هشدار اکونومیست از امنیتی شدن اقتصاد جهانی
بروز بحران کرونا و حمله روسیه به اوکراین آینده اقتصاد جهانی را تیره و تار کرده است. جهانیسازی تولید که از سال ۲۰۱۰ به بعد تضعیف شده بود، با بروز یک بیماری فراگیر شدیدا تضعیف شد و بحران زنجیره تامین را در کالاهای صنعتی ایجاد کرد و با حمله روسیه به اوکراین تبدیل به بحران
بروز بحران کرونا و حمله روسیه به اوکراین آینده اقتصاد جهانی را تیره و تار کرده است. جهانیسازی تولید که از سال ۲۰۱۰ به بعد تضعیف شده بود، با بروز یک بیماری فراگیر شدیدا تضعیف شد و بحران زنجیره تامین را در کالاهای صنعتی ایجاد کرد و با حمله روسیه به اوکراین تبدیل به بحران غذایی و انرژی شد. اکونومیست معتقد است در پاسخ به این مساله دو نگاه در مورد آینده اقتصاد جهانی وجود دارد. یک نگاه بر امنیت تاکید میکند و اعتقاد دارد دنیا به سمتی خواهد رفت که جهانیسازی تنها در بلوکهای سیاسی مشترک و استراتژیک شکل خواهد گرفت و احتمال شکلگیری جنگهای تجاری، افزایش اندازه دولت و رشد قیمتها را بالا میبرد. در مقابل نگاه امنیتی، راهکار دیگر حرکت به سمت بهرهوری است با این هدف که سهم بلوک سیاسی دیکتاتوری (۳۰ درصد تولید ناخالص جهانی) در کالاهایی که جانشینی اندکی دارند (ده درصد تجارت جهانی از این کالاها در اختیار دیکتاتورهای دنیا است) را کاهش دهد.
روند شدید جهانیشدن بعد از سالهای ۱۹۹۰ میلادی تنها تا سال ۲۰۱۰ طول کشید. بحران مالی جهانی ۲۰۰۸ و شورشی پوپولیستی علیه سیاست درهای باز و بروز جنگ تجاری توسط دونالد ترامپ مهمترین سرعتگیر جهانی شدن بود. هیچ کس نمیدانست آینده جهانی شدن چه میشود تا حدی که سه سال پیش اکانومیست از عبارت “slowbalisation” برای توصیف وضعیت استفاده کرد. وضعیتی که جابجایی کالا و سرمایه در آن کند شده بود و مدیران بزرگ بسیاری از تصمیمهای سرمایهگذاری در کشورهای دیگر را به تعویق میانداختند تا زمانی که معلوم شود روند اقتصاد جهانی به چه سمتی میرود.
کارایی و امنیت؛ دوگانه آینده اقتصاد جهانی
«اکنون انتظار به پایان رسیده است، زیرا همهگیری و جنگ در اوکراین باعث شده است که یک بار در یک نسل، سرمایهداری جهانی در اتاقهای هیئتمدیره و دولتها مورد بازاندیشی قرار گیرد. به هر طرف که نگاه کنید، زنجیرههای تامین در حال تغییر هستند، از ۹ تریلیون دلار موجودی، که به عنوان بیمه در برابر کمبود و تورم ذخیره میشود، تا مبارزه برای کارگران در حالی که شرکتهای جهانی از چین به ویتنام منتقل میشوند.» این شواهد باعث شده که اکونومیست بار دیگر به این موضوع بپردازد و عکس جلد خود در ۱۸ می ۲۰۲۲ را نیز به آینده جهانیشدن اختصاص دهد؛ آیندهای که یک طرف آن امنیت است و یک طرف آن کارایی.
به نظر اکونومیست، نوع جدیدی از جهانی شدن در حال شکل گرفتن است که به جای تاکید بر «کارایی» بر «امنیت» تاکید خواهد کرد. در این نوع جدید ترجیح شرکتها آن است که با افرادی وارد بده-بستان اقتصادی شوند که بتوانند به آنها تکیه کنند و همزمان رابطه دولتهای آنها نیز استراتژیک باشد. این نوع جدید از جهانیشدن ممکن است به حمایتگرایی شدید دولتها از صنایع داخلی، دولتهای بزرگتر و حتی بدتر شدن تورم بینجامد. اما آیا جایگزینی وجود دارد؟ پاسخ اکانومیست مثبت است و انتظار دارد که شرکتها و سیاستمدارن با خویشتنداری، در عین آنکه از مزایای اقتصاد باز استفاده میکنند، انعطافپذیری خود را نیز حفظ کنند.
مهمترین مزیت تولید بینالملل چه چیزی بود؟
به گزارش اقتصاددان به نقل از بورسان ، این نشریه اقتصادی توضیح میدهد که پس از فروپاشی دیوار برلین در سال ۱۹۸۹، کارایی ستاره قطبی جهانیشدن بود. شرکتها تولید را در جایی قرار میدادند که هزینهها کمتر بود، در حالی که سرمایهگذاران سرمایه را در جایی که بازدهی بالاتری داشت، به کار میگرفتند. دولتها تمایل داشتند که با شرکتها بدون توجه به ملیتشان یکسان رفتار کنند و با دموکراسیها و حکومتهای استبدادی به طور یکسان معاملههای تجاری منعقد کنند. همین روند باعث شد که طی دو دهه، زنجیرههای ارزش بسیار پیچیدهای به وجود آید که نیمی از تجارت جهان را تشکیل میدهند: اتومبیل و تلفن همراه ما حاوی قطعاتی هستند که بهتر از هر پرندهای سفر میکنند. همه اینها قیمت را برای مصرفکنندگان پایین نگه داشت و به رهایی یک میلیارد نفر از فقر شدید با صنعتی شدن جهان در حال توسعه از جمله چین کمک کرد.
جنگ و کرونا چگونه اقتصاد جهانی را با بحران مواجه کرد؟
اما جهانی شدن بسیار کارآمد نیز مشکلاتی داشت. ورود و خروج آزاد سرمایه، بازارهای مالی را نیز بیثبات کرد. بسیاری از کارگران یقه آبی (کارگران سطح پایینتر) در کشورهای ثروتمند ضرر کردند و شغل خود را از دست دادند. اما بنا به گفته اکونومیست، اخیراً دو نگرانی دیگر نیز به چشم می خورد. اولاً، برخی از زنجیرههای تامین که چندان با اهمیت نمیرسیدند اگر چه به صورت کلی هزینهها را پایین نگه میداشند؛ اما وقتی که با مشکلی همچون بحران اخیر مواجه میشدند به شدت قیمتها را بالا میبردند به نحوی که همین تنگناها، تولید ناخالص داخلی جهانی را حداقل ۱ درصد کاهش داده و به سهامداران و همچنین مصرف کنندگان آسیب رساندند. به عنوان مثال، از آنجایی که تولید خودرو به دلیل کمبود جیپ متوقف شده، جریان نقدی خودروسازان ۸۰ درصد نسبت به سال گذشته کاهش یافته است. تیم کوک، مدرس بحث زنجیره تامین که اپل را نیز اداره میکند، بر این باور است که چنین برنامههایی میتواند فروش را تا ۸ میلیارد دلار یا ۱۰ درصد فروش این شرکت را در همین فصل کاهش دهد. کووید-۱۹ یک شوک بود، اما جنگها، تغییرات آبوهوایی شدید یا ویروس دیگری میتوانند به راحتی زنجیرههای تامین را در دهه آینده مختل کنند.
مشکل دوم این است که کاهش هزینه به هر قیمتی منجر به وابستگی به حکومتهای استبدادی (از نظر نشریه اکونومیست) شده که از حقوق بشر و تجارت به عنوان ابزاری برای اجبار استفاده میکنند. اکونومیست مدعی است که امیدها مبنی بر اینکه ادغام اقتصادی منجر به اصلاحات شود –چیزی که آلمانیها آن را «تغییر از طریق تجارت» مینامند– بر باد رفته است چرا که حکومتهای استبدادی یک سوم تولید ناخالص داخلی جهان را تشکیل میدهند. از طرفی حمله ولادیمیر پوتین به اوکراین به طرز دردناکی اتکای اروپا به انرژی روسیه را آشکار کرده است. در عین حال، چین دارای اندازه تجارت هفت برابری روسیه است –و جهان برای کالاهای مختلف از مواد فعال دارویی گرفته تا لیتیوم فرآوری شده مورد استفاده در باتریها به این کشور متکی است. اما دنیا چگونه به این مسائل واکنش نشان میدهد؟
کپیبرداری از ایلان ماسک برای آینده اقتصاد جهانی؟
اکونومیست شواهدی میآورد که نشان میدهد شرکتها در حال تغییر از کارایی حداکثری به انعطافپذیری بیشتر هستند. موجودی انبار احتیاطی برای ۳۰۰۰ شرکت بزرگ جهان از شش درصد GDP به ۹ درصد GDP رسیده است. از طرفی بسیاری از شرکتها مواد اولیه خود را اولا متنوع میکنند و در ثانی قراردادهای بلندمدت میبندند. الگوهای سرمایهگذاری چندملیتی نیز معکوس شده و ۶۹ درصد از شرکتهای تابعه صرفا به صورت محلی سرمایهگذاری میکنند نه اینکه منابع خود را به شرکت مادر بفرستند تا این منابع بع فراسوی مرزها ارسال شود. وضعیتی که دهه ۱۹۳۰ را بازنمایی میکند؛ زمانی که شرکتهای جهانی با خودکفایی بیشتر به شرکتهای تابعه در خارج از کشور، به ناسیونالیسم پاسخ دادند.
صنایعی که تحت بیشترین فشار قرار دارند در حال حاضر مدل های کسب و کار خود را دوباره ابداع می کنند، که توسط دولت هایی که از اروپا تا هند مشتاق «استقلال استراتژیک» هستند، تشویق شدهاند. صنعت خودرو در حال کپی برداری از تسلای ایلان ماسک با حرکت به سمت یکپارچگی عمودی است که در آن همه چیز از استخراج نیکل گرفته تا طراحی تراشه را کنترل میشود. مونتاژکنندگان لوازم الکترونیکی تایوان از سال ۲۰۱۷ سهم دارایی های خود در چین را از ۵۰ درصد به ۳۵ درصد کاهش داده اند زیرا مشتریانی مانند اپل تقاضای متنوع سازی تامینکنندگان خود را میکنند. در حوزه انرژی، غرب بهجای تکیه بر بازارهای کنونی که تحت تسلط رقبای آنها است، به دنبال معاملات بلندمدت عرضه از سوی متحدان است –یکی از دلایلی که قطر از این وضعیت نهایت استفاده را میبرد. این رویکرد در کنار محلیشدن بازارهای انرژی با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر تا حدی میتواند تغییر روند را راحتتر کند.
پیاده کردن دیکتاتورها از اقتصاد جهانی؟
خطر این است که پیگیری معقول امنیت به حمایتگرایی افسارگسیخته، طرحهای اشتغالزایی و صدها میلیارد دلار یارانه صنعتی تبدیل شود. اثر کوتاهمدت این امر نوسانات و قطعهقطعه شدن بیشتر جهان (معنای اصلی طرح جلد اکونومیست) خواهد بود که قیمتها را همچنان بالاتر میبرد: شاهد بررسی تعرفههای جدید روی پنلهای خورشیدی توسط رئیس جمهور جو بایدن هستیم که در این ماه به دلیل کمبود آن را متوقف کرد. ناکارآمدی بلندمدت ناشی از پیگیری بیرویه زنجیره تامین بسیار زیاد خواهد بود. دادهها نشان میدهد اگر یک چهارم کل فعالیت های چند ملیتی تکرار شود (یعنی کشورهای دنیا بیشتر به یکدیگر وابسته شوند)، هزینههای عملیاتی و مالی اضافی سالانه ممکن است از ۲% تولید ناخالص داخلی جهان نیز فراتر رود.
زندگی در پناهگاه یارانهها ممکن نیست
اکونومیست میگوید به همین دلیل است که خودداری و صبر بسیار مهم است. دولتها و شرکتها باید به خاطر داشته باشند که انعطافپذیری ناشی از تنوع است، نه تمرکز در خانه. بر اساس دادههای صادراتی دیکتاتوریهای جهان فقط حدود ۱۰ درصد تجارت جهانی در کالاهایی که جانشین اندکی دارند را کنترل میکنند. پاسخ دقیقتر به این بحران آن است که شرکت ها را ملزم کنیم تا تامین کنندگان خود را در این زمینه ها متنوع کنند و اجازه دهند بازار با این رویه سازگار شود. آیا دولتهای امروز از عهده وظایف خود بر میآیند؟ کوتهبینی و عملکرد جزیرهای فراوان است. اما اگر شما مصرفکننده کالاها و ایدههای جهانی هستید – به عبارت دیگر شهروند جهان – باید امیدوار باشید که مرحله بعدی جهانیسازی شامل حداکثر درجه باز بودن ممکن باشد. تعادل جدید بین کارایی و امنیت یک هدف معقول است؛ اما زندگی در یک پناهگاه یارانهای ممکن نیست.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
برچسب ها :اخبار داغ ، اقتصاد جهانی ، اکونومیست
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰