موضوع انتقال پایتخت از شهری به شهر دیگر، مساله‌ای مسبوق به سابقه از سال‌های دور است. در واقع متاخرترین موج انتقال پایتخت مربوط به سال ۱۲۹۱ میلادی در سوئیس بوده است. هر‌چند سوابق تاریخی نشان می‌دهد پیش‌تر نیز در قرن ۹ میلادی پایتخت انگلستان از شهری دیگر به لندن منتقل شده است. سوابق مربوط به مهم‌ترین موارد انتقال پایتخت‌‌‌ها در دنیا نشان می‌دهد، انتقال پایتخت در سال ۱۸۰۰ در آمریکا، در ۱۸۵۷ در کانادا، در ۱۸۶۸ در ژاپن، در ۱۸۷۱ در ایتالیا، در ۱۹۱۲ در هند، در ۱۹۱۸ در روسیه و در ۱۹۲۳ در ترکیه انجام شده است. همچنین سوابقی از انتقال پایتخت در سال ۱۹۲۷ در استرالیا، ۱۹۴۴ در فرانسه، ۱۹۶۰ در برزیل، ۱۹۶۷ در پاکستان، ۱۹۷۳ در تانزانیا و ۱۹۸۲ در سریلانکا وجود دارد.

روایت اکونومیست از انتقال پایتخت‌‌‌ها

نشریه اکونومیست با اشاره به اینکه انگیزه تاریخی انتقال پایتخت‌‌‌ها عمدتا ایجاد اتحاد بوده است، به بررسی تغییر پایتخت‌‌‌‌‌‌ها در دنیای امروز پرداخته است. روز۱۸ ژانویه اندونزی اعلام کرد که پایتخت جدیدش نوسانتارا نام خواهد گرفت. جوکو ویدودو، رئیس‌‌‌جمهور اندونزی، قبل از انتخاب نوسانتارا ۸۰ گزینه دیگر را رد کرده بود. این پروژه که هزینه اجرای آن ۳۲‌میلیارد دلار برآورد شده است، در فضایی به مساحت ۱۸۰‌هزار هکتار ساخته می‌شود که در حال حاضر جنگلی در جزیره برونئو است. مصر نیز در فکر ساخت یک پایتخت بزرگ است. در ماه دسامبر گذشته دولت این کشور نخستین جلسه کابینه خود را در پایتخت اداری که نامش هنوز مشخص نشده است برگزار کرد؛ این شهر در ۴۹ کیلومتری قاهره در حال ساخت است. اما چرا کشورها پایتخت‌‌‌های خود را تغییر می‌دهند؟

به صورت تاریخی فرمانروایان از پایتخت‌‌‌های جدید برای متحد کردن مناطق مختلف استفاده می‌کردند. طبق افسانه‌ها منس (یکی از فراعنه دوره آغازین دودمانی مصر) در ۳۱۵۰ پیش از میلاد بخش‌‌‌های بالایی و پایینی مصر را در قالب یک امپراتوری با هم متحد کرد و ممفیس را به عنوان مرکز آن قرار داد. جرج واشنگتن در ۱۷۹۰ واشنگتن دی‌‌‌سی را به عنوان پلی میان ایالت‌‌‌های شمالی و جنوبی انتخاب کرد؛ گرچه این شهر در طول جنگ داخلی آمریکا سنگر متحدان بود. استرالیا نیز با شروع قرن بیستم کانبرا را به عنوان پایتخت خود انتخاب کرد، که تاحدی به علت قرار گرفتن آن میان شهرهای ملبورن و سیدنی بود.

با وجود این ، تغییر مکان تضمین‌‌‌کننده اتحاد نیست. در ۱۹۹۱ نیجریه پایتخت خود را از لاگوس، در ساحل جنوبی کشور، به آبوجا در مرکز کشور منتقل کرد. جمعیت لاگوس به طور سنتی عمدتا از مسیحیان یوروبایی (از اقوام بزرگ آفریقایی) تشکیل شده و به‌‌ ‌نظر می‌رسد آبوجا منطقه‌‌‌ای حائل میان شمال مسلمان و جنوب مسیحی است. ولی هوسه، بزرگ‌ترین قبیله مسلمان، بیشترین نفع را از تغییر پایتخت به آبوجا برد. اینکه بسیاری از ادارات عمومی در آبوجا از تصاویر اسلامی استفاده می‌کنند، باعث رنجش مسیحیان می‌شود. و مردم گواری که برای ایجاد پایتخت جدید از شهر خود رانده شده‌اند نیز هنوز معترض هستند. ولی همه جابه‌جایی‌‌‌ها نیز با نیت خوب انجام نمی‌شوند. برخی رهبران به دنبال ساخت سنگری دور از مردم ناراضی هستند. پایتخت میانمار یک پروژه نظامی است که در ۲۰۰۴ برای حفظ جایگاه قدرت ساخته شد. تئودور اوبیانگ، رئیس‌جمهوری گینه استوایی، در ۲۰۱۷ پایتخت را از مالابو به اویالا منتقل کرد. او که با کودتا به قدرت رسیده بود، مایل بود خود را در مکانی امن و به دور از شورشیان، منتقدان و فعالان اسکان دهد.

رئیس‌جمهور اندونزی مدعی است که اهداف عالی‌تری دارد. او قول یک بهشت بدون دی‌‌‌اکسیدکربن را داده و گفته این جابه‌جایی سبب توزیع دوباره ثروت می‌شود، که به شدت در مناطق شهری غربی متمرکز شده است. منتقدان اما مخالفت می‌کنند که بسیاری از زمین‌‌‌هایی که دولت خریداری می‌کند به افراد و شرکت‌های ثروتمند از جمله عملیات استخراج معدن، تعلق دارد. برزیل در ۱۹۶۰ با جایگزین کردن برازیلیا به عنوان پایتخت کشور کار مشابهی انجام داد. این شهر جدید قرار بود جامعه‌‌‌ای تساوی‌‌‌گرا و بدون کارگران غیررسمی و محلات فقیرنشین بی‌‌‌قانون ایجاد کند و قسمتی از ثروت جنوب شرقی را به سمت مناطق داخلی فقیر کشور انتقال دهد. اما در عوض جمعیت این شهر به شکلی رشد کرد که منعکس‌‌‌کننده شرایط بقیه نقاط برزیل است. و امروز یکی از نابرابرترین شهرهای جهان است.

قانع‌‌‌کننده‌‌‌ترین دلیل برای انتقال پایتخت پیش‌‌‌پا افتاده‌‌‌ترین دلیل است: اغلب، محدودیت‌هایی برای رشد شهرها وجود دارد. جاکارتا شهری بسیار پرترافیک، شلوغ و مستعد سیل است و در میان شهرهایی است که با سرعت بالا در حال غرق شدن هستند. انتقال پایتخت و به‌‌‌همراه آن دولت، خدمات شهری و احتمالا کارفرمایان بزرگ فشار را کاهش می‌دهد. جاکارتا در سال ۲۰۱۹ دهمین شهر پرترافیک جهان بوده است.

رانندگان در جاکارتا برای رسیدن به مقصد در هر ۳۰ دقیقه به طور متوسط به ۲۰ دقیقه زمان بیشتر نیاز دارند و در طول سال به طور متوسط ۱۲۳ ساعت را در ترافیک می‌‌‌گذرانند.

ولی ایجاد یک پایتخت جدید زمان‌بر است. واشنگتن پس از پایه‌‌‌گذاری‌‌‌اش مدت‌‌‌ها به عنوان یک طرح شهری مورد تمسخر قرار داشت. حتی امروز هم این شهر و تصمیم برای انتقال پایتخت آمریکا به آن مخالفان زیادی دارد.

انتقال پایتخت در ایران

به گزارش اقتصاددان به نقل از دنیای اقتصاد  ، ایران نیز در طول تاریخ بارها با انتقال پایتخت مواجه شده است. تجربه پایتخت بودن ۳۱ شهر از دوران مادها تاکنون برای ایران به ثبت رسیده است وآخرین بار نیز قاجارها بیش از ۲۰۰ سال قبل تهران را به عنوان پایتخت ایران برگزیدند. انتقال پایتخت از تهران به شهری دیگر از سال‌های قبل در پی افزایش معضلات زندگی در این کلان‌شهر، در بین سیاستمداران، کارشناسان و دولت‌‌‌ها مطرح شد. در سال ۹۴ دولت طرحی را در خصوص امکان‌‌‌سنجی انتقال پایتخت از تهران ارائه کرد. این طرح در نهایت در  ۲۹ اردیبهشت ۹۴ با عنوان قانون «امکان‌‌‌سنجی انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران» مصوب شد.

در شرایطی که مزاحمت‌‌‌ها، مشکلات زندگی در تهران به سبب پایتخت بودن و نقش محوری آن در میان سایر شهرها در سال‌های گذشته تاکنون افزایش یافته است، طرح موضوع انتقال پایتخت از تهران موضوعی مسبوق به سابقه بوده است. در واقع در همه دولت‌‌‌های گذشته تاکنون در سال‌ها و دهه‌‌‌های اخیر این بحث مطرح بوده است.

ساده‌‌‌ترین گزینه‌‌‌ای هم که طی سال‌های اخیر تاکنون به ذهن دولت‌‌‌ها رسیده است در واقع انتقال پایتخت از تهران به شهری دیگر بوده است که اگرچه تاکنون امکان نیافته است اما در واقع می‌توان از آن به عنوان تلاشی برای حذف صورت مساله دشوار شدن سکونت از جنبه‌‌‌های مختلف در شهر تهران یاد کرد. مساله انتقال پایتخت به دنبال افزایش مزاحمت‌‌‌ها برای سکونت شهروندان در تهران در حالی از سال‌ها ودهه‌‌‌های قبل مطرح شده بود که در نهایت در قالب قانون «امکان‌‌‌سنجی انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران» منجر به تشکیل شورایی برای نجات تهران از مشکلات حاد و مزمن شهری شد. شورای انتقال پایتخت دو گزینه را در این رابطه مورد بررسی قرار داد.

یک گزینه مربوط به امکان‌‌‌سنجی انتقال پایتخت از تهران به شهری دیگر به منظور کاستن از بار مشکلات زندگی در تهران به واسطه نقش پایتخت بودن آن در بیش از دو قرن اخیر بوده است. گزینه دیگر اما، ساماندهی و تمرکززدایی از تهران به جای انتقال پایتخت از این شهر به شهر دیگر را مورد تمرکز قرار داد.

در واقع شورای انتقال پایتخت دو سوال مهم را پیش‌‌‌رو داشت مبنی بر اینکه آیا بهتر است پایتخت از تهران به شهری دیگر منتقل شود که به واسطه این انتقال مشکلات تهران کاهش یابد؟ یا اینکه بهتر است به جای فکر کردن به گزینه انتقال پایتخت، تهران ساماندهی و تمرکززدایی شده و از این طریق با حفظ نقش خود به عنوان پایتخت، معضلات زندگی در آن نیز کم شود؟

طرح گزینه دوم یعنی تمرکززدایی و ساماندهی تهران به جای اندیشیدن به مساله انتقال پایتخت، گزینه تازه‌‌‌ای بود که در آن زمان مطرح شد. چرا که همیشه وتا پیش از این موضوع اصلی بر سر انتقال پایتخت از تهران به شهری دیگر مطرح می‌‌‌شد.

 

گزینه بهتر برای تهران

در این گزارش اعلام شد شهر تهران در جایگاه پایتخت فعلی ایران دست‌‌‌کم با چند معضل یا مزاحم مهم روبه‌رو است.

قیمت بالای ملک، آلودگی‌‌‌های زیست‌محیطی به‌خصوص آلودگی هوا و آلودگی صوتی، ترافیک شدید و تراکم بالای جمعیت وساختمان‌‌‌ها در تهران آن را به شهری دشوار برای زیست تبدیل کرده است. در این گزارش، تصریح شد که در صورتی که گزینه انتقال پایتخت به شهری دیگر اجرایی شود نه تنها مشکلات زیستی تهران برطرف نخواهد شد و تهران از مزاحم‌‌‌های فعلی تهی نمی‌شود بلکه اراده‌‌‌ای که هم‌‌‌اکنون برای مشکلات و مزاحمت‌‌‌های موجود در تهران به واسطه پایتخت بودن این شهر وجود دارد نیز بعد از انتقال پایتخت، عملا از بین خواهد رفت و احتمال دارد شرایط بدتر از قبل نیز بشود.

ضمن آنکه تهیه‌‌‌کنندگان این گزارش نسبت به یک خطر مهم دیگر نیز به دولت هشدار دادند؛ مبنی بر اینکه انتقال پایتخت از تهران نه تنها مشکلات و مزاحمت‌‌‌های فعلی شهر تهران را برطرف نخواهد کرد بلکه به سرعت به پایتخت جدید نیز سرایت خواهد کرد و علاوه بر تهران شهری که به عنوان پایتخت جدید نیز انتخاب می‌شود به سرعت با معضلاتی مشابه آنچه در تهران وجود دارد روبه‌رو خواهد شد. در واقع خطر سرایت چالش‌های تهران به پایتخت جدید گوشزد شد.

بنابراین گزینه دوم یعنی چاره‌‌‌اندیشی برای ساماندهی، تمرکززدایی و درمان مشکلات تهران به عنوان گزینه بهتر از انتقال پایتخت به دولت پیشنهاد داده شد.

برای تحقق این موضوع نیز یک پیشنهاد مهم یکپارچه‌سازی مدیریت و نگاه یکپارچه به تهران و شهرهای اطراف آن به منزله یک مجموعه شهری بود. پیشنهاددهندگان این موضوع به دولت اعلام کردند بهتر است به جای نگاه جزیره‌‌‌ای به  تهران و شهرهای اطراف آن، این شهرها اعم از شهر تهران، کرج و سایر شهرهای مجاور به عنوان یک مجموعه شهری مورد توجه قرار گیرند و با برنامه‌‌‌ای جامع و کلی‌‌‌نگر مسائل و مشکلات آن مورد بررسی قرار گرفته و برای رفع آنها اقدام شود. چرا که یکپارچه‌‌‌نگری منجر به حصول سریع‌تر نتیجه در راستای حل مشکلات و برنامه‌‌‌ریزی بهتر خواهد شد.

نشریه اکونومیست نیز در گزارش اخیر خود در حالی موضوع انتقال پایتخت و ورود برخی دولت‌‌‌ها به عصر تازه‌‌‌ای از اقدام برای جابه‌‌‌جایی مرکزیت سیاسی، اقتصادی و… را مورد بررسی قرار داده است که در این گزارش اعلام شده است عمدتا دولت‌‌‌های مرکزی معمولا با دو نیت اقدام به انتقال پایتخت می‌کنند.

یک قصد دولت‌‌‌ها از انتقال پایتخت معمولا بر مبنای اغراض سیاسی آنها به منظور ایجاد اتحاد بین شهرها یا فرار از اعتراضاتی است که در پایتخت‌‌‌ها شکل گرفته است. در واقع در برخی موارد که انتقال پایتخت با اغراض سیاسی انجام می‌شود دولت‌‌‌ها قصد ایجاد یک پایگاه یا حاشیه امن جدید برای خود دارند.

اما در برخی دیگر از مواقع، انتقال پایتخت با انگیزه‌‌‌های اجتماعی، اقتصادی، شهری و… صورت می‌گیرد و هدف از آن برطرف کردن معضلات ومزاحمت‌‌‌هایی است که پایتخت فعلی به واسطه قرار گرفتن در مرکزیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و…. با آن مواجه شده است.

اکونومیست در نهایت با جمع‌‌‌بندی برآیندهای حاصل از موضوع انتقال پایتخت به این نتیجه می‌رسد که تجارب مربوط به انتقال پایتخت همواره موفق نبوده است و بنابراین انتقال پایتخت از شهری به شهر دیگر لزوما منجر به برطرف شدن بحران‌ها و مشکلات موجود به ‌خصوص در پایتخت نخواهد شد. هر چند موارد موفقی از انتقال پایتخت نیز وجود دارد اما آنچه مسلم است اینکه انتقال پایتخت صرفا  و لزوما به معنای راه‌حل قطعی و درمان همیشگی معضلات مختلف در شهرهای با محوریت یا مرکزیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… نیست.