تاریخ انتشار : سه شنبه 9 مهر 1398 - 14:55
کد خبر : 1079

پیام دکتر محمد رضا گلوئی، یکی از مصدومین حادثه واژگونی قطار زاهدان – تهران

پیام دکتر محمد رضا گلوئی، یکی از مصدومین حادثه واژگونی قطار زاهدان – تهران

“افتخار می کنم که در استان من سیستان و بلوچستان، در نزدیکی شهر زاهدان صدها ریزعلی خواجوی وجود دارد” قطاری که هرگز به مقصد نرسید ولی گویا هدفش به نمایش گذاردن جوانمردی و رشادت مردمی شریف و نجیب در دل دور افتاده ترین نقطه کویری ایران بود. مردم نجیب روستای #شورو در ٧٠ کیلومتری زاهدان

“افتخار می کنم که در استان من سیستان و بلوچستان، در نزدیکی شهر زاهدان صدها ریزعلی خواجوی وجود دارد”

قطاری که هرگز به مقصد نرسید ولی گویا هدفش به نمایش گذاردن جوانمردی و رشادت مردمی شریف و نجیب در دل دور افتاده ترین نقطه کویری ایران بود. مردم نجیب روستای #شورو در ٧٠ کیلومتری زاهدان در دل کویر!

فقط برای یک هفته از وین به سیستان و بلوچستان برای انجام کاری بازگشتم. سفری که به بزرگ ترین درس زندگی برای من تبدیل شد. درس جوانمردی، درس رشادت، درس نجابت. درسی که در سن ۵٠ سالگی به من اموخت که هیچ نیاموخته ام. درسی در دل کویر ایران.

قطاری پس از کمتر از یک ساعت حرکت از زاهدان به طرز هولناکی واژگون گردید. بلی واژگون! شنیدنش سخت است ولی برای من که مسافر ان قطار بودم حتی مرور آن لحظه در ذهن بسیار درداور است.

پس از واژگونی موفق شدم خودم را به بیرون واگن بکشم. زمانی که هنوز هیچ نیروی امدادی به محل حادثه نرسیده بود. سیل عظیمی از موتور سیکلت سواران و خودروها را از دور مشاهده کردم که سراسیمه خود را به محل حادثه می رساندند. از دور مانند لشکری شتابان به سمت قطار واژگون شده به نظر می رسیدند. به محض رسیدن انگار که از قبل دوره های مدیریت بحران دیده باشند به دسته هایی تقسیم شده و هر دسته به سمت یک واگن برای کمک رفتند. مصدومین حادثه را به بیرون واگن منتقل می کردند. عده ای از انها مراقب مصدومین بودند و عده ای داخل واگن ها در حال خارج کردن مصدومین. بسیار هماهنگ!

عملیات نجات، انتقال و پرستاری را به زیباترین شکل ممکن با دست خالی انجام دادند. پسر بچه های روستای شورو از زیر واگن از محلی بسیار پر خطر وارد واگن ها می شدند و به سایرین خبر میدادند که ایا مصدومی در انجا هست یا خیر!
روستائیان از دادن کفش و لباس و موبایل هایشان به مسافرین دریغ نمی کردند.

امروز شنبه ۶ مهر پس از گذشت دو روز از حادثه در وین هستم. این سفر پربارترین و در عین حال تلخ ترین سفر زندگی من بود.

از راه دور دست شما عزیزان روستای شورو را به گرمی می فشارم و برای تشکر و عرض ارادت سال بعد به روستای پر مهر شما باز خواهم گشت.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....