آتروپاتان (قسمت نهم)

بعد از عبور از جلفا به طرف ماکو رفته و شب سوم سفر را در ماکو اقامت کردیم.
همزمان با طلوع آفتاب روز بعد به تنهایی برای دیدن یک اثر باستانی مهجور در این شهر به نام دخمه فرهاد حرکت کردم.
برای رسیدن به آن باید از ماکو وارد جاده مرز بازرگان شد. چند متر بعد از گذشتن از خروجیِ مربوط به روستای سنگر، از خروجی بعدی به آن می رسیم.
در این محل ، یک مقبره صخره ای با قدمت دو هزار و هفتصد سال مربوط به دوره پادشاهان اورارتویی وجود دارد که به صورت چند اتاق به ابعاد تقریبی سه در چهار متر با دیوارهای کاملا صاف و صیقلی در دل یک صخره کنده شده است و در کنار آن یک پلکان سنگی تعبیه شده که به محل قربانگاه منتهی می شود.
این محل مثل بسیاری از سنگ تراشی های دیگر ،در بین مردم به افسانه فرهاد سنگ تراش مرتبط شده و به نام او معروف است.
در انتهای جاده خاکی، یک تابلو وجود داشت ولی پیدا کردن خود مقبره راحت نبود.
این اثر کاملا به حال خود رها شده و در اطراف آن به جز چند سگ ولگرد که مدام پارس می کردند، کسی دیده نمی شد.
پیدا کردن و قدم گذاشتن در یک دخمه تاریک چند هزار ساله ترسی همراه با ارضای حس کنجاوی در من ایجاد کرد.
همچنین منظره اطراف صخره و تماشای طلوع خورشید و دورنمای کوه های مشهور آرارات که در ترکیه قرار دارد، بسیار دلنشین بود.
پادشاهی اورارتویی که به نام آرارات هم شناخته می شود، نام قومی است که در قرن نهم تا ششم قبل از میلاد در اطراف کوه آرارات و در منطقه بین دریاچه وان در ترکیه کنونی تا دریاچه ارومیه، زندگی می کردند و جد ارامنه و گرجی های امروزی محسوب می شوند. به این دلیل کوه آرارات برای ارامنه ارزش ملی و مذهبی دارد.
نام خدای این قوم “خالدی” بود و معابد و قربانگاه هایی برای او در این منطقه ساخته بودند.

شما چه اماکن تاریخی و گردشگری دیگری در اطراف محل زندگی خود می شناسید، که مثل اینجا به حال خود رها شده است؟

خواننده معزز سلام ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر بالا در پایین صفحه ( ثبت دیدگاه) موجب امتنان است .

ع