اجرای شتابزده و تبلیغاتی و نمایشی طرح کاشت یک میلیارد نهال در طی چهار سال !!!؟؟؟ طرحهایی که پیشتر به نام درختکاری در کشور و طی دورههای گوناگون انجام شده بود مانند زیتون یا طوبی با این طرح یک میلیارد نهال که در حال حاضر محل بحث است یک تفاوت بزرگ دارد و آن حضور بخش خصوصی […]
اجرای شتابزده و تبلیغاتی و نمایشی طرح کاشت یک میلیارد نهال در طی چهار سال !!!؟؟؟
طرحهایی که پیشتر به نام درختکاری در کشور و طی دورههای گوناگون انجام شده بود مانند زیتون یا طوبی با این طرح یک میلیارد نهال که در حال حاضر محل بحث است یک تفاوت بزرگ دارد و آن حضور بخش خصوصی است. یعنی دولت خودش متولی انجام آن نمیشد. طبیعتا نه فقط توان بخش خصوصی بیشتر است بلکه با کاشت درختان مثمر معمولا برای برگشت سرمایه، نگهداری دقیقتری هم میکنند.
دقت کنید که در حال حاضر بحث ما روی کاشت یک میلیارد نهال مثمر نیست بلکه برنامهریزی برای کاشت سالیانه ۲۵۰ میلیون نهالی است که هنوز حتی نمیدانیم چیست. به نظر میرسد یک بار دیگر با این وضعیت روبهرو هستیم که دولت تلاش میکند با تبلیغات و رفتارهای هیجانی دانشآموزان، کارمندان، تشکلهای مردمی و گروههایی مانند این را به طبیعت بکشاند تا یک آورد تبلیغاتی داشته باشند. یعنی به جای یک طرح کارشناسی با یک رویکرد پوپولیستی مواجه هستیم. انتقادی هم که بدنه کارشناسی کشور به این طرح دارد به این رویکرد و رویه پوپولیستی است نه به اصل کشت نهال چرا که موضوع اصلی و چالش کاشت نهال نیست بلکه شیوه نگهداری و به ثمر رساندن آن است. میدانید که بسیاری از نهالهایی که کاشته میشود خوراک دام میشود. یعنی موجی که فقط برای مردم ایجاد میکنند گاهی فقط باعث نابودی و آسیب به عرصههای طبیعی میشود و کارکرد دیگری ندارد.
به گزارش اقتصاددان به نقل از روزنامه پیام ما ، یک نکته دیگر هم بسیار مهم است. دولت اعلام کرده سالانه ۲۵۰ میلیون اصله نهال و طی ۴ سال یک میلیارد نهال میکارد اما برای آن هیچ طرح مکتوبی ندارد. طرح کاشت نهال به خودی خود محل ایراد نیست. در پاکستان، عربستان و بسیاری کشورها طرحهای مشابه اجرا و میلیونها هکتار در سطح جهان درختکاری میشود اما نگاه اکولوژیک در این طرحها حاکم است. در کشوری مانند ایران با این تنوع اقلیمی، باید در هر منطقه نهال متناسب با آن اقلیم کاشته شود این موضوع از نظر شرایط آب، خاک و اکوسیستم منطقه باید ارزیابی شود. آنچه میگوییم علاوه بر ایراداتی است که از بنیان در شیوه کاشت نهال ما وجود دارد. بهعنوان یک مثال کوچک، ما برای صرفهجویی، نهالهایمان را در کیسههای پلاستیکی میکاریم در حالی که این کار باید به کمک ظرفهای مخصوص مخروطی شکل انجام شود تا ریشه درخت هنگام رشد به سمت عمق زمین هدایت شود. یک موضوع دیگر که باید مورد توجه قرار بگیرد بحران آب است که در همه نقاط کشور عمومیت دارد بنابراین باید دقت کنیم در همه مناطق از نهالهای منطبق با اقلیم، بومی اما کمآببر استفاده کنیم ولی وقتی میبینیم حتی طرح مکتوبی نداریم میتوانیم نتیجه بگیریم که هیچ ایده کارشناسی در این مورد وجود ندارد. باز هم با این اتفاق مواجه هستیم که دولت پیمانکار انتخاب میکند و مردم را برای کاشت نهال بسیج میکند تا تمام منطقهای که خودش پوشش گیاهی دارد را پر از چاله کند. نه فقط پوشش گیاهی همان منطقه را از بین میبریم بلکه بعد از گذشت مدتی انبوهی نهال خشک روی دستمان میماند.
پیشنهاد کارشناسان ترک کاشت نهال نیست بلکه انجام اصولی آن و دور از رفتار هیجانی است. کاری که بتواند به کاهش فرسایش خاک، حفظ آب، ترسیب کربن؛ کنترل گازهای گلخانه و مقابله با سیلاب کمک کند.
نیازی نیست به یک باره به طبیعت هجوم ببریم که میخواهیم نهال بکاریم. باید از مسئولیت اجتماعی بنگاهها، مطابق قانون از معادن پس از پایان بهرهبرداری، اکنون که در شرایط جنگ نیستیم از پادگانها، مطابق مقررات از شهرکهای صنعتی و مانند اینها برای طرح نهالکاری استفاده کنیم. در مرحله بعد باید سیستم نظارت و پایش برای آنچه انجام میشود داشته باشیم. همچنین دولت میتواند بخشی از اعتبارات مقابله با سیلاب را صرف احیای جنگلها کند. همچنین دستگاههایی که میتواند دخیل در این زمینه کند قابل توجه و بالغ بر ۲۷ دستگاه اجرایی هستند، اتفاقی که در سال ۹۸ در حال شکلگیری بود اما ابتر ماند. همچنین میتوانیم عرصههایی از جنگلهای تخریب شده یا تالابهای خشک شده را به در بازه زمانی ۵ یا ۱۰ ساله به بخش خصوصی دهیم. آنها با سرمایهگذاری آن عرصه را احیا میکنند و بعد از مدتی بهرهبرداری دوباره به دولت برمیگردانند.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع