تاریخ انتشار : چهارشنبه 16 مرداد 1398 - 6:24
کد خبر : 674

مشروطیّت گامی در راه مشارکت مردم در حکومت   (قسمت سوم)

مشروطیّت گامی در راه مشارکت مردم در حکومت     (قسمت سوم)

  مشروطیّت گامی در راه مشارکت مردم در حکومت   (قسمت سوم) #شفیعی_مطهر مسلماً مشارکت صرفا به حضور در پای صندوق های رای خلاصه نمی شود و با توجه به آمار شرکت کنندگان در این فراگرد نمی توان رای به مشارکت جویی و مشارکت خواهی مردم داد، هرچند  که یکی از پارامترهای اساسی در تعیین

 

مشروطیّت گامی در راه مشارکت مردم در حکومت  

(قسمت سوم)

#شفیعی_مطهر

مسلماً مشارکت صرفا به حضور در پای صندوق های رای خلاصه نمی شود و با توجه به آمار شرکت کنندگان در این فراگرد نمی توان رای به مشارکت جویی و مشارکت خواهی مردم داد، هرچند  که یکی از پارامترهای اساسی در تعیین مشارکت مردم یک جامعه محسوب می شود. مشارکت آن گونه که در بالا سخن از آن رفت دارای سه عنصر اساسی است که متاسفانه واقعیت های اجتماعی بیانگر این نکته تلخ است که مردم کشور ما افراد مشارکت جویی نیستند .بدیهی است که مردم باید در همه امور مشارکت کامل،آگاهانه و فعال داشته باشند. عرصه های مشارکت مردم را نمی توان به یک یا چند حوزه محدود کرد .نمی توان گفت که مردم فقط باید در حوزه سیاسی یا اقتصادی یا …. مشارکت داشته باشند. نمی توان در حوزه اختیار و تصمیم گیری از آن ها مشارکت را سلب نمود و انتظار داشت که در حوزه مسئولیت پذیری، مشارکت کرده و هزینه تصمیمات ما را بپردازند.لذا مشارکت باید همه جانبه و فراگیر و کامل باشد.

نخستین و در عین حال مشکل ترین عمل در بحث مشارکت، تحقق مشارکت سیاسی مردم است و برای این که توسعه سیاسی تحقق پیدا کند ،«علاوه بر نهادهای قانونی ایجاد تشکل های شناسنامه دار و مشخص که در حد و اندازه خود و در چارچوب قانون سخن می گویند و هر کدام سخنگوی بخش های مختلف جامعه ما هستند لازم است»( فصلنامه فرهنگ مشارکت، سرمقاله)

اگر مردم محورند و اگر همه چیز برای مردم است ،باید توسعه سیاسی را به عنوان یک اصل و محور بدانیم. از آنجا که توسعه سیاسی مستلزم توزیع مجدد قدرت و به تبع آن ثروت و معرفت و منزلت است و این امر چون با منافع تثبیت شده گروه ها و جریانات و سرآمدان قدرت در تعارض و تضاد است با دشواری همراه است و به سادگی امکان پذیر نیست و افراد ذی نفوذ و صاحبان قدرت نه تنها از این روند حمایت نمی کنند ، بلکه با تمام قوا در برابر مشارکت جویی نخبگان دیگر مقاومت می کنند .لذا ساده اندیشانه است که ما تصور کنیم که جریان مشارکت جویی و مشارکت خواهی جریانی از بالا به پایین است و صاحبان زور و زر از مشارکت فعال افراد و گروه ها و نخبگان حمایت می کنند.

پس چاره چیست و مردم چگونه می توانند در اموری که در دست عده ای به انحصار در آمده فعالانه مشارکت نمایند؟ .فرآیند مشارکت از جنس اطلاع رسانی نیست که بتوان در مدت کوتاهی و به وسیله یک شیوه نامه مدون آن را از عرصه آرمان به میدان عمل آورد و اجرا نمود. مشارکت قبل از هر چیز یک فرهنگ است و هر پدیده مترقی تا زمانی که به شکل یک فرهنگ در نیامده و لباس فرهنگ نپوشیده ،ماندگار و جاودان نخواهد شد. ابل وایزمن می گوید:

 «انقلاب ها هرچند اصیل باشند تا به فرهنگ تبدیل نشوند ،ماندگار نخواهند شد». مهم ترین عنصر محوری در مشارکت گریزی یا مشارکت پذیری در امور حکومت، اعتماد است. اعتماد متقابل حکومت و مردم را می توان محور و مدار مشارکت مردم دانست. مردم ما از نظر فرهنگی و تاریخی دچار یک مشکل هستند و آن عدم تجربه نظام های مردم سالار است. در فرهنگ رایج ما شهریار، قیّم جامعه محسوب شده و هم اوست که می تواند در تمام حوزه های زندگی مردم دخل و تصرف نموده و صاحب نظر باشد و این که او از نظر ایده و تفکر توده مردم استفاده نماید و اجازه مشارکت به آن ها بدهد، حالت مضحکی به خود می گیرد و این امر ناشی از سلطه تاریخی حکومت های خود کامه و شاهنشاهی در طول تاریخ است و حال که مردم در طول دوره ای سی ساله جسته و گریخته توانسته اند مردم سالاری را تجربه کنند. حافظه تاریخی آن ها اجازه اعتماد به خود و صاحبان حکومتشان را نداده و حتی این عدم اعتماد در بسیاری از دولتمردان ما هم تسری پیدا کرده و موجب شده است تا به واسطه همین عدم اعتماد، فرهنگ مشارکت در مردم ما هنوز درونی نشده و هنوز در سطح جامعه ما نگاه بدبینانه ای به این فرآیند و جود داشته باشد. وقتی که فرار از مالیات و قانون شکنی و …. در جامعه ما برخلاف جوامعی مثل سوئد و ….  دیده می شود ،بیانگر این نکته است که در جوامع ما بر خلاف جوامع دموکراتیک اعتماد نسبت به حاکمیت پایین است و مردم شک دارند که این قوانین و هنجارهای شهروندی در جهت منافع آن ها باشد . همچنین وقتی هیچ ابزاری برای نقد سازنده و آرام قدرت در دست نیست و دسترسی مستقیم به مسئولان در جامعه ما به راحتی میسّر نیست ،حاکی از عدم اعتماد مسئولان نسبت به توانمندی فکری و شعور اجتماعی عامه مردم است. در حالی که با توجه به مطالب مذکور نمی توان گفت که این مفهوم عاریتی از فزهنگ غرب و یا شرق است ؛ بلکه در بطن اسلام و فرهنگ اسلامی ماست و به صورت  قانون اساسی در آمده است. پس باید عینک بدبینی و بی اعتمادی را نسبت به این پدیده به کناری گذاشت و با زدودن غبار تاریخی از فرهنگ اصیل اسلامی و توجه به قانون اساسی ،در نهادینه کردن مشارکت در تمام عرصه های زندگی به سوی آینده ای روشن گام برداریم و با وارد شدن در خم کوچه اول(مشارکت سیاسی) به یاد داشته باشیم که:

گوسفند از برای چوپان نیست

بلکه چوپان برای خدمت اوست

ادامه دارد…

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....