دلار و سکه ریزشی شدند

بسته ۳۰ روزه سیاست‌گذاری ارزی

در دومین روز هفته، سکه و دلار سنگین‌ترین ریزش از میانه تابستان را تجربه کردند. روز یکشنبه دلار هزار و ۲۰۰ تومان افتاد و با دور شدن از کانال ۲۹ هزار تومانی روی محدوده ۲۸هزار و ۳۰۰ تومانی قرار گرفت. سکه هم ۸۰۰ هزار تومان از ارزش خود را از دست داد و به بهای ۱۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رسید. آخرین بار سکه و دلار در تاریخ ۱۹ مردادماه افت سنگین‌تری را به ثبت رسانده بودند. ریزش قیمتی دومین روز هفته در شرایطی رخ داد که تنها تقریبا ۳۰ روز تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باقی مانده است و در این فاصله، نوسان‌گیران ممکن است بار دیگر تصمیم بگیرند، با استفاده از فضاسازی روانی، نرخ‌ها را به سوی سقف‌های انتهای هفته گذشته ببرند، جایی که دلار نزدیک به ۳۰ هزار تومان قیمت خورد و سکه نقدی به سختی زیر ۱۵ میلیون تومان فروخته می‌شد. در اواخر روز گذشته هم آنها بار دیگر موقعیت خرید گرفته بودند و با بالا بردن قیمت‌ها، سعی داشتند نرخ‌های ابتدای روز دوشنبه را تحت‌تاثیر قرار دهند.

سیاست‌گذار ارزی برای پیشگیری از وقوع دوباره نوسانات شدید تا انتخابات آمریکا می‌تواند پنج راهکار را اتخاذ کند؛ اول جذاب کردن بازار پول، دوم جذاب‌سازی اوراق برای کنترل نقدینگی، سوم بالا بردن گیرایی بازار سهام با حذف مقررات دست و پا گیر، چهارم پیش گرفتن دیپلماسی مدیریت انتظارات در بازار ارز و پنجم، تسهیل شرایط و حذف موانع برای بازگشت ارز صادراتی.

جذاب کردن بازار پول

یکی از دلایلی که تمام بازارها در سال جاری نوسان زیادی را تجربه کردند، کاهش نرخ سود سپرده بانکی بود. در واقع با پایین آمدن نرخ‌ها در بازار پول در ابتدای سال و رشد یک باره بازار سهام، عده زیادی پول‌های خود را از بانک خارج کردند و به سوی بورس بردند. با ریزش بازار سهام و با توجه به نبود جذابیت در بازار پول، این بار افراد به سوی بازار ارز و سکه روانه شدند و نوسانات شدیدی دامن این بازارها را گرفت. اکنون که قیمت سکه و دلار افت کرده است، احتمالا عده زیادی به‌دنبال بازار امن‌تری می‌گردند که پول‌های خود را در آن قرار دهند.

به نظر می‌رسد در چنین شرایطی سیاست‌گذار با بالا آوردن نرخ سود سپرده بانکی و اقدامات دیگر در جهت جذاب کردن بازار پول بتواند بخشی از پول‌های وارد شده به سه بازار، سهام، ارز و سکه را به مکان امن بانک‌ها بازگرداند. در کنار این زمانی که قیمت‌ها در بازار ارز و سکه و سهام پایین می‌آیند، ممکن است عده زیادی که احساس می‌کنند از افزایش‌های اخیر جا مانده‌اند و با نگه داشتن پول خود در بانک دچار ضرر شدند، تصمیم بگیرند وارد این سه بازار شوند. سیاست‌گذار می‌تواند با بالا آوردن نرخ سود سپرده بانک‌ها، وسوسه این افراد برای ورود به بازارهای موازی را کاهش دهد و مانع از وقوع شوک‌های دیگر در اقتصاد شود. در شرایط فعلی نرخ بهره واقعی با توجه به بالا بودن نرخ تورم نسبت به نرخ سود بانکی، منفی است و طبیعی است که برای برخی افراد بازار پول جذابیت گذشته را نداشته باشد.

جذاب‌سازی اوراق برای کنترل نقدینگی

ایجاد بازار بدهی در سال ۹۹ گام بلندی در جهت جلوگیری از استقراض دولت از بانک مرکزی بود؛ این ابزار مدرن می‌تواند تا حد زیادی مانع از پولی شدن بودجه شود. با این حال در هفته‌های اخیر تا حدی میزان فروش اوراق پایین آمده است و این مساله می‌تواند تا حدی بانک مرکزی را در زمینه کنترل نقدینگی دچار مشکل کند. برای پیشگیری از این مشکل که آثار تورمی به‌دنبال دارد، سیاست‌گذار می‌تواند کمی نرخ سود اوراق را بالاتر ببرد و اوراق را برای خریداران جذاب‌تر کند. اگر سیاست‌گذار بتواند به اندازه میزان نیاز خود اوراق به فروش برساند، نیازی به استقراض از بانک مرکزی و افزایش نقدینگی نخواهد بود که آثار زیانباری بر کلیت اقتصاد و به خصوص نرخ تورم و نرخ ارز دارد.

بالا بردن گیرایی بازار سهام

در حالتی که افزایش قیمت‌ها از کنترل خارج شده بود، نزول بازار سهام اجتناب‌ناپذیر به‌نظر می‌رسید. با این حال یک اتفاق مهم موجب شد که این ریزش تا حد زیادی فضای بازارهای دیگر را تحت‌تاثیر قرار دهد و آن هم ایجاد مقررات محدودکننده و دست و پا گیر از سوی سیاست‌گذار بود. این موضوع موجب شد که بازار سهام بخش زیادی از اعتماد افراد حاضر در آن را از دست بدهد و با خروج زیاد پول حقیقی‌ها از بورس مواجه شویم. در واقع بازار سهام می‌توانست یک ریزش طبیعی را تجربه کند و پس از آن به مدار افزایش منطقی‌تر بازگردد. با این حال سیاست‌گذار با تعیین قوانین یک‌شبه و ایجاد محدودیت برای نقدشوندگی سهام معامله‌گران موجب شد که هراس بیشتری بازار را فرا بگیرد. وقتی بازار هراسناک می‌شود و معامله گران احساس می‌کنند، نمی‌توانند به راحتی سهمی که خریده‌اند را به فروش برسانند، طبیعتا به این نتیجه می‌رسند که این بازار مکان امنی برای سرمایه‌گذاری نمی‌تواند باشد، چرا که مداخلات آنی از طرف سیاست‌گذار می‌تواند پیش‌بینی‌های آنها را مختل و ضرر بیشتری را به آنها تحمیل کند.

این در حالی است که اعتماد افراد به بازار سهام در ابتدای سال موجب شده بود که بازارهای موازی تقریبا روند آرامی را تجربه کنند. در شرایط کنونی نیز تنها در صورتی اعتماد به بازار سهام بازمی‌گردد که سیاست‌گذار دست از مداخله در بازار بردارد و با ایجاد آزادی بیشتر برای معاملات، این سیگنال را به افراد بدهد که بازار سهام با ریسک مداخله مواجه نیست و آنها می‌توانند بر اساس نظر و دیدگاه خودشان معاملات‌شان را انجام دهند. شاید با این آزادسازی‌ها، در ابتدا بازار کمی افت کند، ولی با اعتماد دوباره افراد، بازار سهام به مسیر عادی خود بازخواهد گشت.

در این میان، سیاست‌گذار بهتر است اقدام به مداخله و حمایت پولی از بازار سهام هم نکند، چرا که تنها نقش یک مسکن را ایفا خواهد کرد و بار دیگر با خروج پول از بازار سهام به سایر بازارها مواجه خواهیم شد. در واقع اگر پولی به بازار سهام تزریق شود، در ابتدا شاید کمی قیمت‌ها را بالاتر ببرد، ولی در مرحله بعد همین پول‌ها به بازار ارز و سکه خواهند رفت و شوک دیگری در اقتصاد شکل خواهد گرفت.

این در حالی است که بالا آمدن قیمت دلار به تنهایی کافی است که برخی از سهم‌ها از جذابیت خرید بیشتری نسبت به گذشته برخوردار شده باشند. بازار سهام تنها با مشکل اعتماد مواجه است. حل این مشکل، معامله‌گران را به تدریج به سوی این بازار بازخواهد گرداند. بازار سهام نسبت به بازارهای رقیب جذابیت‌هایی دارد که در صورت برداشتن قوانین محدوده‌کننده می‌تواند مورد استفاده سرمایه‌گذاران قرار گیرد.

دیپلماسی مدیریت انتظارات در بازار ارز

یکی از مهم‌ترین مسائلی که در ماه‌های اخیر زمینه‌ساز بالا رفتن نوسانات در بازار ارز و سکه شد، جوسازی‌های روانی نسبت به اقدامات آمریکا در مورد مکانیزم ماشه بود. در کنار این صحبت‌های زیادی در مورد تحریم کل نظام مالی ایران مطرح شد. با این حال بیشتر کارشناسان اعتقاد دارند که آمریکا مهم‌ترین تحریم‌های خود را در گذشته اعمال کرده است و اقدامات بعدی این کشور بیشتر از جنبه واقعی، آثار روانی داشته است. در چنین شرایطی به نظر می‌رسد توجه به بحث انتظارات آحاد اقتصادی و افراد جامعه نسبت به گذشته اهمیت ویژه‌تری پیدا کرده است. در واقع سیاست‌گذار هم باید در بحث انتظارات سعی کند نسبت به اقدامات طرف مقابل واکنش نشان دهد. به‌عنوان مثال توصیف یک نقشه راه برای عبور از بحران اقتصادی کنونی و راهکارهای سیاست‌گذار برای مدیریت مشکلات اقتصادی اهمیت زیادی دارد. امروزه اگر ما بگوییم فردا قیمت دلار پایین می‌آید، شاید زیاد اثر نداشته باشد یا اثر آن موقت باشد، ولی اگر طرحی را به افراد جامعه معرفی کنیم که ساز و کار کلی برای مقابله با تحریم‌هاست، ممکن است باعث شود که انتظارات بهتر و بیشتر مدیریت شوند.

تسهیل شرایط و حذف موانع برای بازگشت ارز صادراتی

صادرکنندگان بالغ‌بر ۸ میلیارد دلار از تعهدات ارزی ۲۷ میلیارد دلاری ایفا نشده خود، مربوط به پروانه‌های صادراتی سال‌های ۱۳۹۸-۱۳۹۷ را به‌تدریج به چرخه اقتصاد کشور آورده‌اند. همین یک جمله از رئیس‌کل بانک مرکزی جرقه افت قیمت‌ها در بازار ارز را زد. این مساله نشان می‌دهد که چقدر بازگشت ارز صادرکنندگان به کشور اهمیت دارد. با این حال به‌نظر می‌رسد سیاست‌گذار بهتر است به‌جای ابزارهای نظارتی و تنبیهی، از ابزارهای تشویقی برای بازگشت ارز صادرکننده‌ها استفاده کند. به‌عنوان مثال، صادرکننده‌ها بتوانند ارز خود را با قیمتی نزدیک به بازار آزاد به صرافی‌ها به فروش برسانند. این مساله می‌تواند در کنار برخی معافیت‌های مالیاتی مشوق بزرگی برای صادرکنندگان باشد.

 


 

 

کف بورس کجاست؟

در دو ماه گذشته بورس تهران فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده است، با این حال برآیند این فراز و فرودها چندان به نفع سرمایه‌گذاران نبوده است. در حالی که نگاهی به مولفه‌های بنیادی و سوابق تاریخی به ثبت رسیده در بازارهای سرمایه پذیر نظیر ارز، طلا و مسکن نشانگر آن است که بازار سرمایه همواره سود بیشتری را نصیب سرمایه‌گذاران خود کرده است،  اما روند تغییرات در هفته‌های اخیر نشانگر آن است که صحت گزاره یاد شده در حال حاضر اگر نگوییم کاملا تا حدودی نقض شده است. این موضوع اما به شتاب افسارگسیخته و غیرقابل تحلیل سهام در چهار ماه ابتدایی سال بازمی‌گردد. در حالی که تنها ظرف سه ماه دلار آمریکا در مقابل ریال ایران به میزان ۳۳ درصد تقویت شده است، تداوم روند نزولی قیمت سهام حکایت از آن دارد که یا بازاری جایگزین برای حفظ ارزش دارایی سرمایه‌گذاران پیدا شده است یا تغییر مولفه‌های پیرامونی در اقتصاد ایران درک سرمایه‌گذاران از مقوله ریسک را تا حد قابل‌توجهی تغییر داده است.

روز گذشته شاخص بورس تهران افتی ۵/ ۱درصدی را تجربه کرد. در این روز کاهش قیمت در بسیاری از نمادهای شاخص‌ساز بورس و فرابورس سبب شد تا شاهد ثبت عملکرد منفی در نماگرهای این دو بازار باشیم. عقبگرد قیمت‌ها در دومین روز معاملاتی هفته در حالی رخ داد که صعود بیش از ۸/ ۲ درصدی دماسنج اصلی بورس تهران در ابتدای هفته، امیدها در مورد بازگشت بازار سهام به روند صعودی را افزایش داده بود. کاهش ۲۳ هزار واحدی روز گذشته شاخص کل بورس تهران سبب شد تا در پایان داد و ستدهای این روز میزان فروش سهامداران حقیقی به خریداران حقوقی بازار به رقم ۱۲۲۶ میلیارد تومان برسد. این رقم در حالی به ثبت رسیده است که طی روز شنبه خرید اشخاص حقیقی بازار از حقوقی‌ها ارزشی بالغ بر ۷۳۷ میلیارد تومان داشت. از بررسی میزان نسبت مورد بحث می‌توان اینطور نتیجه گرفت که فعالان خرد بازار سهام در روزهای اخیر از افزایش قیمتی در بازار سرمایه به‌عنوان فرصت خروج استفاده کرده‌اند. آنطور که به‌نظر می‌رسد سرمایه‌گذاران خرد که اغلب آنها همزمان با فرش قرمز دولت برای ورود به بازار سرمایه وارد چرخه معاملات سهام شده‌اند، در نظر دارند تا عطای جبران ضرر را به لقای شناسایی زیان ببخشند و هر جور که شده پول خود را از بازار یاد شده خارج کنند.

همین امر سبب شد تا میزان خروج پول حقیقی‌ها از گروه‌های فلزات اساسی، محصولات شیمیایی و بانک‌ها به ترتیب به ۴۰۰، ۳۰۰ و ۲۰۰ میلیارد تومان برسد. آن طور که به‌نظر می‌رسد حمایت از نمادهای سنگین وزن بازار سهام که عمدتا در گروه‌های یاد شده حضور دارند سبب شده تا فضایی مناسب برای خروج پول‌های درشت به مقصد بازارهای موازی فراهم شود.

با این حال یکشنبه فقط روز خروج پول از نمادهای شاخص ساز بازار سرمایه نبود. در حالی که مدت‌ها است بخش عمده‌ای از نمادهای بورس و فرابورس با کاهش شدید تقاضا دست و پنجه نرم می‌کنند و همین امر سبب شده تا در تعداد زیادی از نمادها شاهد قفل شدن صف‌های خرید باشیم، روز گذشته سه نماد «خریخت»، «وتوصا» و «فلوله» بالاخره مشمول گره معاملاتی شدند و پس از مدت‌ها تغییر درصدی را در قیمت‌های پایانی شاهد بودند. نحوه خروج پول از این نمادها و کاهش قابل‌توجه قیمت نقد در کنار پر نشدن قیمت پایانی این گمان را به ذهن متبادر می‌کند که عطش فروش در بسیاری از نمادهای بازار بیش از آن چیزی است که تا پیش از این انتظار می‌رفت. این مهم در کنار تغییرات حاکم بر عرضه و تقاضای نمادهای حاکم بر نمادهای شاخص ساز بازار این سوال را ایجاد می‌کند که آیا نگاه سرمایه‌گذاران به مسائل پیش روی اقتصاد ایران تغییر کرده است؟ آیا تورم انتظاری که تا پیش از این موتور محرک قیمت‌ها را به حرکت در می‌آورد، از توانایی لازم برای تغییر جهت بهای سهام در جهت صعود برخوردار نیست؟ گفت‌وگوهای  با چهار تن از کارشناسان ارشد بازار سرمایه به بررسی این شبهات پرداخته است.

مهدی رباطی: اتفاق بدی که در ماه‌های گذشته شاهد بودیم، اظهار نظرهای مثبت سیاسیون درخصوص بازار سرمایه بود. این مساله در حال حاضر که بازار منفی است نیز به نحوی دیگر و در قالب ورود مجلس به ماجرا دنبال شده است. این مساله به روند طبیعی بازار لطمه وارد کرده است. با توجه به روند صعودی که در چند ماه گذشته شاهد بودیم، طبیعی بود که بازار وارد فاز اصلاحی شود. مشکل در حال حاضر این است که ساختارهای بازار در حال حاضر ایراد دارد.

به‌نظر من به نسبت در چند ماه گذشته که شاهد رشد چند برابری قیمت‌ها بودیم، عامل جدیدی به‌عنوان ریسک سیستماتیک به بازار وارد نشده است که موجب شود تا سرمایه‌گذاران در تصمیمات سرمایه‌گذاری خود تجدید نظر کنند. متاسفانه در ماه‌های اخیر این ذهنیت به بازار القا شد که بازار دچار حباب شده است. این مساله بر فضای ناامنی بر بازار سرمایه افزود. فکر می‌کنم که مسائلی نظیر انتخابات آمریکا نیز در بازار ایران مسائل حائز اهمیتی نیستند. پیش تر نیز با انتخاب ترامپ و خروج او از برجام موقتا بازار دچار التهاب شد با این حال آنچه در ادامه شاهد بودیم حکمفرما شدن منطق اقتصاد بر بازارها بود. در این میان باید توجه داشت که بررسی نسبت قیمت به درآمد بیشتر نمادها حکایت از آن دارد که بازار به‌طور کلی بالاتر از ارزش معامله نمی‌شود با این حال این مساله به معنای آن نیست که افت بیشتری را شاهد نخواهیم بود. ممکن است فعالان بازار به هر دلیلی به این جمع‌بندی برسند که زمان مناسبی برای خرید نیست. این امر می‌تواند بازار را حتی برای مدتی طولانی نیز به رکود ببرد. با توجه به روند رشد پایه پولی و پیش بینی تورمی که برای دو سال آینده داریم انتظار می‌رود که بورس بهترین بازار برای دو سال آینده باشد و بازار از اوایل دی ماه یا اواخر آذرماه وارد روند افزایشی شود.

رضا صبری: به‌نظر من مهم‌ترین عاملی که باید در تحلیل وضعیت فعلی به آن توجه شود، دلار است. طی چند سال گذشته تمامی مسیر بازار با افزایش قیمت دلار طی شده است. به این معنا که یا سودسازی شرکت‌ها دلاری بوده است یا افزایش قیمت دلار به افزایش بهای دارایی‌ و تجدید ارزیابی دارایی‌ها از این محل انجامیده است. من فکر می‌کنم که بازار سهام در حال حاضر از رکوردهای قبلی خود عقب‌نشینی کرده است و بعید نیست که سایر بازارها نیز به واسطه تغییر شرایط این مسیر را تکرار کنند. در حال حاضر برآورد من این است که نمادهای موجود در بورس با متوسط قیمت دلار ۲۳ تا ۲۴ هزار تومان قیمت سهام تعدیل شده‌اند. در این شرایط اگر قیمت دلار به زیر ۲۰ هزار تومان کاهش پیدا کند چه رخ خواهد داد؟ در بسیاری از نمادها شاهد افت بیشتر قیمت خواهیم بود. همانطور که در مصاحبه‌های قبلی نیز گفتم به‌نظر من دلار مسیر نزولی را پیش می‌گیرد. اخباری نظیر افزایش فروش نفت بازگشت ارز حاصل از صادرات آن‌طور که رئیس کل بانک مرکزی گفته است و گشایش‌های سیاسی زمینه را برای تحقق این مساله فراهم خواهد کرد. توجه به این نکته ضروری است که بسیاری از سهام دلاری بازار در دو ماه گذشته به اندازه سایر نمادها افت قیمت نداشته‌اند. این مساله می‌تواند در صورت تحقق افت قیمت در دلار بازار را با شوک مواجه کند. من فکر می‌کنم که نسبت P در بازار بالا است و از آنجاکه افق پیش روی بهای ارز مشخص نیست تحلیل بر مبنای ارزش دارایی‌ها نیز چندان ممکن نخواهد بود.

مهدی دلبری: ارزش‌گذاری مبحثی در مدل‌های ریاضی است. در حال حاضر آنچه در معاملات سهام در جریان است، قیمت‌گذاری سهام ناشی از عرضه و تقاضا است که طبیعتا با ارزش سهام مورد معامله متفاوت است. کاهش قیمتی که در بازار سهام شاهد هستیم ناشی از ترس به وجود آمده به‌دلیل تصمیمات ناگهانی است. فکر می‌کنم که واهمه شکل گرفته در این بازار ممکن است در روزهای آتی نیز بازار را در کانالی پر نوسان و نزولی نگه دارد. در حال حاضر گزارش‌های حاصل از عملکرد شرکت‌ها عمدتا خوب است. در حال حاضر بازار حدود ۲۵ درصد با پیک خود فاصله دارد و در طول این مدت قیمت دلار تا ۳۳ درصد افزایش یافته است و فعلا نیز امیدی نیست که این فاصله کمتر شود.

اینکه به‌طور کلی گفته شود بازار ارزنده هست یا نیست موضوعیت ندارد. درخصوص کل بازار نمی‌توان اظهار نظر کرد. هر تحلیلگری در سناریوهای تحلیلی خود متغیرهای متفاوتی را با مقادیری غیر یکسان لحاظ می‌کند. بنابر‌این نمی‌توان گفت که یک سهام تنها یک ارزش تحلیلی دارد. در حال حاضر خروج پول در بازار بالا بوده و نمی‌توان با کفه ضعیف تقاضا در مقطع فعلی امید چندانی به رشد بورس داشت. با این حال نمی‌توان گفت که هیچ سهام خوبی نیز در بازار وجود ندارد. همان‌طور که گفتم ارزشمندی یک دارایی از قیمت آن متفاوت است. این تحلیلگر بازار سهام در پایان افزود: فکر می‌کنم که در حال حاضر احتمال چندانی برای کاهش قیمت دلار وجود ندارد و با توجه به آنکه تراز تجاری منفی است، هر افتی در بازار به مثابه فرصتی برای رشد بازار ارز خواهد بود.

احمد اشتیاقی: بازار در هفته‌های اخیر به سودسازی شرکت‌ها نسبت به گذشته وزن بیشتری می‌دهد. در حال حاضر در بازار بر سر P/ E تحلیلی در حدود ۱۰ واحد اجماع وجود دارد. همین امر سبب شده تا آمدن نسبت یاد شده زیر ۱۰ واحد ارزنده تلقی شود. البته ما در این نوع تحلیل تاثیر طرح‌های توسعه بعد از سال ۱۴۰۰ را لحاظ نمی‌کنیم. گفته فوق تحلیلی برای سال مالی آتی است. دراین میان آنچه که در این نوع تحلیل‌ حائز اهمیت است نحوه در نظر گرفتن قیمت دلار است. فکر می‌کنم که بهای ۲۲ هزار تومانی برای دلار در این شیوه مناسب باشد، چراکه باید در تحلیل‌های خود احتمال پیروزی بایدن و بازگشت آمریکا به برجام که به نوعی گشایش اقتصادی محسوب می‌شود را در نظر بگیریم. فکر می‌کنم بازار نیز به‌طور میانگین در قیمت‌گذاری سهام با دلار ۲۲ هزار تومان هماهنگ شده باشد. به‌نظر من از دید احتیاط و محافظه کاری این ارقام مناسب است. فکر می‌کنم به همین دلیل است که بسیاری از شرکت‌های معدنی، فلزی و شیمیایی افت قیمت چندانی را شاهد نبوده‌اند. به‌نظر من بازار سرمایه می‌تواند برای سرمایه‌گذاران بازده مصون از تورم ایجاد کند.

ع