تاریخ انتشار : چهارشنبه 25 فروردین 1400 - 19:57
کد خبر : 42919

خواهش میکنیم‌ آدرس غلط ندهید!

خواهش میکنیم‌ آدرس غلط ندهید!

علی محمودی/شهرکرد دوستی داستانی را برایم گفت که نقل می کنم: “در آزمونی قبول شدم و مرا برای مصاحبه دعوت کردند، در جلسه مصاحبه گروهی از اساتید دور یک میز کنفرانس نشسته بودند. اسم و تخصص شان را روی یک لوح کوچک در مقابل شان نوشته بودند.بعد از معرفی، آقای دکتر … دکترای آمار، اولین

علی محمودی/شهرکرد

دوستی داستانی را برایم گفت که نقل می کنم:
“در آزمونی قبول شدم و مرا برای مصاحبه دعوت کردند، در جلسه مصاحبه گروهی از اساتید دور یک میز کنفرانس نشسته بودند. اسم و تخصص شان را روی یک لوح کوچک در مقابل شان نوشته بودند.بعد از معرفی، آقای دکتر … دکترای آمار، اولین سؤال را از من پرسید که آخرین سؤال هم بود. گفت؛ برای ما تحلیل کنید که چرا چهار محال و بختیاری نا امن است، چرا بجای صنعت و گردشگری و…فقط دامپروری صورت می گیرد؟سوالش مثل پتکی بر سرم فرود آمد. دنیا دور سرم چرخید. از تصور غلطی که این آقای دکتر در مورد چهار محال و بختیاری داشت برآشفته بودم. همه متوجه ناراحتی‌ام بودند و در سکوت منتظر پاسخ من.از یک طرف ناراحت داوری نادرست ایشان در مورد چهار محال و بختیاری بودم و از طرفی نگران بودم که نوع پاسخم باعث شود در مصاحبه رد شوم. بعد از حدود یک دقیقه سکوت توام با بغض و خودخوری، دل به دریا زدم و خیلی جدی پاسخ دادم: دلیلش منم! و بعد به چشم‌هایش خیره شدم و سکوت کردم.تصمیم گرفته بودم حتی اگر در مصاحبه رد شوم با او بجنگم. سکوت و بهت بر جلسه حاکم بود. در چهره‌ی آقای دکتر حس آدمی که بازی‌خورده نمایان بود. با دستپاچگی گفت عامل ناامنی شما هستید؟ چطور؟ گفتم چهار محال و بختیاری ناامن‌ نیست حتی قطب دامپروری بودنش هم غلط است، اما عامل این تصور نادرست شما، من هستم. گفت شما؟ گفتم بله؛ من رسانه، من رادیو، من تلویزیون من مسئول. اگر من رسانه، چهار محال و بختیاری را همیشه در هیبت ‘سواری برنو به دست’ تصویر نکرده بودم، امروز شما چنین تصوری در مورد مردم من نداشتید. این چهره‌ای که من رسانه از مردمم نشان داده‌ام باعث ایجاد این تصور نادرست شما شده است. شمایی که دکترای آمار دارید و قاعدتاً باید با عدد و رقم حرف بزنید، اما چهارمحال و بختیاری من را بر اساس خروجی رسانه داوری می‌کنید.و بعد استدلال کردم که بین ‘امنیت’ و ‘احساس امنیت’ تفاوت هست و گفتم چه‌ بسا کرج و اصفهان و تهران ناامن باشند اما شما چنین تصوری در مورد این مناطق ندارید.نگاه دو نفر از مصاحبه‌کنندگان برق می‌زد. انگار مرا تشویق می‌کردند که؛ ادامه بده! قوت قلب گرفته بودم. ادامه دادم: ما در رسانه استانی، فریب شما مرکزنشین ها را خورده‌ایم و به نام ترویج فرهنگ محلی، تصویر مخدوشی از این استان در افکار عمومی ایجاد کرده‌ایم.استدلال کردم همین حالا اگر من یک تفنگ در دستم داشته باشم همه‌ی شما احساس ناامنی می‌کنید. گفتم: ما این چیزی که تلویزیون می‌گوید نیستیم. نماد واقعی ما قلم است، موسیقی است، کمانچه و سرناست، نه این برنوی لعنتی.گفتم ما دانشمندان بزرگی در رشته‌های مختلف داریم، شاعران سرشناسی داریم، فیلم‌سازان و هنرمندان درجه‌یک داریم و به شوخی گفتم ما هم سینما داریم، ما هم کنسرت می‌رویم … و این‌گونه پاسخ آن یک سوال حدود یک ساعت به درازا کشید. دبیر جلسه کفایت بحث را که اعلام کرد دکتر … مرا تا بیرون سالن بدرقه کرد و گفت تبریک میگم.نتایج که اعلام شد من نفر اول قبول شده بودم. دانشجوی همان اساتید شدم. انسان‌های بزرگواری بودند و بیشتر از آنکه استاد من باشند، دوستان من بودند.”

عامل عقب ماندگی استان و مرکز استان علاوه بر‌ موارد‌ گفته شده در داستان و نقل فوق، تعصبات کور، رقابت های کاذب، جهل و بی تخصصی مدیران شهری دو دهه اخیر بوده که بجای معرفی فرهیختگان، چهره های ملی، کبک های نغمه خوان و پتانسیل و توانمندی های استان و شهرستان را با گرز، تفنگ، گاو، خر، قاطر و اسب معرفی کرده اند.

و اما سه نکته به‌عنوان نتیجه‌گیری:

نکته ۱: سرمایه‌گذاری موتور اصلی توسعه است و صاحبان سرمایه، جایی سرمایه‌گذاری می‌کنند که نسبت به آنجا احساس امنیت داشته باشند. به همان دلایلی که گفتم، در مورد چهار محال و بختیاری چنین احساسی در افکار عمومی کشور بسیار ضعیف است و نزد آن‌ها که چهار محال و بختیاری را فقط از طریق رسانه می‌شناسند، عملاً احساس امنیت نسبت به این استان وجود ندارد.

نکته ۲: با وجود موشک‌های بالستیک، پهپادهای دور پرواز و انواع سلاح‌های پیشرفته، برنو هیچ نقشی در تأمین امنیت کشور ندارد و تنها نماد خشونت است و آدمکشی و گردنه بگیری. برنو، ما را در اذهان عمومی، مصداق مرادبیگ و حسام بیگ سریال روزی روزگاری می‌کند. برنو، هرچقدر هم که دوستش داشته باشیم، از عوامل فقر و بیکاری ماست.

نکته ۳: ضرورت دارد رسانه ملی، از چهره‌ی چهارمحال و بختیاری، برنوزدایی کند و بجای آن، نمادهای خوشایندی مانند نی،کمانچه، سرنا، گلونی، صنایع‌ دستی، سنگ‌ نگاره‌ها، آداب‌ و رسوم دیرین و آثار تمدنی مانند پل‌ها و بناهای تاریخی، وطبیعت زیبا و بکر را جایگزین کند. کاری که سریال نون خ در مورد کردها به درستی انجام داد.البته ما نیز چند سریال الف از دولت وصدا و سیما طلب داریم.

دو استکان چای داغ

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....