پذیرفتن حق ، ملاک دین است

«وعده خدا برای ظاهر شدن رسول او با هدایت و دین حق»

پذیرفتن حق سبب همه خوبی‌ها و نپذیرفتن حق سبب همه بدی‌هاست.

تمام مردم و حکومت‌هایی که حق را در لزوم سپردن کارها به افراد کاردان پذیرفته و شایستگان را انتخاب نموده اند در خوشبختی ، آرامش ، امنیت و سربلندی زندگی میکنند.

بعنوان مثال ما از این جهت در برطرف نمودن خطر جدی داعش موفق شدیم که مسئولیت این کار بزرگ و سخت را به یک فرد حرفه ای مانند شهید قاسم سلیمانی و جوانان غیور و برومند مدافع حرم ائمه و حریم ایران سپردیم.
چون آنها ماهرانه اینکار سخت را برای ما انجام دادند اکثرا متوجه اهمیت آن نیستند.
اگر مسئولیت اینکار به فردی غیر از قاسم سلیمانی سپرده شده بود الان داعش تبدیل به یک فاجعه ملی شده بود.
پس اگر در کشورداری موفق نیستیم علت فقط نبود مسئولان کاردان در مدیریت ارکان مختلف این حوزه میباشد.

خداوند پذیرفتن حق را ملاک دین دانسته است.بر این مبنا تعیین وضعیت دین اشخاص ، پذیرفتن یا نپذیرفتن حق است.

دین کسی که حق را نپذیرد ، قبول نیست ولو اینکه خود را اهل دین نشان دهد.
در طول تاریخ بسیاری از نحله های فکری ، امپراطوریها و حتی انواع حکومتهای مذهبی مدعی اجرای دستورات خدا نظیر واتیکان ، عباسیان و داعش بدلیل نپذیرفتن حق و دشمنی با اهل حق (پیامبران یا امامان) از میان رفتند.

از ابتدای تاریخ تا امروز اکثر گروه ها خود را خوب و آیین خود را بهترین معرفی می کنند.
اما کدامیک از آنها حق را میپذیرند؟
«ملاک این است»
تجربه نشان داده افراد جامعه اکثرا در هر خانواده و قومی دنیا بیاید ، زبان و مذهب همان خانواده و قوم را خواهند گرفت.
در آرژانتین بدنیا بیایند ، زبانشان اسپانیولی و مذهبشان مسیحی خواهد شد.
در قطر بدنیا بیایند زبانشان عربی و مذهبشان سنی خواهد شد.
در ایران بدنیا بیایند زبانشان فارسی و مذهبشان شیعه خواهد شد.
ضمنا همه خلافکاران و مجرمان موجود در زندان‌ها در همه جای دنیا دارای همان قومیت و مذهب جامعه هستند.

پس زبان ، قومیت و مذهب افراد ملاک خوبی برای تمایز آنها نیست و این میزان حق پذیری افراد است که تنها ملاک تمییز آنها در هر جامعه و با هر مذهب خواهد بود.
بعنوان مثال مسئولینی که بدون مهارت یا درستکاری لازم ،مدیریت کشوری مانند ایران که برای پیشرفت دارای همه منابع لازم میباشد را میپذیرند و پس از ناکامی در مدیریت صحیح و نتیجتا ایجاد مشکلات عدیده برای مردم گناه را بر گردن این و آن انداخته و قبول نمیکنند که مشکل از آنهاست و حاضر نمیشوند پس از سالها مدیریت بیحاصل از مسئولیت کناره گیری کرده و میدان را به شایستگان دهند ، اگرچه خود را فردی دیندار نمایش میدهند ولی بر حق نیستند.

جمله حق گر بود جمله در
تلخ بود تلخ که الحق مر

آری حق تلخ است لذا اکثرا کسی بدنبال آن نیست.

حضرت حافظ یکی از اقدامات این مرد حق را حذف افراد نالایق و رویکار آوردن انسانهای شایسته و درستکار دانسته اند

ز قاطعان طریق این زمان شوند ایمن
قوافل دل و دانش که مرد راه رسید

چند نفر را میشناسید که اهتمامشان بجای منافع شخصی و جناحی ، رویکار آوردن انسانهای لایق و کاردان برای توسعه کشور باشد؟
چند نفر را میشناسید که در یک تصادف رانندگی میپذیرند مقصر هستند؟
آیا ما حقوق دیگران را رعایت میکنیم؟
چند نفر را میشناسید که حق را میپذیرند؟

هر فردی در همه امور زندگی حق را بپذیرد جزو بندگان خوب خدا و از یاران امام جهان خواهد بود.
و کسی که حق را نمیپذیرد ولو خود را جزو منتظران امام زمان بنامد ،با «او» همراه نخواهد شد.

آری تنها پذیرفتن «حق» در همه امور ، ملاک دوستی با خدا و رسولش میباشد.

بنظر شما چند تن از مسئولان در سراسر دنیا از ظهور منجی حق و رویکار آمدن انسانهای لایق و درستکار اکراه دارند؟

خداوند وعده داده که علیرغم اکراه همه کسانی که از کامل شدن «نور خدا» و «ظهور حق» اکراه دارند ، «او» را برای ظاهر شدن دین حق خواهد فرستاد.

۶۱:۸،۹
یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ

مى‏ خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا گر چه کافران را ناخوش افتد نور خود را کامل خواهد گردانید.

هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ

اوست کسى که فرستاده خود را با هدایت و دین حق روانه کرد تا «او» را علیرغم اکراه مشرکان بر همه دین ظاهر گرداند .

ع