بازاری که تا دیروز توسط قاچاقچیهای برق هدایت میشد، امروز مأمن سرمایه گذاریهای سرمایههای سرگردان مردم ایران شده است.
بازاری که تا دیروز توسط قاچاقچیهای برق هدایت میشد، امروز مأمن سرمایه گذاریهای سرمایههای سرگردان مردم ایران شده است.این جمله تمام آن چیزی است که در یک خط میتوان در وصف رمز ارزها و حال و روز آنها در کشور نوشت.
به گزارش اقتصاددان به نقل از درآمد نیوز ، تمام این اتفاقات در کمتر از یکسال و نیم رخ داده و حالا بسیاری از مردم به واسطه بی اعتمادی که نسبت به بورس به عنوان بازار سرمایهای که دولت آنها را بدان فراخوانده بود و سپس آن را به حال خود رها کرد، به این بازار سرازیر شدهاند.
داستان یک رمز تخلف
براساس آنچه تحلیلگران و فعالان این بازار میگویند در حال حاضر برآوردها حکایت از آن دارد که بین ۸ تا ۱۲ درصد از بیتکوین تولید شده در دنیا، در ایران استخراج میشود. اگرچه این اعداد و ارقام با بهره گیری از محاسبات ریاضی به دست آمده است اما هنوز نمیتوان ادعا کرد که میزان استخراج بیت کوین در ایران مشخص است.
پتانسیل بالایی که به واسطه انرژی برق ارزان برای تولید بیت کوین و ارزهای دیجیتال پدید آورده منجر به آن شده تا تعداد قابل توجهی از افراد به واسطه مشکلات اقتصادی و تورم بیش از حد در کشور به این بازارها سرازیر شوند.
کاهش ارزش پول ملی به واسطه رشد لجام گسیخته تورم در کشور را اگر در کنار برخی سیاستهای دولت و بانکها در حوزه خلق پول، سیل عظیمی از نقدینگی که رقمی بالغ بر ۳ هزار هزار میلیارد تومان است، رقم زده است و نکته تأسف بار آنکه به جای اینکه این میزان نقدینگی رهسپار تولید مولد و واحدهای صنعتی در سالی که به عنوان سال جهش تولید از آن یاد شده است، شود به سمت کارهای واسطه گری و یا به قولی دلالی روانه کرده است.
ماحصل این اتفاق آن شده که یک روز بازار ارز دچار تلاطم بسیار میشود، یک روز بازار خودرو و روز دیگر بازار ملک. گاه این سرمایههای سرگردان مردم به بازار سرمایه میرود و سودهای چند ده برابری را تجربه میکند و گاه روانه بازار سکه و طلا میشود تا بلکه این افراد بتوانند سود بالایی را از سرمایههای خود کسب کرده و در مقابل کاهش ارزش پول ملی، مقاومت کنند.این چنین است که سرمایههای سرگردان در اقتصاد ایران هر روز به یک بازار سرک میکشد، غافل از اینکه همین سرمایهگذاریها هم هر چند در ابتدا ساده به نظر میرسد؛ اما دانش خاص خود را میطلبد و ورود هیجانی و با طمع برای کسب سود بیشتر، همواره منجر به ضرر و زیان سرمایهگذاران خرد شده است.
متخلفین حاضر، ناظران غایب
بازار سرمایه از فروردین تا مرداد ماه رشد حیرت انگیزی را تجربه کرد و اگرچه تشویقهای دولت در همان ابتدای مسیر رشد خوبی را به برخی مردم رساند اما از آنجایی که دولت بعد از تأمین کسری بودجه خود از این بازار دیگر دلیلی برای حمایت از این بازار نمی دید بی توجهی به تمام اتفاقاتی که ریال به ریال سرمایههای مردم را تحت الشعاع قرار می داد، رشد بورس متوقف و مردم بی پناه هر روز نظاره گر بیارش شدن سرمایههای سرگردان خود شدند.
به اعتقاد کارشناسان و تحلیلگران حمایت دولت به ویژه شخص وزیر اقتصاد ،همچنین حمایت مجلس کافی بود که میلیاردها تومان از سرمایههای خرد مردم از بازارهای موازی به بورس سرازیر شود اما در نهایت بی تدبیری دولت در نظارت بر بازار سرمایه و صیانت از حقوق سهامداران خرد و مهمتر از آن ارتکاب تخلفات گسترده که آمارها سرنخ آن به حقوقیهای بزرگ دولتی منتهی می شود کار را به جایی رسانده که هر روز شاهد اعتراضات گسترده مردم به وضعیت این بازار و حال و روز آنها هستیم و دریغ از یک پاسخگو.
آنچه که امروز توسط وزیر اقتصاد و سایر متولیان مبنی بر مشکلات گسترده در این بازار حکایت میشود سوالات گستردهای را در اذهان مردم ایجاد کرده است که بعد از ماهها همچنان بی پاسخ مانده است . سوالاتی از این دست که اگر دولت به منابع مالی برای کسری بودجه نیاز داشت به جای آنکه هزینههای خود را سرریز کند دست در جیب مردم کرد و با دعوت آنها، از سرمایههایشان در جهت منافع خود استفاده و سپس آنها و این بازار را به حال خود رها کرده است.
از سوی دیگر مردم این پرسش را مطرح میکنند که اگر این قبیل تخلفات که وزیر اقتصاد هم برآن مهر تایید میزند و آمارها هم نشان میدهد که عمده آن توسط حقوقیهای وابسته به دولت انجام شده است، چرا مدعی العموم و دستگاه قضایی به این حجم تخلفات ورود نمیکنند تا اندکی از درد مردم بکاهند.
شرایط غبار آلود
به باور منتقدان اگر دولت در شرایط پیچیده اداره کشور به نقدینگی نیاز داشت میتوانست در کنار کاهش هزینه های جاری خود که همیشه مساله ساز دخل و خرج کشور است از روشهای دیگری استفاده کند تا اینکه سرمایهها مردم را بر باد دهد .
در برابر این حجم پاسخگو نبودن حالا مردمی که دیگر هیچ اعتمادی به دولتمردان و وعدههای آنان ندارند راه خود را کج کرده و به بازار ارزهای دیجیتال قدم گذاشته اند. بازاری که هنوز هم ناگفتههای بسیاری دارد و مردم هم بیش از بورس از وضعیت و حال و روز آن ناگاه هستند.
به باور کارشناسان ورود افراد و مردم عادی که تخصصی در این حوزه ندارند، بی شک چالشها و مشکلاتی برای سرمایههای آنها پدید خواهد آورد اما این شرایطی است که متولیان متهم اول و آخر به وجود آمدن آن هستند.
کارشناسان و تحلیلگران این بازار در کنار تبعات منفی که در مورد ناآگاهی مردم برای ورود به این بازارها وجود دارد، این نکته را گوشزد می کنند که خروج مردم از بازار سرمایه با زیانهای سنگین و سپردن سرمایههای خود به بازار ارزهای دیجیتال نه تنها عزت و عظمت ایران و ایرانی را به خطر می اندازد بلکه بیش از پیش به امنیت بین المللی کشور لطمه میزند و این همان هشداری است که باید امروز به آن فکر کرد نه فردایی که شرایط مبهمی نسبت به امروز دارد.
آنچه مسلم است بازار ارزهای دیجیتال در ایران بازاری ناشناخته است و هنوز سیاستگذاری و ریل گذاری دقیقی برای آن صورت نگرفته است، اگرچه میتوان انتظار داشت که به سرعت در اقتصاد ایران نیز همانند دنیا جایگزین شود؛ اما تا آن زمان باید از مخاطرات آن جلوگیری کرد و مردم را نسبت به سودجوییهایی که در این حوزه صورت میگیرد آگاه کرد.
دوکفه ترازوی سرمایه گذاری در بورس و ارز دیجیتال
بررسی دو بازارسرمایه و ارزهای دیجیتال، نکات مشابه و متفاوتی را برای سرمایه گذاری عنوان می کند. در بررسی شباهتهای این دو بازار باید گفت؛ عملکرد این دو بازار بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می شود. این مسئله مستقیماً به تعداد خریدارانی که یک ارز یا یک سهم را میخرند وابسته است. افزایش قیمت زمانی اتفاق میافتد که هر خریدار در بازهی زمانی متفاوت حاضر باشد،بیشتر از خریداران پیشین برای خرید یک سهم یا ارز پول بپردازند. از سوی دیگر ارز دیجیتال بر اساس ایدهای که در «وایت پیپر» مربوط به آن نوشته شده ارزش گذاری میشود. همینطور ارزش یک سهم بر مبنای کسب و کار متعلق به آن و ایده و میزان کاربرد پذیری آن در صنایع مختلف باز می گردد.از سوی دیگر در مورد قیمت گذاری آن باید بدانیم از ارزهای فیات یعنی پولهای رسمی رایج مثل دلار، یورو و… . در حال حاضر هر دو بازار بر مبنای ارزهای فیات نظیر دلار و یورو قیمت گذاری می شوند. اکثر سرمایه گذاران ارزش سهم یا ارز دیجیتال مورد نظر خود را بر اساس ارزهای فیات اندازه می گیرند.
اما درخصوص تفاوتهای بورس و بازار ارز دیجیتال میتوان به دامنه نوسان اشا ره کرد به این ترتیب که در بورس ایران دامنه نوسان معمولا ۳ یا ۵ درصد است(در حدود یک هفته است که این دامنه به منفی ۲ ومثبت ۶ تغییر کرده است)، اما در ارزهای دیجیتال چیزی به نام دامنه نوسان وجود ندارد. بازار ارزهای دیجیتال تقریبا ۱۰ برابر سریع تر از بورس عمل میکند و همه چیز را تحت تأثیر خود قرار می دهد. قیمتها با سرعت بیشتری افزایش و کاهش می یابد و میزان نوسان آنها نسبت به بازارهای دیگر خیلی بیشتر است. برای معاملات در بورس باید کد بورسی دریافت کرد که این مهم نیازمند حداقل ۱۸ سال سن است؛حال آنکه جهت عضویت در صرافی های مشهوری مثل بایننس فقط به یک ایمیل نیاز دارید!
ناگفته نماند بازار ارزهای دیجیتال به همان میزان که سود فراوانی نصیب سرمایه گذاران می کند از ریسک بالاتری هم برخوردار است. از آنجا که معاملات ارزهای دیجیتال به طور شبانه روزی انجام می گیرد ممکن است دربازه کوتاهی نوسانهای شدیدی رخ دهد. مثلا در دسامبر ۲۰۱۷ قیمت بیت کوین از ۲۰۰۰۰ دلار فراتر رفت اما در مارس ۲۰۱۸ به ۸۵۰۰ دلار سقوط کرد. با توجه به اینکه نرخ مصوبی برای ارزهای دیجیتال وجود ندارد ریسک سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال بیشتر است.
ع