اقدام عجیب رسانه ملی بعد از باخت ایران
جام جهانی فوتبال در قطر رخدادی مهم در عرصه اجتماعی اقتصادی فرهنگی و سیاسی است که این روز ها دهن میلیارد ها نفر از مردم دنیارا از طریق رسانه های دیداری شنیداری گفتاری و شبکه های اجتماعی بخود مشغول کرده است . چرا اتاق فکر رسانه ملی در باره پیامد های بازی ایران با امریکا
جام جهانی فوتبال در قطر رخدادی مهم در عرصه اجتماعی اقتصادی فرهنگی و سیاسی است که این روز ها دهن میلیارد ها نفر از مردم دنیارا از طریق رسانه های دیداری شنیداری گفتاری و شبکه های اجتماعی بخود مشغول کرده است .
چرا اتاق فکر رسانه ملی در باره پیامد های بازی ایران با امریکا در جام جهانی قطر پیش بینی احتمال باخت و نوع واکنش به این رخدلد جهانی را نداشت ؟
کارشناسان و مجریان و میز های عریص و
طویل رساته ملی در دور جدید چرا اینقدر کمتجربه هستند ؟
ایا سرمایه کارشناسی در صدا و سیما فقط همین چند نفر هستند ؟
چرا در رسانه به مقوله اینده پزوهی کمتر توجه نی شود ؟
دانش آیندهپژوهی به معنی نگاه آیندهنگرانه به دنبال کشف روندها، رویدادها و سناریوهای محتمل آینده است؟
در بحث تحولات رسانه ای همه چیز به ویژه در یک دهه گذشته تغییر پیدا کرده یا به عبارتی تغییرات ملموس و محسوس و شتاب تغییرات در چند سال گذشته زیاد بوده است و در واقع هر روز و هر هفته می توان گفت تغییرات بسیار مهمی را در حوزه رسانه و ارتباطات شاهدیم واین تغییرات را نه تنها متخصصان بلکه مردم عادی هم متوجه هستند و در حال استفاده مثبت یا منفی، مسئولانه و غیرمسئولانه از این تغییرات هستند
اقدام عجیب صداوسیما بعد از باخت ایران!
ویژه برنامه شبکه سه با اجرای میثاقی و احمدی هم مدام حولوحوش تیم ملی و برد مقابل امریکا محتوا تولید میکرد. این حمایت تا زمان برگزاری بازی ادامه پیدا کرد، اما با وضعیتی عجیب به پایان رسید.
بعد از برد ایران مقابل ولز در جام جهانی حمایتهای رسانهای از تیم ملی افزایش پیدا کرد به نحوی که تقریبا تمام برنامههای صداوسیما را دربرگرفت. یک زیرنویس به صورت دایم در شبکههای تلویزیونی پخش میشد که مجموعهای از پیامهای ارسالی مردم را نشان میداد. پیامهایی حاوی آرزوی موفقیت برای ملیپوشان در بازی مقابل امریکا. کار به جایی رسید که انتشار یک موزیک ویدیو که در حمایت از تیم ملی خوانده شده بود، تبدیل شد به یکی از آیتمهای اخبار. آن هم نه در قسمت اخبار ورزشی، بلکه در قسمت مشروح اخبار سیاسی.
ویژه برنامه شبکه سه با اجرای میثاقی و احمدی هم مدام حولوحوش تیم ملی و برد مقابل امریکا محتوا تولید میکرد. این حمایت تا زمان برگزاری بازی ادامه پیدا کرد، اما با وضعیتی عجیب به پایان رسید.
درست در لحظهای که سوت پایان بازی به صدا درآمد و تصاویر بعد از بازی به نمایش درآمد و دوربین به استودیو برگشت، مجریان برنامه بدون گفتن کلمهای حرف در مورد بازی گفتند خداحافظ و برنامه تمام شد! این اقدام آنقدر باورنکردنی بود که بلافاصله موجی از واکنشها را به دنبال داشت. کاربران میگفتند ویژه برنامه صداوسیما در شبهای دیگر برای تحلیل بازیهای سایر کشورها حداقل تا ساعت یک و سی دقیقه بامداد ادامه پیدا میکرد، اما شب بازی ایران نه. همزمان تمام زیرنویسهای پیامهای مردمی هم قطع شد. تلویزیون انگار که اصلا جام جهانی در کار نیست به روال عادی بازگشت و برنامههای راز بقا جای فوتبال را گرفت.
چنین وضعیتی باعث شد سوال مهمی در ذهن علاقهمندان به فوتبال شکل بگیرد: این چه برخوردی است که با تیم ملی صورت گرفت؟ آیا صداوسیما واقعا حامی تیم ملی است؟ یا صرفا تا جایی نمایش حمایت از تیم ملی را ادامه میدهد که از آن نفعی ببرد؟ چطور ممکن است یک نفر خودش را حامی فرد یا گروهی بداند، اما درست در لحظه شکست آنها را تنها بگذارد؟ آیا اقدام صداوسیما در پایان دادن به برنامه بلافاصله بعد از شکست به این معنا نیست که ما تیم ملی را دوست داریم تا جایی که برنده شود و نفع سیاسی اجتماعی به ما برساند؟ و وقتی ببینیم در مهمترین بازی شکست خورده آن را مثل یک وسیله تاریخ مصرف گذشته دور میاندازیم؟
صداوسیما و مجریانش احتمالا میگویند، چون حالمان گرفته بود و حوصله نداشتیم بلافاصله خداحافظی کردیم. یعنی اینطور نشان بدهند که از شدت ناراحتی بیخیال ادامه برنامه و حرف زدن در مورد تیم ملی شدند. این عذر بدتر از گناه است. در این صورت باید به این افراد گفت که جای اشتباهی برای کار کردن آمدهاید! اینجا خانه شما نیست که وقتی حوصله ندارید برقها را خاموش کنید و بروید لالا! این گوشی تلفن همراه شخصی شما نیست که اگر صدای نامطبوعی از آن ور خط به گوشتان رسید دکمه قطع را بزنید.
بعد عدهای متعجبند که چرا مردم با کلمه ملی در رسانه ملی شوخی میکنند و آن را جدی نمیگیرند، چون یا از آن بوی منفعتطلبی استشمام میکنند یا به آنها القا میشود که چند نفر فضایی را که متعلق به هشتاد و چند میلیون ایرانی است مال خود کردهاند و مثل اموال شخصی با آن برخورد میکنند
بهرحال این شیوه عمل کرد موچب بی اعتمادی بیشتر به رسانه ملی می شود
با هزینه ساخت این برنامه در چندین شبکه میشود کارشناسانی بگار گرفته شوند که قدرا تجزیه و تحلیل رخدادها را قبل و بعد تا حد ممکن پیش بینی و از احساسی کردن فعالیت مجریان و دستور دهنده دگان به اتها جلوگیری شود تا با اخساسات پاک بیندگان بازی نشود
بهرحال به نطرم میتوان از رسانه برای القای انواع فرهنگ ها، معیارهای رفتاری و سنتی، ارزش ها و باورها نیز استفاده کرد. به طور معمول، افرادی که آموزش مدیریت رسانه را گذرانده و با انواع رسانه اشنایی دارند، میتوانند به صورت بهینه از آنها استفاده کنند
همچنین، افراد دارای سواد رسانه ای قادر هستند تا ماهیت رسانه های گروهی و جمعی را به بهترین نحو تحلیل و تجزیه کرده و پیام آنها را درک کنند. افرادی که بتوانند منظور و مفهوم رسانه ها گروهی را از انتشار یک خبر متوجه شد و تاثیر آن را پیش بینی کنند، میتوانند به عنوان مفسر اخبار فعالیت کرده و اطلاعات تازه ای در اختیار مخاطبان قرار دهند.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
برچسب ها :باخت ایران ، رسانه ملی ، صداوسیما ، غلامحسین طاهری
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰