تاریخ انتشار : سه شنبه 17 اسفند 1400 - 14:53
کد خبر : 80518

محمد رضا پهلوی از جایی ضربه خورد که فکرش را نمی‌کرد!

محمد رضا پهلوی از جایی ضربه خورد که فکرش را نمی‌کرد!

جابه جایی حکومت ها، همواره یکی از دل مشغولی های متخصصان دانش سیاست بوده است. هرگاه این جابه جایی خشن، سریع و بنیادین یعنی در اثر یک انقلاب باشد، دگرگونی های حاصل از آن، ظرفیت باز خوانی، تحلیل و کالبد شکافی بیشتر دارد. اقتصاددان: تجربه جدیدی از نظم سیاسی در ایران، در مقام حکومت حاصل

جابه جایی حکومت ها، همواره یکی از دل مشغولی های متخصصان دانش سیاست بوده است. هرگاه این جابه جایی خشن، سریع و بنیادین یعنی در اثر یک انقلاب باشد، دگرگونی های حاصل از آن، ظرفیت باز خوانی، تحلیل و کالبد شکافی بیشتر دارد.

اقتصاددان: تجربه جدیدی از نظم سیاسی در ایران، در مقام حکومت حاصل از انقلاب اسلامی یکی از این موارد قابل توجه صاحبنظران علوم سیاسی بوده، کتابها و مقاله ها و پژوهش های فراوانی درباره آن تولید و انجام شده است. این انقلاب به دلایل مختلف نوعی تمایز و یا تفاوت را با دیگر انقلابها (دست کم در برخورد اول محققان) در قالب این پرسش که «این انقلاب تا چه میزان ازقواعد عمومی انقلابها و اصول نظریه های انقلاب پیروی می کند؟» نشان می دهد

مطالعه و پژوهش درباره انقلاب اسلامی از حیث نظری طیف گسترده ای از قبیل: نظریه های ساختاری، روانشناسی اجتماعی، جنبش های اجتماعی، نظریه های عاملیت (کارگزاری) را شامل می شود. کتاب «شکل گیری انقلاب اسلامی» نوشته محسن میلانی پژوهش جدیدی است که مدعی روایتی نو از انقلاب اسلامی و پیامدهای آن است.

مفروض اصلی نویسنده این است که ناتوانی کارشناسان از پیش بینی این تحول در ایران، به نوعی ضعف نظریه های انقلاب را می نمایاند و به همین دلیل چارچوب خاص خود را که براساس تلفیق، تصحیح و اضافاتی بر نظریه هاست، آزمون می کند.

محسن میلانی از جمله محققانی است که سقوط حکومت محمدرضا پهلوی را از زاویه تغییرات اقتصادی دهه ۵۰ -۱۳۴۰ مورد ارزیابی قرار داده و پدیده ای به عنوان مثلث شانس نام برده است که عملکرد آن به نارضایتی عمومی دامن زده بود.

او در کتاب «شکل گیری انقلاب اسلامی» در این باره می‌نویسد:

محمد رضا شاه، بر خلاف رضاشاه که بزرگترین زمین دار کشور محسوب می شد، تبدیل به بزرگترین طرفدار صنعتی شدن کشور تبدیل شد. طرح و برنامه‌های ۷ ساله سوم تا پنجم که در دهه ۴۰ و ۵۰ به اجرا در آمد سبب ایجاد تغییر شکل کامل در ساختار اقتصادی و اجتماعی ایران شد.

یکی از پیامدهای این تغییرات، وابستگی صنعتگران کشور به خارج بود بطوریکه بعضا به شرکاء عمده نخبگان کشورهای صنعتی تبدیل شدند. آنان در راه رقابت و شبیه سازی خود با غرب تا آنجا پیش رفتند که از فرهنگ خودی فاصله گرفتند و با آن بیگانه شدند. این مسئله موجب نوعی شکاف فرهنگی میان این گروه کوچک و توده ملت ایران شد.

از دیگر اتفاقات این دوره، شکل گیری مثلث قدرتمندی مرکب از دولت، طبقه متوسط بومی و دست اندر کار صنعت و سرمایه‌های خارجی بود که به «مثلث شانس» معروف شد. هیچ کس بدون رابطه با این مثلث قادر به گرفتن پروژه صنعتی نبود. از بسیاری جهات می توان گفت که انقلاب اسلامی در مخالفت با سوء استفاده‌های این گروه شکل گرفت.

مفروضات نویسنده درباره جامعه ایرانی بیش از انقلاب، ثبات حکومت، درآمدهای زیاد، حامیان قوی خارجی و ارتش سرکوبگر مجهز و مدرن است بر این انگاره چرایی پیدایش انقلاب بررسی و کاویده می شود و در طول کتاب این مفروض ها به نوعی چالش کشیده و عدم قطعیت آنها آشکار می گردد.

تمام سخن و مدعای کتاب این است که هر بعد و گوشه انقلاب ایران را می توان براساس یکی از نظریه های انقلاب تبیین و تحلیل کرد. برای مثال ایده مارکسیستی – سوسیالیستی انقلاب در ایران مورد توجه واقع شد و انقلاب روسیه آن را مضاعف کرد.

این اثر در مقایسه با سایر آثاری که در ارتباط با انقلاب اسلامی نوشته شده اند، چند نکته متفاوت دارد که عبارتند از:

– این کتاب گرفتار کلّی گرایی های رایج نیست. دو قالب کلّی محدود کننده این نوع آثار عبارتند از: آثاری که صرفاً بر جامعه شناسی سیاسی کلاسیک یعنی تبیین نقش نیروهای اجتماعی در شکل دادن به قدرت استوارند و با تحلیلهای ساختاری اوضاع ایران، به کشف منطق ظهور انقلاب می پردازند.

دوم آثاری هستند که بسیار انتزاعی و کلی ریشه های انقلاب را در دل تاریخ ایران جستجو می کنند.

کتاب حاضر شاید از این منظر یک نوآوری محسوب شود و آن تحلیل انقلاب در قالب سرمشق های تحلیلی علم سیاست است. در این حالت برجستگی عوامل انسانی و تصمیم گیرندگان قدرت و نهادهای سیاسی، بسیج سیاسی در یک بستر تاریخی، اجتماعی و اقتصادی به چشم می خورد.

نفس رویکرد جدید باعث نوآوری در محتوا شده است. هم سنخی و تأثیرپذیری تحلیلهای میلانی از ماکیاولی، توکویل، هانتینگتون و اسکاچ پل که چهار نظریه پرداز انقلاب در حیطه علم سیاست هستند، این را نشان می دهد.

– مولف بر ایده وجود نقاط اشتراک بین اندیشه ها و آرای مارکسیستی و منابع بسیج گر تشیّع تاکید بسیار دارد. برای مثال معتقد است که اندیشه عملگرایی، ستم ستیزی، مردم داری و آرمان طلبی مارکسیسم با اندیشه انتظار، ظلم ستیزی و رهبرگرایی شیعه در حکم نوعی کاتالیزور برای انقلاب عمل کرد. این امر از دیدگاه نویسنده تصویری خداگونه از رهبران انقلاب ایجاد می کند.

اصالت دادن به انقلاب در جامعه انقلابی از طریق تحلیل برون سیستمی. برای مثال نویسنده به جای واژه خطر از واژه شانس استفاده می کند. بدین معنا که به جای آنکه انقلاب را از دیدگاه حکومت موجود خطر بداند، از دیدگاه انقلاب یک شانس می داند.

– استفاده از آمار و ارقام و مشاهدات و شواهدی از مصاحبه های خصوصی با مقامات ج.ا.ایران باعث شده است تا محتوای کتاب واقعی و بدور از احساسات به نظر برسد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....