تاریخ انتشار : چهارشنبه 29 تیر 1401 - 11:23
کد خبر : 94999

در حکومت علی بن ابی طالب( ع) مردم چه داشتند ؟

در حکومت علی بن ابی طالب( ع) مردم چه داشتند ؟

۱️⃣ آزادی بیان (نهج‌البلاغه خطبه ۲۱۶) و گمان نکنید که شنیدن سخن حق بر من سنگین است.. کسی که اگر سخن حق به او گفته شود، یا عدالت به او پیشنهاد گردد بر او سنگین آید، عمل به حق و عدل بر او دشوارتر است. بنابراین از حق گویی یا مشورت به عدل خودداری نکنید

۱️⃣ آزادی بیان
(نهج‌البلاغه خطبه ۲۱۶)

و گمان نکنید که شنیدن سخن حق بر من سنگین است.. کسی که اگر سخن حق به او گفته شود، یا عدالت به او پیشنهاد گردد بر او سنگین آید، عمل به حق و عدل بر او دشوارتر است. بنابراین از حق گویی یا مشورت به عدل خودداری نکنید

۲️⃣ حقوق بشر
(نهج‌البلاغه نامه ۵۳ به مالک اشتر)

مهربانی و محبت و لطف به مردم را شعار قلب خود قرار ده و بر مردم همچون حیوان درنده مباش که خوردن آنان را غنیمت دانی، زیرا مردم بر دو گروهند:
یا برادر دینی تو هستند (با تو هم عقیده و مسلمان هستند) یا (اگر هم عقیده تو و مسلمان نیستند) مانند تو انسان هستند

۳️⃣ جلوگیری از فساد قبل از وقوع آن
(نهج‌البلاغه نامه ۲۰ به زیاد بن ابیه)

به خدا قسم می خورم، قسم صادقانه که اگر به من خبر رسد که در بیت المال مسلمانان در مالی اندک یا زیاد خیانت ورزیده ای، چنان بر تو سخت گیری کنم که تو را تهیدسـت و سنگین بـار و ذلیـل و پسـت کنـد! والسّـلام

۴️⃣ محاکمه عادلانه مفسدین اقتصادی
(نهج‌البلاغه نامه ۴۱ خطاب به یکی از کارگزاران)

چون زمینه تشدید خیانت به امت برایت فراهم شد به سرعت حمله کرده، و به شتاب از جای جَستی، و آنچه توانستی از اموالی که برای بیوه زنان و یتیمان نگهداری می شد مانند گرگ تیز رو که بزغاله مجروحِ از پا افتاده را برباید، ربودی، و آن مال را با خیال راحت به حجاز منتقل کردی، بدون اینکه در این غارتگری احساس گناه کنی!

آن گاه که خداوند به من قدرت دست یابی به تو را بدهد چنان عقوبتت کنم که عذرخواهم نزد حق باشد، و با شمشیرم گردنت را بزنم شمشیری که احدی را با آن نزدم جز اینکه وارد جهنّم شد.
به خدا قسم اگر حسن و حسینم آنچه را تو انجام دادی انجام می دادند، از من نرمشی نمی دیدند، و به مرادی نمی رسیدند، تا اینکه حق را از آنان بازستانم، و باطلی را که از ستمشان به وجود آمده نابود سازم.

۵️⃣ سرکوب رانت خواری (نزدیکی و قوم و خویشی با حاکم امتیاز نبود)
(نهج‌البلاغه خطبه ۲۱۵)

به خدا قسم عقیل (برادر حضرت علی) را در اوج فقر دیدم که یک مَن گندم از بیت المال شما را (بیشتر از سهم خودش) از من درخواست داشت
آهن پاره ای را گداخته و به بدن او نزدیک کردم تا مایه عبرتش شود
ناگهان ناله زد، و نزدیک بود از آن آهن گداخته بسوزد، به او گفتم:
مادران داغدار بر تو بگریند ای عقیل، آیا تو در برابر آهن پاره ای که انسانی آن را به شوخی و بازی روشن کرده، ناله می زنی، ولی مرا به جانب آتشی که خداوند قهّار به جهت خشم خود افروخته، می کشانی؟! آیا تو از این درد اندک ناله بزنی، و من از آتش سوزنده جهنم ناله نزنم؟!

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....