گفت: پراید ۱۱۱ مدل۹۹ را به مبلغ ۲۱۸ میلیون تومان می توان خرید. گفتم: یک کارگر با حقوق ماهیانه ۸ میلیون تومان چطور می تواند از بین این همه ماشین های لاکچری یک پراید مدل ۹۹ بخرد؟ گفت: این که آسان است.او می تواند با حقوق ۲۷ ماه خود یک پراید بخرد! گفتم :با […]
گفت: پراید ۱۱۱ مدل۹۹ را به مبلغ ۲۱۸ میلیون تومان می توان خرید.
گفتم: یک کارگر با حقوق ماهیانه ۸ میلیون تومان چطور می تواند از بین این همه ماشین های لاکچری یک پراید مدل ۹۹ بخرد؟
گفت: این که آسان است.او می تواند با حقوق ۲۷ ماه خود یک پراید بخرد!
گفتم :با بقیه مخارج زندگی چه کند؟
او فکری و گفت:همۀ مسائل زندگی او را که دیگر نباید من حل کنم!من مسئلۀ اصلی را حل کردم .برای این مسئلۀ جزئی خودش فکری بکند!
گفتم: ممنون !دیگر رهنمودی نداری؟
گفت: روزی در خیابان به یک نفر برخوردم که دو کارتون کوچک و بزرگ حاوی تُنگ های نفیس بلوری را می خواست از زمین بردارد و داخل خودروش بگذارد. کارتون بزرگ سنگین بود و چشم به راه کمک دیگران بود. من کارتون بزرگ را بلند کردم و هنوز قدمی برنداشته بودم که به علّت سنگینی افتاد و همۀ تُنگ ها شکست! هر دو لحظه ای به یکدیگر نگریستیم. سپس من به سوی کارتون کوچک تر رفتم که بردارم. طرف گفت:
زحمت نکشید!کار دیگری ندارید؟!
منم گفتم: نه!ممنون!
و خدا حافظی کردم و رفتم!!
گفتم :باز هم سیاهنمایی کردی؟!
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
- منبع خبر : اقتصاددان