تاریخ انتشار : جمعه 14 آذر 1399 - 20:46
کد خبر : 26753

کرونا وتاثیر آن برکسب وکارهای ایران

کرونا وتاثیر آن برکسب وکارهای ایران

یادداشت دویست و چهل و هشتم : نقش متقابل مدیران وکارکنان در سقوط واضمحلال کسب وکارهای ایرانی – بخش دوم اقتصاددان: یکی از مهم ترین موضوعاتی که باید دراین روزها مورد توجه محافل کارآفرینی و کسب وکار قرار بگیرد ، موضوع نقش متقابل مدیران و کارکنان در اضمحلال ونابودی کسب وکارهای ایرانی است . این

یادداشت دویست و چهل و هشتم :
نقش متقابل مدیران وکارکنان در سقوط واضمحلال کسب وکارهای ایرانی – بخش دوم

اقتصاددان: یکی از مهم ترین موضوعاتی که باید دراین روزها مورد توجه محافل کارآفرینی و کسب وکار قرار بگیرد ، موضوع نقش متقابل مدیران و کارکنان در اضمحلال ونابودی کسب وکارهای ایرانی است .

این موضوع خیلی مبحث مهمی است . زیرا ظاهر ماجرا باید این باشد که مدیران و کارکنان حافظ کسب وکارها باشند و با پوست و خون خود از آنها حمایت وحفاظت نمایند . چون به خاطر این کار حقوق می گیرند . ولی این هم از عجایب و واقعیات و پارادوکس های موجود در کسب وکارهای غریب ومظلوم ایرانی است .

افرادی که باید حافظ کسب وکارها باشند به جان آنها می افتند و بدون هیچگونه حرکتی ، فقط آنها را ضعیف می کنندو موجب افت عملکرد کسب وکارها می شوند .

مگه نه این است که در فرهنگ غنی کشور مان ، همیشه به ما آموختند که نمک را خوردی نمکدان را نشکن . حال چرا غیر از این می شود واقعا قابل مطالعه وتدقیق است .

در این سری از یادداشت ها ، به بهانه ی بیماری کرونا قصد دارم کمی در این حال وهوا بنویسم و بگویم بیماری وحشتناک تر از کرونا بی توجهی ما به منافع ملی و منافع کسب وکارهایی است که در آنها مشغول هستیم .

کسب وکارهای ایرانی را پاس بداریم و جان ودل از آنها صیانت کنیم .

در یادداشت قبلی با طرح این موضوع به نقش منفی وتخریبی برخی از مدیران و کارکنان شرکت های ایرانی در تخریب جایگاه کسب وکارهای وطنی پرداختم . حال بخش دوم این یادداشت :

اگر از نقش ۹۹ % کارآفرینان ومدیران در شکست واضمحلال کسب وکارها بگذریم می توان گفت که مهم ترین دلیل برای سقوط واضمحلال سازمان ها بعداز نقش کارآفرینان، همانا نقش بی بدیل کارکنان در این زمینه است. کارکنان ، در این زمینه با روش ها وکارهای مختلف موجبات اضمحلال وشکست کسب وکارها را فراهم آورده وعملا در این زمینه بی تقصیر ومبرا نیستند.

اینجانب به شخصه فکر نمی کنم که بشود برای این موضوع راه حل وچاره یی مناسبی درنظر گرفت وتصورمی کنم شاید راه حل های زیر بهترین گزینه ها برای حل این معضل باشد :

اول- بهینه گزینی وانتخاب بهترین ومناسب ترین کارمندان ومدیران برای انجام وظایف ومسئولیتها ومرخص کردن آنهادر صورتی درحدانتظارات سازمان نباشند ومقصر دانستن مدیران در چنین شرایطی

دوم- خودکار کردن کار تاحدلازم وکامل برای کاهش وابستگی وتاثیرافراد برامور اجرایی وکاری شرکت

سوم- استفاده ازسیستم های هوشمندسازی کسب وکار که در حال حاضر به شدت مورد توجه قرار گرفته وتوسعه قرارگرفته اند

چهارم – استفاده حداکثری از انواع ربات ، موتورها، سایت ها واپلیکیشین ها برای سپردن کارهای اجرایی به آنها

اما ، صرف نظرازانتخاب های نامناسب ، مدیریت نامناسب کارکنان وعدم برنامه ریزی وهدایت درست آنها در مسیر انجام کارها وناتوانی مدیران در هم سوکردن آنها با استراتژی های سازمان می توان گفت که کارکنان ، خود در این مورد دوگروه از قصورها وکم کاری ها را مرتکب شده وبه آن دامن می زنند که اگر مدیران نتوانند جلوی این خطاها را بگیرند ، عملا برای سازمان دردساز خواهند شد .

قصورها وخطاهای مشترک کارکنان : این خطاها وقصورها (طبق جدول شماره ۱ )که از سوی کارکنان و به صورت سهوی وعمدی سرمی زند موجبات افت عملکرد سازمان را فراهم کرده ومشکلات بسیاری را برای آن به وجود می آورد. تجربه نشان داده با اعمال سیستم های کامپیوتری وهوشمندسازی سیستم ها واجرای سیستم های کامپیوتری ویژه برای مدیریت وراهبری کارکنان ، می توان تا حدود زیادی جلوی تاثیرات مخرب این اشتباهات واشکالات را گرفته ومانع وقوع مجدد آنها شد .

ü عدم همراهی با استراتژی های سازمان

ü عدم دلسوزی وعدم رعایت منافع سازمان

ü عدم مراقبت از مشتریان سازمان

ü عدم انجام وظایف ومسئولیت هابه صورت کامل

ü نیاز به وجود آقابالا سر برای انجام مسئولیت ها ووظایف

ü عدم بهره وری لازم وکافی ورضایت بخش

ü عدم حفظ اسراسر واحدهای سازمانی وشرکت

ü استفاده ی شخصی از امکانات شرکت

ü عدم تمایل به خود ارزیابی وارزیابی های دیگردر زمینه عملکرد

ü فقدان روحیه ی کار تیمی

ü عدم تلاش برای حل مشکلات وپز دیدن ومشاهده مسایل را دادن

ü عدم همکاری لازم برای حل ریشه ای مسایل ومشکلات

ü عدم شناسایی ومعرفی فرصت های کسب وکار به سازمان

ü اقتصادی کارنکردن وگران تمام کردن کارها برای سازمان

ü باندبازی وراندن خود به حاشیه ی امن

ü عدم تدوین تجارب ویافته های کاری خود وعدم به اشتراک گذاری آنها

ü تلاش برای کارکم ودریافتی زیاد

ü مقصر ندانستن خود در کارها ودرنظرنگرفتن هزینه اشتباهات خود برای سازمان

ü عدم نتیجه گرایی در کارها وانجام آنها در حد رفع تکلیف

ü سهم خواهی وحق خواهی بیش از شایستگی های خود

ü تمایل به افزایش اختیارات خود در کار ، بودن علاقه به افزایش متوازن مسئولیت ها

ü تلاش برای گریز از قوانین واستانداردهای سازمان

ü لودادن اسرارشرکت به رقبا ومشتریان هنگام بروزکوچکترین ناملایمات احساسی وشکست های عاطفی

ü سهم خواهی های فردی وواحدی وگروهی در اموراجرایی وکاری شرکت

ü عدم نوآوری وخلاقیت در کارها وسنتی کارکردن ومقاومت در برابر تغییرات

در یادداشت بعدی این موضوع را پی خواهم گرفت.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....