تاریخ انتشار : شنبه 4 اردیبهشت 1400 - 11:04
کد خبر : 44100

زمینه های جنگ قره باغ، طمع بر خاک یا حفظ حیات؟

زمینه های جنگ قره باغ، طمع بر خاک یا حفظ حیات؟

بقلم دانیال امیری ۱۷/مهر/١٣٩٩ ۸/اکتبر/۲۰۲۰ جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان دو جمهوری استقلال یافته از جماهیر شوروی از سال۱۹۹۲، بدنبال تصرف منطقه ارمنی نشین قره باغ کوهستانی و بخش هایی در اطراف آن از اراضی آذربایجان توسط ارامنه و اعلام خودمختاری این منطقه ارمنی نشین، وارد درگیری نظامی شده و تلاش ها برای حل این

بقلم دانیال امیری
۱۷/مهر/١٣٩٩
۸/اکتبر/۲۰۲۰

جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان دو جمهوری استقلال یافته از جماهیر شوروی از سال۱۹۹۲، بدنبال تصرف منطقه ارمنی نشین قره باغ کوهستانی و بخش هایی در اطراف آن از اراضی آذربایجان توسط ارامنه و اعلام خودمختاری این منطقه ارمنی نشین، وارد درگیری نظامی شده و تلاش ها برای حل این مناقشه تاکنون بی نتیجه مانده است.

تا اینجا آنچه خواننده برداشت می کند این است که بخشی از کشوری مستقل، با انگیزه های قومی سعی در تجزیه طلبی دارد و از سوی کشور دیگری که همتبار تجزیه طلبان است، مورد حمایت قرار گرفته، ولی این برداشت براساس بررسی ناقص قضایای سال ۱۹۹۲ میلادی به بعد است.

ابتدا باید بدانیم که ارامنه به جز ارمنستان و آذربایجان، در کشورهای دیگری از جمله گرجستان، لبنان، سوریه و… جمعیت در خور توجهی داشته، ولی در هیچکدام از کشورهای مذکور از همزیستی مسالمت آمیز عدول نکرده و با حسن همجواری در کنار سایر اقوام و تحت حکومت های شان مشغول به زندگی می باشند.

از این رفتار می توان دریافت که مسئله ارامنه در قره باغ فراتر از تعصبات قومی و خواست الحاق و یکپارچگی سرزمینی است و با نگاهی به تاریخ معاصر قفقاز و نسل کشی های متعدد ارامنه توسط دولت باکو، اثبات می شود که تلاش ارامنه در قره باغ جهت حفظ حیات و تامین امنیت شهروندان ارمنی از سوء نیت های احتمالی ولی مسبوق به سابقه دولت آذربایجان است، فعالیت های نژادپرستانه ای که در این مقاله سعی میشود بعضی از آنها را به آگاهی خواننده برسانیم.

اتحاد جماهیر شوروی از سال ۱۹۲۳ میلادی منطقه ارمنی نشین قره باغ کوهستانی را که تا قبل از آن جدا از حاکمیت آذربایجان بود، استان خودمختار جمهوری آذربایجان خواند و تا فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ این بخش بندی کشوری که به هیچ وجه با ترکیب قومی و ملی منطقه همخوانی نداشت پابرجا ماند و منجر به فجایع انسانی متعدد به ضرر ارامنه گشت.

در تاریخ ۲۷ فوریه سال ۱۹۸۸ میلادی زمانی که هنوز هیچ درگیری در قره باغ آغاز نشده بود، گروه های افراطی آذری با انگیزه پاکسازی قومی شروع به قتل عام ارامنه ساکن در شهر بندری سومقاییت در نزدیکی شهر باکو کردند.

دولت مرکز شوروی نیروهای انتظامی خود را برای خاتمه دادن به کشتار ارامنه به سومقاییت اعزام کرد، اما با مقاومت آشوبگران ترک، نتوانست جلوی قتل عام ارامنه بی دفاع توسط آذری ها را بگیرد و نهایتا دولت مرکزی شوروی مجبور شد با اعلام حالت حکومت نظامی، قتل عام ارامنه سومقاییت توسط پانترک های آذری را متوقف نماید.

پارلمان اروپا در سال ۱۹۸۸، مجلس سنای آمریکا در سال ۱۹۸۹ و همچنین چند کشور دیگر قطعنامه هایی در محکومیت قتل عام ارامنهِ سومقاییت توسط آذری ها را صادر کردند.

قتل عام مشابه دیگری در همان سال یعنی در نوامبر ۱۹۸۸ میلادی توسط نیروهای آذربایجان بر علیه ارامنه شهر گنجه صورت گرفت، که علی رغم تلاش سربازان روسی برای جلوگیری از وقوع این قتل عام، جمعیت بسیاری از ارامنه توسط نیروهای آذربایجان و با هدف پاکسازی قومی شهر گنجه، کشته و زخمی شدند.

در این میان اما پایتخت جمهوری آذربایجان، شهر باکو، نه تنها از فجایع کشتار ارامنه مستثنی نماند، بلکه طی سال های ۱۹۰۵ و ۱۹۱۸ و ۱۳ ژانویه ۱۹۹۰ مجموعه قتل عام های متعددی توسط سربازان آذربایجان بر علیه ارامنه ساکن شهر باکو صورت گرفت.

در آوریل ۱۹۹۲ در خلال جنگ قره باغ قتل عام دیگری توسط نیروهای آذربایجان صورت گرفت، این بار نیز جهانیان نظاره گر کشتار و جنایات متعدد و حتی سر بریدن تعداد زیادی از ارامنه ساکن ماراقا توسط ارتش باکو بودند.

اطلاعات مربوط به این کشتار از سوی سازمان دیده بان حقوق بشر و سازمان عفو بین الملل نیز تایید شده اند.

این قتل عام ها نمونه هایی از موارد متعدد قتل عام ارامنه توسط دولت و عوامل افراطی جمهوری آذربایجان در مناطق گتاشن، مارتوناشن، بوزلوخ، ارکج و…خصوصا طی سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۲ میلادی با هدف پاکسازی قومی منطقه و نسل کشی ارامنه بوده است.

حال به فرض اینکه در قرن ۲۱ و تسلط رسانه ها و خبررسانی ها و نظارت بر فعالیت دولت ها، چنانچه دولت آذربایجان قصد نسل کشی مجدد ارامنه را نداشته باشد، ولی بطور حتم آسیمیلاسیون فرهنگی و هویتی آنها را در دستور کار خود قرار خواهد داد، کما اینکه همین مسئله در خصوص تالش ها، تات ها، لزگی ها و سایر اقوام ساکن در جمهوری آذربایجان به اجرا درآمده و البته از سوی این اقوام نیز با مقاومت هایی روبرو شده است.

بنا به دلایل ذکر شده مردم قره باغ با آگاهی از گذشته تلخ و ترس از آینده مبهم ولی خطرناک تحت حاکمیت جمهوری آذربایجان، بنا بر ماده۳ قانون اساسی جماهیر شوروی که به آذربایجان و سایر جماهیر اجازه استقلال داد، اعلام استقلال کرد و طی نبردهای دهه ۹۰ میلادی علی رغم حمایت های گسترده ترکیه و گروه های تندرو افراطی از کشورهای افغانستان، پاکستان، چچن و… مقاومت کرده و اکنون پس از سه دهه مقاومت و تنش های متعدد مخصوصا در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ حاضر به عقب نشینی از موضع اتخاذ شده نیستند، چرا که واگذاری قره باغ به آذربایجان را معادل با نابودی ملت ارمنی قره باغ می دانند و به همین دلیل با استناد به قوانین داخلی دهه ۹۰ مربوط به استقلال از شوروی و قانون حق تعیین سرنوشت سازمان ملل متحد، خواهان به رسمیت شناختن جمهوری قره باغ از سوی مجامع بین المللی هستند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

امیر شنبه , ۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۱:۴۷

آقای دانیال امیری واقعا مشخصه با مستندات و مدارک نوشتن و تمامی دلایل ذکر شده بدون تعصب و جانبداری و بی طرفانه نوشته شده است خیلی وقت ها متاسفانه در جانبداری های قومی یا مذهبی در مسائل منطقه ای اصل موضوع و واقعیت کتمان می گردد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....