همگام با تنظیم ساعت دیجیتال اصلاح طلبان ساعت آنولوگ اصول گرایان در مجلس کوک شد

ins <ins datetime="2020۱۳۹۹ /۰۷/۲۷« کوک ساعات آنالوگ اصول گرایان مجلس برای انتخابات ۱۴۰۰»

همگام با تنظیم ساعات دیجتال اصلاح طلبان ، ساعات آنالوگ اصول گرایان در مجلس کوک شد. مجلس اصول گرای یازدهم پذیرش در آزمون سازمان سنجش را شرط ورود کاندیداتورها برای انتخابات شوراها قرار داد.

مجلس برای ورود به انتخابات شوراها شرط گذاشت؛ پذیرش در آزمون سازمان سنجش

عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها در مجلس:

◀️ در تبصره ۳ ماده ۴ قانون انتخابات مصوب شده که سازمان سنجش قبل از نام نویسی کاندیداها آزمونی مرتبط با قوانین عمومی و شهرداری‌ها برگزار کند تا داوطلبان عضویت در شوراهای اسلامی شهر و روستا در این آزمون شرکت کنند.
کاندیداها باید در این آزمون شرکت و حد نصاب قبولی را کسب کنند تا بتوانند در رقابت های انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا حضور داشته باشند.

امروز یکشنبه ۲۷ مهر ماه ۱۳۹۹ ، اقتصاد دان نظر آقای مجید اسماعیل خان طلایی (اقتصاددان و فعال سیاسی ) را در این خصوص جویا شد.

محمد هاشم زاده ( اقتصاددان و فعال سیاسی ) :
با سلام آقای طلایی همانطور که میدانید اخیرا مجلس شورای اسلامی عبور از آزمون سازمان سنجش را شرط پذیرش کاندیداتورهای شوراها دانسته است.
به نظر شما علت این موضع گیری مجلس چیست ؟
آیا اساسا با تصویب این شرط موافق هستید ؟ چقدر آن را مفید میدانید ؟

طلایی : با سلام و درود به نظرم در شرایط و اوضاع سیاسی اقتصادی امروز ایران ، با تجربه چند دوره شورای شهر و با توجه به گمانه زنی از عدم حضور موثر و‌مشارکت بالای مردم در انتخابات ۱۴۰۰ ، این موضع گیری مجلس درجهت پاسخ به برخی پرسشهای مردم نسبت به عملکرد شوراها در ادوار گذشته می باشد. البته به نظر من کاری بسیار مفید و‌ضروری است ولی این سوال مطرح است که چرا مجلس محترم پس از گذشت پنج دوره از انتخابات شورای شهر به این فکر افتاده است ؟
پاسح این سوال چندان مشخص نیست ولی هرچه باشد اقدامی مناسب است. شاید در شرایط سیاسی اقتصادی امروز همگام با تدارک کمرنگ اصلاح طلبان در کوک ساعت دیجتال انتخاباتی ۱۴۰۰ خود ؛ مجلس اصول گرا ساعت آنالوگ خود را کوک می کند . اما باید در نظر داشته باشیم که این اقدام را نمی توان بعنوان شاه کلید حل مشکلات شوراها دانست و این شرط ، شرطی لازم ولی کافی نیست. در کنار این شرط باید سوابق کاندیداتورها وزن کشی شود. در این توزین شرایط کاندیداتورهای با سابقه ، سخت تر از کاندیداتورهای فاقد رزومه می باشد.

هاشم زاده : به چه علت وزن کشی سوابق کاندیداتورهای با سابقه از آماتورها سخت تر است ؟

طلایی : از کاندیداتورهایی که شرایط عمومی و عبور از آزمون سازمان سنجش را احراز میکنند و دارای سوابق اجرایی چندانی نیستند انتظاری درحد برخورداری از سطحی منطقی از IQ و EQ یا هوش هیجانی است که با مصاحبه و آزمون سنجیده می شود و نیاز به اصلاح آموزه ها و تجارب غلط ندارند اما کاندیداتورها با تجارب بالا و سمت های پیشین نیاز به اصلاح عادات غلط دارند چرا که اوضواع و احوال امروز شهرداریها دستپخت عملکرد ایشان است و اساسا معتقد به دمیدن خون تازه در شریانهای شوراها هستم. اما مهمترین شرط بعنوان رکن اساسی : باید به قانون محوری و اخلاق مدار بودن کاندیداتورها توجه ویژه شود چرا که معتقدم ناکارآمدیها عمدتا بر اثر اشتباه نبوده است .

هاشم زاده : اشاره به عملکرد و دستپخت نامطلوب کاندیداتورهای با سابقه نمودید . آیا میشود در این خصوص مصادیق عینی ارایه نمایید؟

طلایی : عدم توفیق شهرداریها در تامین درآمد پایدار ، تخریب کوچه باغ های تهران و تراکم فروشی بر روی مهمترین گسلها ، عدم توفیف در حل آلودگی و مشکل ترافیک و حمل و نقل شهری و مبارزه با حیوانات موزی ، عدم توفیق در اجرای منو ریل و تصمیم درخصوص نحوه و چگونکی احداث معبر دوچرخه سوران ، تعیین تکلیف بافت فرسوده و سامان دهی به متکدیان ، پرداختن به امور سیاسی از جمله تغییر نام کوچه ها و خیابانها حذف کلمه شهید و اسلامی و …
نا گفته نماند مهمترین وظیفه شوراها نظارت بر شهرداری است این امر بدلیل تعرض منافع برخی از اعضا و همچنین بدلیل بروز اتحاد ناطر و منظور و بعضا درب گردانی ناظر برای منظور ؛ عملا تا کنون کم اثر بوده است.

هاشم زاده : اشاره به ناکارآمدی در ادوار گذشته شوراها نمودید . قطعا هیچ عملکردی سفید یا سیاه کامل و صفر یا صد نیست . حال پرسش اصلی این است ؛ چه باید کرد ؟

طلایی : بله اشاره به برخی ناکارآمدی ها شد ولی منکر کارهای انجام شده نیستم . از طرفی این را هم باید در نظر داشت که برایند عملکرد مسؤلین ( چه اصلاح طلب و چه اصول گرا ) چنان نزدیک به صفر و سیاه بوده است که جدای از ایجاد ناملایمات و مصائب برای مردم ؛ قافیه و تراز این جمله را به نفع سیاه و صفر باخته است.

از اصلاح نا درست و ناهماهنگ اصلاحات و اصول گراها در ماهیت وجودی و ارایه تعریف نادرست از زندگی توسط دو جریان بگذریم ؛ درخصوص سوال «چه باید کرد ؟ » عرض می شود که :

ابتدا باید اذهان را به این موضوع معطوف داشت که ظاهرا در ایران همه قوانین سخت و پیچیده نیستند .

یکی از قوانین ساده این است که شرح وظیفه عده ای در مسند قدرت ؛ ایجاد مشکل و سوال است و شرح وظیفه مردم تاب در برابر مشکلات و حل آنها .

از این قانون ساده که بگذریم‌ کاری که باید در خصوص فرد فرد و یا آحاد مغزهای ایرانی شود این است که ابتدا مردم قبول کنند که :

۱ – عمده راه برون رفت از مشکلات ایران را از درون کشور باید جست.

۲ – ضمن تقویت فرهنگ مشارکت سیاسی مردم ؛ درجهت اصلاح مسیر کور کورانه به مسیری که هر ایرانی یا خود قدرت تحلیل و مشارکت درست سیاسی را داشته باشد و یا بعد از اصلاح قانون احزاب و ظهور احزاب واقعی ، این کار را به حزب متبوع خود واگذار نماید و از انتخاب کورکورانه پرهیز شود.

۳ – برای نیل به اثربخشی نیاز به حضور و ظهور عادلانه تفکرات و ایده ها است ولی با شرایط موجود انتظار انعکاس تفکر و صدای جدید امری غیر ممکن است لذا مردم باید با تغییر ذائقه و نحوه عمل خود به حمایت از تفکر و صداهای نو برایند .

همین مردم برای سوریه ، لبنان ، کمک به تامین جهیزیه و کمک به موسسات خیریه ، کمک به هیئات مذهبی حضور دارند و البته بسیار پسندیده است ولی برای تعیین سرنوشت خود حاضر به حضور در جریانهای فکری نو متکی به اندیشه های مستقل ( همان جریان سوم ) و یا پشتیبانی و کمک به آنها نیستند.

اساسا در ایران ، برد کار تیمی و گروهی صرفا تا برگزاری هیات و دستجات و موسسات قرض الحسنه تعریف شده است که باید این برد تا امور سیاسی توسعه یابد .

سه موضوع فوق راهکار های اولیه و زیر بنایی هستند و تا این اتفاقات ایجاد نشود ارایه راهکار های بعدی بی حاصل خواهد بود.