تاریخ انتشار : شنبه 4 اردیبهشت 1400 - 10:18
کد خبر : 44071

زمینه های حقوقی استقلال قره باغ ارمنی از شوروی یا آذربایجان

زمینه های حقوقی استقلال قره باغ ارمنی از شوروی یا آذربایجان

به قلم دانیال امیری ۷/آبان/١٣۹۹ ۲۸/اکتبر/۲۰۲۰ تغییر از جمهوری شورایی به اتحادیه کشورهای مشترک المنافع که در فرهنگ عامه از آن با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی یاد می شود، تغییرات عظیم سیاسی و تاریخی در پی داشت که در آخرین دهه قرن بیستم میلادی اتفاق افتاد. از پیامدهای مهم آن می توان پایان جنگ سرد

به قلم دانیال امیری
۷/آبان/١٣۹۹
۲۸/اکتبر/۲۰۲۰

تغییر از جمهوری شورایی به اتحادیه کشورهای مشترک المنافع که در فرهنگ عامه از آن با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی یاد می شود، تغییرات عظیم سیاسی و تاریخی در پی داشت که در آخرین دهه قرن بیستم میلادی اتفاق افتاد.

از پیامدهای مهم آن می توان پایان جنگ سرد و آغاز یک سلسله جنگ های خونین در اروپای شرقی مخصوصا بالکان، جنگ های داخلی مانند جنگ اول چچن، در آسیای میانه مانند جنگ داخلی تاجیکستان، قدرت گرفتن بنیادگرایی اسلامی در افغانستان و پیدایش طالبان و در قفقاز جنوبی جنگ قره باغ بین آذربایجان و ارامنه بر سر حاکمیت یا استقلال این منطقه دانست.

اما قره باغ دقیقا کجاست و در دهه ۹۰ میلادی چه وضعیتی داشت؟

ادعای استقلال قره باغ، پذیرفتن یا نپذیرفتن آن از نظر قوانین داخلی شوروی و قوانین بین المللی چه شرایطی دارد؟

قره باغ منطقه ای کوهستانی در قفقاز جنوبی و در غرب رود کورا واقع شده که اکثریت ساکنین آن ارامنه بودند به همراه ۲ شهر کردنشین که در مناطق اطراف شمال و شرق آن ترک های آذری ساکن شدند.

در تقسیمات سیاسی شوروی این منطقه بعنوان اوبلاست قره باغ شناخته می شد.

اوبلاست یعنی آنکه این منطقه دارای یک مجلس مستقل محلی با حاکمیت خودمختار بوده ولی چون در محاصره خاک جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی قرار داشت و نه تحت حاکمیت آن، با حاکمیتی مستقل تحت مدیریت باکو بود.

حاکمیت خودمختار قره باغ تحت مدیریت باکو علی رغم کارشکنی های آذری ها و نارضایتی ارامنه ادامه داشت تا اینکه شوروی دچار فروپاشی شد و مناطق بسیاری بصورت قانونی از حاکمیت شوروی اعلام استقلال کردند.

اما اعلام استقلال این مناطق از شوروی براساس چه قانونی صورت می گرفت؟

بطور خلاصه ماده ۷۶ قانون اساسی شوروی و البته ماده سوم قانون ۳ آوریل ۱۹۹۰ به عنوان متمم قانون اساسی شوروی به جمهوری ها و مناطق خودمختار تحت حاکمیت شوروی این اجازه را می داد که در صورت تقاضای ۱۰% از ساکنین یا تصویب مجلس هر منطقه در خصوص استقلال هر جمهوری یا منطقه خودمختار، رفراندوم استقلال برگزار گردد، که البته می بایست به تایید شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی برسد که این شورا به دلیل فروپاشی جماهیر شوروی در زمان استقلال جمهوری آذربایجان و چند منطقه دیگر وجود نداشت و این مناطق صرفا با استناد به تصمیمات داخلی و پذیرش بین المللی اعلام استقلال کردند.

براساس قوانین ذکر شده، قره باغ ارمنی نیز با استناد به همین قوانین اعلام استقلال نمود که با مخالفت شدید آذربایجان مواجه گردید و چون حاکمیت شوروی به عنوان مرجع قضاوت وجود نداشت، تحت ادعای ارضی جمهوری آذربایجان و قضاوت سازمان ملل، استقلال قره باغ علی رغم قوانین داخلی جماهیر شوروی به رسمیت شناخته نشد و با پافشاری طرفین بر مواضع خود طی ۳ دهه گذشته منجر به اختلافات شدید و درگیری های متعدد میان آذربایجان و ارامنه گردید.

شاید اگر این اعلام استقلال ها قبل از فروپاشی شوروی صورت گرفته بود و اعلام استقلال قره باغ به تایید شورای عالی می رسید (که البته استقلال آذربایجان هم به تصویب این شورا نرسیده) قره باغ امروز به عنوان یک جمهوری شناخته می شد و ۳ دهه درگیری به وجود نیامده بود.

اما وقتی صحبت از استقلال سرزمین و ملتی می شود، همیشه به قوانین شوروی استناد نمی کنند.
در دنیا مناطق مختلفی توانستند در دوره های مختلف ضمن اعلام استقلال، موجودیت خود را نیز در مجامع بین المللی براساس حق تعیین سرنوشت ملت ها به رسمیت بشناسانند.

در خصوص استفاده از حق تعیین سرنوشت در مسئله قره باغ، ارامنه به مسائل مختلفی استناد می کنند، با توجه به چند قومی بودن جمهوری آذربایجان با اکثریت آذری و دگرستیزی ترک های آذری و ضمنا با در دست داشتن حاکمیت سیاسی، قدرت نظامی و ثروت ملی جمهوری آذربایجان، از طرف ترک های آذری بر علیه اقلیت های ساکن این کشور از قبیل تالش ها، لزگی ها، اوارها، تات ها و خصوصا ارامنه فشار های زیادی وارد می شود.

ارامنه معتقدند همزیستی مسالمت آمیز و تامین امنیت جامعه ارمنی تحت حاکمیت ترک ها صورت نمی گیرد و از جانب رژیم باکو تهدید خواهد شد چرا که اصولا ترک ها با سکونت تاریخی ارامنه در اراضی تحت حاکمیت نوپای شان مخالفند و برای اثبات این مسئله به کشتارهای متعدد ارامنه توسط ترک ها در سده های گذشته و خصوصا دهه های اخیر در شهرهای مختلف آذربایجان اشاره می کنند.

کشتارهای متعددی که توسط سازمان های بین المللی به رسمیت شناخته شده اند از قبیل کشتار سومقائیت، باکو، شوشی، گنجه، ماراقا و … که ترک ها بر علیه ارامنه در قفقاز جنوبی تحت حاکمیت آذربایجان انجام دادند.

همچنین بجز این کشتارها از زمان آغاز درگیری های قره باغ در سه دهه گذشته و پیروزی ارامنه و اعلام استقلال قره باغ موج گسترده‌ای از ارمنی ستیزی در آذربایجان توسط دولت این کشور ترویج و شدت گرفته است.

به عنوان مثال در یک گردهمایی بین المللی نظامی، یک سرباز آذری سر یک سرباز ارمنی را که خوابیده بود برید، ولی در باکو به او مدال می‌دهند و از طرف رئیس جمهور آذربایجان مورد تشویق قرار می گیرد.

با توجه به نهادینه شدن ارمنی ستیزی در آذربایجان، عدم استقلال قره باغ و ادامه حاکمیت آذربایجان به معنی زیر فشار قرار گرفتن و نهایتا نابودی ملت ارمنی است و به همین دلیل ارامنه قره باغ خواهان به رسمیت شناختن بین‌المللی استقلال شان بر اساس حق تعیین سرنوشت هستند.

با جمع بندی مطالب ذکر شده می توان دریافت که قره باغ ارمنی با توجه به اوبلاست(خودمختار)بودن از لحاظ حقوقی، هم بر اساس قوانین داخلی شوروی می توانست مانند جمهوری آذربایجان و سایر مناطق خودمختار شوروی اعلام استقلال کند و باید به رسمیت شناخته می‌شد و هم با استناد به گذشته مظلومانه و آینده مبهم ولی ترسناک و تهدیدات آذربایجان بر علیه ارامنه باز هم از لحاظ حقوقی می تواند براساس اصل تعیین سرنوشت ملت ها توسط جامعه بین‌الملل به رسمیت شناخته شود.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

حسن حبشي دوشنبه , ۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۵

مگر قره باغ می تواند ارمنی باشد با سواد .البته ارمنی ها از ایران وتبعیدهای عثمانی در آنجا هستند ۶۰ هزار ارمنی الان درخان کندی وجود دارد اما یک میلیون آذری را باکمک روسیه وهم فکران شما از قره باغ بیرون کردند

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....