تاریخ انتشار : شنبه 3 اردیبهشت 1401 - 0:10
کد خبر : 85405

چگونه آموزش و پرورش بر اقتصاد تأثیر می گذارد؟

چگونه آموزش و پرورش بر اقتصاد تأثیر می گذارد؟

سرکار خانم مژگان رودسازتحلیلگر و برنامه ریز مسائل آموزشی در یادداشتی اختصاصی برای اقتصاددان نوشت: چگونه سیستم آموزشی یک کشور با عملکرد اقتصادی آن ارتباط دارد؟ چرا اکثر کارگران با مدرک دانشگاهی بسیار بیشتر از کارگران بدون مدرک درآمد دارند؟ درک نحوه تعامل آموزش با اقتصاد می چگونه است؟ چرا برخی از کارگران، مشاغل و اقتصادها شکوفا می شوند

سرکار خانم مژگان رودسازتحلیلگر و برنامه ریز مسائل آموزشی در یادداشتی اختصاصی برای اقتصاددان نوشت:
چگونه سیستم آموزشی یک کشور با عملکرد اقتصادی آن ارتباط دارد؟ چرا اکثر کارگران با مدرک دانشگاهی بسیار بیشتر از کارگران بدون مدرک درآمد دارند؟ درک نحوه تعامل آموزش با اقتصاد می چگونه است؟ چرا برخی از کارگران، مشاغل و اقتصادها شکوفا می شوند در حالی که برخی دیگر دچار تزلزل می شوند؟

با افزایش عرضه نیروی کار، فشار نزولی بر نرخ دستمزد وارد می شود. اگر تقاضای کارفرمایان برای نیروی کار با عرضه نیروی کار مطابقت نداشته باشد، معمولا دستمزدها کاهش می یابد.

وجود بیش از حد کارگران به ویژه برای کارمندانی که در صنایعی با موانع کم برای ورود کارکنان جدید کار می کنند مضر است یعنی کسانی که مشاغلی دارند که به مدرک یا آموزش تخصصی نیاز ندارند. برعکس، صنایعی که نیازهای آموزشی و تحصیلات عالی دارند، تمایل دارند به کارگران دستمزد بیشتری بپردازند. افزایش دستمزد به دلیل نیروی کار کمتری است که قادر به فعالیت در آن صنایع است و تحصیل و آموزش مورد نیاز هزینه های قابل توجهی را به همراه دارد.

دانش و مهارت های کارگران موجود در عرضه نیروی کار یک عامل تعیین کننده برای رشد تجاری و اقتصادی است.

صنایعی که نیازمند آموزش و تحصیلات عالی هستند، تمایل دارند به کارگران دستمزد بیشتری بپردازند.

تفاوت در سطوح آموزشی عامل مهمی است که کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را از هم جدا می کند.

بهره‌وری اقتصاد با افزایش تعداد کارگران تحصیل‌کرده افزایش می‌یابد، زیرا کارگران ماهر می‌توانند وظایف را با کارایی بیشتری انجام دهند

جهانی شدن و تجارت بین المللی مستلزم رقابت کشورها و اقتصاد آنها با یکدیگر است. کشورهای موفق اقتصادی نسبت به سایر اقتصادها دارای مزیت های رقابتی و نسبی خواهند بود، اگرچه یک کشور به ندرت در یک صنعت خاص تخصص دارد.

یک اقتصاد توسعه یافته معمولی شامل صنایع مختلف با مزایا و معایب رقابتی متفاوت در بازار جهانی می شود.  آموزش نیروی کار یک کشور عامل اصلی در تعیین میزان عملکرد اقتصاد کشور است. 

چگونه آموزش شغلی بر اقتصاد تأثیر می گذارد؟

یک اقتصاد موفق دارای نیروی کاری است که قادر به راه اندازی صنایع در سطحی است که دارای مزیت رقابتی نسبت به اقتصاد سایر کشورها باشد. کشورها ممکن است از طریق معافیت های مالیاتی ، ارائه تسهیلات برای آموزش کارگران، یا انواع روش های دیگر که برای ایجاد نیروی کار ماهرتر طراحی شده اند، تشویق به آموزش کنند . در حالی که بعید است که یک اقتصاد مزیت رقابتی در همه صنایع داشته باشد، اما بتواند روی تعدادی از صنایع تمرکز کند که در آنها متخصصان ماهر به راحتی آموزش دیده اند.

تفاوت در سطوح آموزشی عامل مهمی است که کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را از هم جدا می کند . اگر چه عوامل دیگری مانند جغرافیا و منابع موجود قطعاً نقش دارند، داشتن کارگران آموزش دیده بهتر باعث رشد در اقتصاد و اثرات خارجی مثبت می شود . 

عوامل خارجی به دلیل نیروی کار آموزش دیده می تواند تأثیر مثبتی بر اقتصاد داشته باشد. به عبارت دیگر، همه شرکت ها از عامل بیرونی برخورداری از نیروی کار ماهر برای استخدام کارکنان بهره مند می شوند. در برخی موارد، نیروی کار بسیار ماهر ممکن است در یک منطقه جغرافیایی خاص متمرکز شود. در نتیجه، مشاغل مشابه ممکن است در همان منطقه جغرافیایی با کارگران ماهر جمع شوند.

در حالت ایده آل، کارفرمایان کارگرانی را می خواهند که مولد باشند و نیاز به مدیریت کمتری داشته باشند. کارفرمایان هنگام تصمیم گیری در مورد پرداخت یا عدم پرداخت هزینه آموزش کارکنان باید عوامل زیادی را در نظر بگیرند،:

آیا برنامه آموزشی بهره وری کارگران را افزایش می دهد؟

آیا افزایش بهره وری هزینه پرداخت تمام یا بخشی از آموزش را تضمین می کند؟

اگر کارفرما هزینه آموزش را پرداخت کند، آیا کارمند پس از اتمام برنامه آموزشی شرکت را به مقصد رقیب ترک می کند؟

آیا کارگر تازه آموزش دیده می تواند دستمزد بالاتری دریافت کند؟

آیا کارگر قدرت چانه زنی یا اهرمی برای دستمزد بالاتر به دست خواهد آورد؟

اگر افزایش حقوق در نتیجه آموزش تضمین شود، آیا افزایش بهره وری و سود برای پوشش هر گونه افزایش حقوق و همچنین هزینه کلی برنامه آموزشی کافی است؟

 
بسیاری از کارفرمایان از کارگران می‌خواهند در ازای دریافت آموزش پولی، مدت زمان مشخصی را در شرکت بمانند و خطر ترک تحصیل کارگران تازه آموزش دیده را به محض پایان دوره رایگان از بین ببرند.

کسب و کارها ممکن است با کارمندانی روبرو شوند که تمایلی به پذیرش آموزش ندارند. این مساله می تواند در صنایع تحت تسلط اتحادیه ها اتفاق بیفتد، زیرا افزایش امنیت شغلی می تواند استخدام متخصصان آموزش دیده یا اخراج کارکنان کمتر آموزش دیده را دشوارتر کند. با این حال، اتحادیه ها همچنین ممکن است با کارفرمایان مذاکره کنند تا اطمینان حاصل کنند که اعضای آنها آموزش بهتری دیده اند و در نتیجه بهره وری بیشتری دارند، که احتمال جابجایی مشاغل به خارج از کشور را کاهش می دهد.

کارگران با توسعه و اصلاح توانایی ها و مهارت های خود پتانسیل درآمد خود را افزایش می دهند. هر چه آنها در مورد عملکرد یک شغل خاص و یک صنعت خاص بیشتر بدانند، برای یک کارفرما ارزش بیشتری پیدا می کنند.

کارمندان ممکن است بخواهند تکنیک های پیشرفته یا مهارت های جدیدی را برای رقابت برای دستمزد بالاتر یاد بگیرند. معمولاً کارگران می توانند انتظار افزایش دستمزدشان را داشته باشند، اما با درصدی کمتر از افزایش بهره وری توسط کارفرمایان. کارگر هنگام تصمیم گیری برای ورود به یک برنامه آموزشی باید تعدادی از عوامل را در نظر بگیرد، مانند:
آنها چقدر بهره وری اضافی می توانند انتظار داشته باشند؟
آیا برنامه آموزشی برای کارگر هزینه دارد؟

این سوالات را هرسیستم آموزشی بر اساس اهداف، رسالت و جایگاه پاسخ منحصر بفردی برای آن دارد.

ح

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....