت‌تاثیر ساختارهای داخلی و تحریم‌های خارجی نمی‌تواند راه خود را به‌سوی مسیر بهتر و رونقی پایدار هموار کند. بر این اساس می‌توان گفت که راه رونق بلندمدت بازار سهام از شرایطی می‌گذرد که اولا به سبب اصلاح ساختار تصمیم‌گیری و شفافیت امنیت تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاران در کل اقتصاد و متعاقبا بازار سهام هموار باشد و ثانیا اقتصاد کشور ریسک‌های بین‌المللی کمتری را شاهد باشد.

در شرایط یادشده می‌توان امید داشت که ورود تکنولوژی به اقتصاد ایران در کنار کاهش هزینه‌های تحریم و افزایش سرمایه‌گذاری اوضاع را برای شرکت‌های بورسی بهبود ببخشد و زمینه‌ای را فراهم کند که در آن بهبود وضعیت بهره‌وری و تولید و فروش به سود شرکت‌ها و بروز زمینه برای رشد درآمد آنها بینجامد.

تسکین بی‌‌‌‌‌ثمر

اما در ادامه ناکارآمدی سیاست‌های به‌کار گرفته‌شده در بازار سهام می‌توان به موضوع افزایش دامنه‌نوسان به سطح مثبت و منفی ۷‌درصد اشاره کرد.

دامنه‌نوسان همواره مشکلی جدی برای بازار سرمایه بوده که محدود‌سازی آن پیامدهای متعددی بر معاملات بورس داشته است، از این‌رو افزایش آرام و منطقی دامنه‌نوسان می‌تواند کمک بزرگی برای اصلاح سازوکار بازار و بهبود روند معاملات باشد و بازار سرمایه را به سمت بازاری کارآ و منطقی‌‌‌‌‌تر سوق دهد، اما بسیاری از کارشناسان معتقدند این رویداد از آن جهت که تنها در تعداد نمادی محدود به‌کار گرفته‌شده، نمی‌تواند برای بازار مفید باشد و تعدیل روند معاملات را سرعت ببخشد، اگرچه چنین تغییراتی در ساختار بازار، تغییراتی طولانی‌مدت است و در بلندمدت تاثیر خود را بر جای می‌گذارد اما نمی‌توان از این موضوع غافل شد که تغییر در عوامل و سازوکار بنیادی باید تمام بازار را شامل شود، از این‌رو می‌توان گفت دامنه‌نوسان، افت‌‌‌‌‌ها و بعضا رشدها را به لحاظ زمانی، دچار کندی و فرسایش می‌کند و بازار را از حالت عادی خود خارج می‌کند، چراکه اگر دامنه‌نوسان محدود نبود در شرایطی مانند سال‌های گذشته، بازار سهام بعد از یک رشد شدید و معامله‌شدن بالاتر از ارزش ذاتی، بسیار زودتر اصلاح خود را به پایان می‌رساند، زیرا بعد از رشد شدید بازار، این افت طبیعی است، اما دامنه‌نوسان، اختلالی در این مقطع ایجاد می‌کند که به‌‌‌‌‌جای اینکه اجازه بدهد بازار در عرض چند روز و نهایتا چند‌ماه به تعادل برسد؛ رسیدن به تعادل به‌شدت به تاخیر می‌‌‌‌‌افتد و ممکن است این اصلاحات بعضا تا سال‌ها ادامه داشته باشد. نهایتا این دامنه‌نوسان، با به‌‌‌‌‌تاخیر افتادن تعادل طبیعی بازار بستر شکل‌‌‌‌‌گیری تعادلی را فراهم می‌کند که به مراتب تعادلی بدتر است. به‌عبارتی، تاخیر زمانی باعث می‌شود سهامداران در بازار سهام، خسته و دلسرد شده و حتی در شرایطی که سهام آنها به شرایط ارزنده‌‌‌‌‌ای رسیده و به‌اصطلاح حباب هم تخلیه شده، به دلیل خستگی و ناامیدی از بازار اقدام به‌فروش سهام خود کنند.

البته این موضوع، احتمال اینکه با برداشته شدن یک‌‌‌‌‌باره دامنه‌نوسان مجددا مخاطراتی در روند معاملات ایجاد شود را رد نمی‌کند، چراکه اگر دامنه‌نوسان بورس به یک‌‌‌‌‌باره برداشته شود؛ سهامداران با رفتار هیجانی، در کمترین زمان دچار ضررهای سنگین می‌شوند.

از طرفی در کنار افزایش نسبی دامنه‌نوسان، معاملات فرابورس در روز گذشته میزبان رویداد جدیدی بود که در پی آن ساعت معاملات در بازار یادشده با افزایش ۳۰ دقیقه‌‌‌‌‌ای تا ساعت۱۳ ادامه یافت. بسیاری از فعالان بازار این تغییر را کارآ می‌‌‌‌‌دانند اما در مقابل عده‌‌‌‌‌ای بر این باور هستند که این تغییر باید در سازوکار معاملات بورس تهران نیز به‌کار گرفته می‌شد تا بتوان آن را اتفاقی مثبت تلقی کرد، چراکه تغییرات محدود اعمال‌شده نمی‌تواند تغییر چشمگیری در بهبود روند معاملات و بالطبع در جلب‌اعتماد عمومی سهامداران ایجاد کند.